بهگونهای که در اوایل هفته جاری نیروهای طالبان 2پایگاه نظامی آمریکا را مورد هدف قرار دادند. در این حمله 8 سرباز آمریکایی کشته شدند و 35 پلیس افغان به گروگان برده شدند.
اینگونه بهنظر میرسد که برقراری ثبات در افغانستان به هدف اول کشورهای غرب و منطقه تبدیل شده است؛ امری که حداقل یک دهه طول خواهد کشید. بازسازی و ثبات افغانستان اما هرچه که باشد مسلم است کاری نیست که تنها کشورهای غربی از عهده انجام آن برآیند.
یک طرف ماجرا این است که آمریکا و کشورهای غربی میگویند ، بیشترین ثبات را در طول 3 دهه گذشته برای افغانستان به ارمغان آوردهاند. اما روی دیگر این سکه ادامه حضور آمریکا در کشوری میان هند و رود سیحون در مرکز انرژی و بحران آسیاست.
حضور کشورهای غربی در افغانستان از یک سو جریان افراط و ترور را زنده نگه داشته و از سوی دیگر مانع از بازگشت هزاران آواره افغان به روستاهایشان شده است.
آمریکاییها همچنین لولههای انتقال انرژی را در انحصار خود درآوردهاند و بدتر از آن مانع از تحکیم صلح در منطقه میشوند.
شورشیان افغانستان به رهبری طالبان در ماههای اخیر تلفات کشورهای غربی در افغانستان را بهشدت افزایش دادهاند. حمله هفته گذشته طالبان به نیروهای آمریکایی مرگبارترین این حملات در 2 سال اخیر بود که طی آن 4 افغان و 8 سرباز آمریکایی کشته شدند.
راهبرد کنونی پنتاگون برای حل مشکل افغانستان پرهزینه و متکی بر افزایش نیروست و به جای بازسازی، افغانستان را بیش از این درگیر جنگ خواهد کرد. ضعف بزرگ راهبرد آمریکا هم عدمتکیه بر کشورهای منطقه برای راه حل افغانستان است.
بسیاری از آمریکاییها بهخصوص دمکراتها مخالف جنگ افغانستان هستند. دمکراتها ارتباط چندانی میان افغانستان و امنیت ملی خود قائل نیستند. میزان مخالفت با ادامه جنگ افغانستان در میان اعضای ناتو که در این کشور نیرو دارند بیش از این است.
در نهایت اینگونه بهنظر میرسد که راهبرد آمریکا و متحدانش در افغانستان تحلیل رفته است.خروج ناگهانی و شتابزده نیروهای خارجی از افغانستان میتواند بیش از پیش این کشور را در بحران فروبرد.
مردم سراسر افغانستان عضوی از قبایل و طایفههای این کشور هستند. دولت این کشور همانگونه که خواست انتخابات را برگزار کرد. جنگ سالاران بخش اعظمی از این کشور را در دست دارند.
نیروهای امنیتی و پلیس این کشور لااقل چند سال تا رسیدن به آن حد از توانایی که بتوانند مسئولیت امور امنیتی کشور را خود برعهده بگیرند، فاصله دارند. سایر نهادهای قانونی و مدنی این کشور هم با کمبود شدید منابع مالی و انسانی مواجهند.
نیروهای آمریکایی و غربی باید افغانستان را ترک کنند، اما از آنجایی که افغانستان متکی به کمکهای بینالمللی و امنیتی است، این نیروها نباید تا پیش از انتخاب جایگزینی برای خود، این کشور را ترک کنند.
پس راه حل چیست و چه باید کرد؟ راه حل این بحران یک چیز است و آن اینکه کشورهای اسلامی و منطقه جای خالی نیروهای بینالمللی را در افغانستان پرکنند. بسیاری از نیروهایی که با ناتو و آمریکاییها در افغانستان میجنگند به اشغال کشورشان و حضور نیروهای غیرمسلمان در افغانستان اعتراض دارند. بهعنوان مثال طالبان در بیانیه اخیر خود جنگ با نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا را جنگ صلیبی خوانده است.
از نظر احساسی حضور کشورهای غیرمسلمان در افغانستان به شورشیان افغان انگیزه کافی را برای پیوستن به القاعده و مبارزه علیه اشغال کشورشان میدهد که این امر مستقیما تهدیدی برای آمریکا در خارج از مرزهای این کشور و حتی در خاک آمریکا محسوب میشود، اما همینها وقتی کشورهای اسلامی و نیروهای بازسازیکننده افغانستان در کشورشان باشند مطمئنا با احترام با آنها برخورد میکنند.
سازمان کنفرانس اسلامی حدود 40 کشور عضو دارد. این کشورها باید به رهبری ایران، عربستان، پاکستان و ترکیه اقدام به برقراری رابطه با گروههای مختلف سیاسی افغانستان کنند.
از رهگذر این ارتباطات است که میتوان به برقراری صلح، آشتی سیاسی، توسعه اقتصادی و درنهایت افزایش تواناییهای دولت کابل برای بازسازی افغانستان امیدوار بود.
در این مسیر کشورهای ثروتمند مسلمان همچون مالزی، قطر و امارات میتوانند منابع مالی این اقدامات را فراهم کنند.
کشورهای عضو ناتو و همچنین سازمان شانگهای که روسیه و چین هم عضو آن هستند، میتوانند کار کارشناسی این پروژه را انجام دهند. حضور نظامی اما باید محدود به کشورهای مسلمان شود. صلحبانان باید از کشورهای غیرهمسایه افغانستان همچون ترکیه، اردن، اندونزی، مصر و بنگلادش باشند.
هرکدام از این کشورها تجربههای گرانبهایی در اختیار دارند. بنگلادشیها در برخی نقاط جهان صلحبان بودهاند، ترکیه عضو ناتو است و امارات هم در افغانستان حضور فیزیکی دارد.
آمریکاییها هم همزمان باید به نابودی ریشههای افراط در مرز افغانستان و پاکستان با کمک دولت اسلام آباد ادامه دهند.
سپردن ماجرای افغانستان به کشورهای اسلامی سبب اختلاف جریانهای جهادی افغانستان و القاعده میشود.تضعیف القاعده در نهایت سبب رسیدن دولت اوباما به هدف نهایی خود یعنی نابودی القاعده خواهد شد.
کریستین ساینس مانیتور - 6 اکتبر 2009