تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۵:۵۳

ترجمه یکتا فراهانی: زندگی با تمام سختی‌ها و شیرینی‌‌هایش، قوانینی دارد که همه ما ملزم هستیم برای داشتن شرایط بهتر، آنها را رعایت کنیم.

این قوانین شامل قوانین طبیعی نیز می‌شوند که در بسیاری از آنها ما نمی‌توانیم دخالتی داشته باشیم.

قوانین طبیعی

اگر سوار آسانسور شوید و به بالای بلندترین ساختمان شهر بروید و بعد از آنجا به پایین بپرید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نیروی جاذبه را تجربه خواهید کرد!

اما اگر به نیروی جاذبه اعتقاد نداشته باشید چه می‌شود؟ آیا باز هم سقوط می‌کنید؟ نیروی جاذبه، یک قانون طبیعی است و اهمیت نمی‌دهد که شما آن را باور دارید یا نه؛ در هر صورت وجود دارد. قوانین طبیعی بر جهان هستی و هرچه در آن است حاکم است. این قوانین (حرکت سیارات، چرخه‌های جزرومد، تغییر فصل و...) وجود دارند اما شما می‌توانید اعتقادی به آنها نداشته باشید. بیشتر مردم این قوانین را پذیرفته‌اند و می‌دانند جهان با بسیاری از قوانین غیرقابل رویت کنترل می‌شود.

اما جالب اینجاست که وقتی صحبت از زندگی، موفقیت و شکست‌های خود افراد می‌شود، از شانس و اقبال سخن می‌گویند. شما در هر کجای دنیا که بوده یا هر شغلی که داشته باشید، در هر صورت 2راه پیش‌ روی شماست؛ می‌توانید با این قوانین همراه شوید و در جهت مثبت از آنها استفاده کنید یا با آنها مبارزه کنید و بپذیریدشان.

 قانون علت و معلول

شما هرگز این جملات را از کسی نخواهید شنید: «من صبح زود بیدار می‌شوم، ورزش می‌کنم، خوب درس می‌خوانم و در تمام کارهایم از حداکثر توان خود بهره می‌گیرم؛ با این حال نتیجه خوبی نمی‌گیرم.»

 اگر زندگی شما کسالت‌بار و خسته‌کننده است از خود بپرسید:«برای موفق شدن و برخورداری از زندگی شاد و پویا چقدر تلاش کرده‌ام؟»

زندگی شما مانند یک سیستم انرژی است و این همان چیزی است که در دروس فیزیک هم خوانده‌اید. به عبارت دیگر هرچقدر انرژی وارد این سیستم کنید، به همان اندازه هم برداشت می‌کنید. شما باید تلاش کنید تا نتیجه مورد نظرتان را هم به دست آورید. 

قانون حرکت

اگر به طبیعت با دقت بنگریم می‌توانیم دریابیم که درسی در آن نهفته است و آن اینکه همانطور که مثلا برای روییدن درخت باید دانه‌های زیادی در خاک روییده شود ما نیز برای موفقیت در کارمان باید راه‌های زیادی را امتحان کنیم.

بنابراین اگر می‌خواهید واقعا کاری را به انجام برسانید، بهتر است بیشتر از یک بار تلاش کنید.

در واقع انسان‌های موفق بیشتر از دیگران شکست می‌خورند؛ با این تفاوت که آنها دانه‌های بیشتری هم می‌کارند! در واقع ابتدا باید بذر را پاشید و خود حرکت کرد و بعد منتظر محصول بود و برداشت کرد. اما گاهی این قوانین را فراموش می‌کنیم و خیلی زود خسته می‌شویم. همیشه یادتان باشد که اول باید تلاش کنید و سپس منتظر موفقیت باشید.

 موفقیت تدریجی

گاهی اوقات با خود فکر می‌کنیم که هیچ شانسی برای موفقیت و رسیدن به آنچه می‌خواهیم نداریم. فرض کنید که می‌خواهید شغل خوبی داشته باشید اما در حال حاضر تنها کاری که به شما پیشنهاد شده ماشین‌شویی است. از خود می‌پرسید آیا باید آن را قبول کنم؟ اگر این تنها کاری است که فعلا می‌توانید انجام دهید و باید حتما هم کاری انجام دهید پس آن را قبول کنید.

اگر هیچ انتخاب مناسبی پیش رویتان نیست، از کوچک آغاز کنید و به آن قانع شوید اما تمام سعی خود را در آن به کار بندید و همچنان به فکر پیشرفت و یافتن موقعیتی بهتر باشید. مطمئن باشید اگر کارتان را خوب انجام دهید، مورد توجه دیگران قرار خواهید گرفت و خیلی زود شغل بهتری به شما پیشنهاد می‌شود. در واقع موفقیت، معمولا به‌تدریج و گام‌به گام حاصل می‌شود؛ مشروط بر آنکه صبر و حوصله به خرج دهید و زود خسته نشوید.

تغییر تدریجی

آیا اگر فردا از خواب بیدار شوید و ببینید که 20کیلو به وزنتان اضافه شده است، نگران نمی‌شوید؟ قطعا نگران می‌شوید و فوراً برای کاهش وزن  خود تصمیمی جدی می‌گیرید. اما وقتی این اتفاق به‌تدریج رخ می‌دهد (یک کیلو این ماه، دو کیلو ماه آینده و...) به‌راحتی از کنار آن می‌گذرید و ناگهان می‌بینید 20کیلو اضافه وزن پیدا کرده‌اید.

اغلب، مسائل جزئی روی هم انباشته می‌شوند و مشکلات بزرگ را به وجود می‌آورند. بنابراین باید هر روز از خود بپرسیم:«من به کجا می‌روم؟ آیا شادتر، سلامت‌تر و موفق‌تر از گذشته خود هستم؟» و اگر پاسخ منفی است، باید در شیوه زندگی خود تجدید نظر کنیم.

تعیین هدف

آیا برای امروز و فردای خود هدفی تعیین کرده‌اید؟ انگیزه اصلی‌تان از این همه کار و تلاش چیست؟ افرادی که هیچ انگیزه‌ای ندارند، انرژی خاصی هم برای کاری صرف نمی‌کنند؛ بنابراین احساس بیهودگی و پوچی می‌کنند.

اما وقتی برای خود هدفی در نظر بگیرید (مثل یادگرفتن نواختن موسیقی، رقابت در یک فعالیت ورزشی، ترفیع شغلی یا مدرک تحصیلی و...) هنگامی که به این اهداف می‌رسید، احساس رضایت دارید و یا قبل از آغاز آن احساس متفاوت بودن می‌کنید.

 اشتباه‌کردن ایرادی ندارد

فرض کنید وارد رشته تحصیلی خاصی شده‌اید و پس از مدتی متوجه شده‌اید که این رشته را دوست ندارید؛ اما اگر امتحان نکرده بودید چطور می‌توانستید به این نتیجه برسید؟ تنها با انجام کارهای مختلف، ارتکاب اشتباهات متعدد و درس‌گرفتن از تجربیات موفق و غیر موفق است که می‌توانید بهتر خود را بشناسید.

در واقع ما از اشتباهات خود بیشتر درس می‌گیریم زیرا هنگامی که برنده می‌شویم، معمولا احساس غرور می‌کنیم اما وقتی شکست می‌خوریم، تازه کارمان آغاز می‌شود و بیشتر تلاش می‌کنیم تا بتوانیم در آینده موفق شویم. در واقع شکست پایان یک راه نیست بلکه آغاز آن است.

انگیزه

اگر می‌خواهید اندام متناسبی داشته باشید، به یک برنامه‌ریزی نیاز دارید؛ باید هر روز بدوید، ورزش کنید و رژیم غذایی خاصی داشته باشید.

شما هر هدفی در زندگی داشته باشید، بدون انگیزه و خواست قلبی نمی‌توانید به آن برسید. خود را با هدف‌های کوچک و بی‌اهمیت سرگرم نکنید. برای خود هدف بزرگی را در سر بپرورانید و بکوشید تا آن را به دست آورید. مثلا اگر می‌خواهید پولدار شوید، نباید خود را با خرید اجناس کوچک و بی‌اهمیت قانع کنید بلکه باید هدف‌تان را دقیقا در نظر بگیرید؛ حتی مقدار پولی را که می‌خواهید و زمانی را هم که قصد دارید حتما تا آن تاریخ به پولتان برسید برای خود تعیین کنید. همیشه این موضوع را به خاطر بسپارید: اول پس‌انداز داشته باشید و بعد پولتان را خرج کنید، نه اینکه اول خرج کنید و سپس باقیمانده آن را پس‌انداز کنید.

 قانون پیشرفت

فرض کنید شما هدفی دارید، نوعش فرق نمی‌کند. آیا فکر می‌کنید پیشرفت شما یک سیر صعودی مستقیم را طی می‌کند یا اینکه برای رسیدن به آن باید مراحل مختلفی را پشت سر بگذارید؟ تردید نداشته باشید که هر پیشرفتی شامل فراز‌و‌نشیب‌‌های  مختلفی است. کسانی که زود ناامید می‌شوند و به تلاش ادامه نمی‌دهند متوجه این قانون نشده‌اند.

به علاوه هنگامی که هدفی را برای خود تعیین می‌کنید (مثل درس‌خواندن، پس‌انداز‌کردن، برنده‌شدن در مسابقه ورزشی و...) این هدف‌ها شما را به مکان‌های جدیدی می‌برد و با امکانات گوناگونی آشنا می‌کند که قبل از تعیین هدف اصلا با آنها آشنایی نداشته‌اید؛ بنابراین تعیین هدف و شکیبایی داشتن برای رسیدن به آن بسیار مهم است.

کارتان را دوست بدارید

چگونه شغل ایده‌آل خود را ایجاد می‌کنید؟ برای این کار 2راه وجود دارد. نخستین راه این است که شغل مورد علاقه خود را انتخاب کنید. اما گاهی هم شرایط به گونه‌ای است که برای کسب درآمد بیشتر ناچار به انجام کاری می‌شوید که دقیقا ایده‌آل شما نیست. بنابراین باید راه‌هایی پیدا کنید که از آن لذت ببرید. یعنی شما می‌توانید بدون تغییر شغل نیز از کاری که می‌کنید لذت ببرید. سعی کنید در کار خود مهارت بیشتری پیدا کنید و بدین‌ترتیب درآمدتان را افزایش دهید.

آموختن اینکه از موقعیت شغلی خود بیشترین بهره‌برداری را بکنید، به شما کمک می‌کند تا کاری را که به‌واقع دوست دارید، به دست آورید.

باور درست

شاید شما هم مثل بسیاری از افراد ناامید و شکست‌خورده، فکر می‌کنید انسان‌هایی هستند که موفقیت و شادزیستن، حق آنهاست اما شما جزو آنها نیستید! کاملا در اشتباهید! این افراد تفاوتی با شما ندارند؛ تنها فرقشان این است که موفقیت و شادمانی را حق طبیعی خود می‌دانند و باور دارند که شاد و موفق هستند. اما اگر بتوانید خودتان را باور داشته باشید و شادمانی را حق طبیعی خود بدانید حتما شادمان نیز خواهید شد.

قدرت رویاها

به‌ندرت ممکن است اتفاق بیفتد که بدون اندیشه و داشتن رویاهای بزرگ بتوانیم به اهداف و علایق خود برسیم. باید قدرت تخیلمان را به کار بیندازیم و به راه‌های جدید فکر کنیم. در واقع ذهن انسان هرچه را بتواند تصور کند، می‌تواند به آن تحقق بخشد.

شما می‌توانید با رویاهای بزرگ شروع کنید. تا حدی که می‌توانید تصوراتتان را گسترده‌تر کنید. بگذارید ذهنتان به نقاط دور پرواز کند. نگران اشتباه‌کردن و شکست‌خوردن نباشید. کم‌کم رویاهای خود را به مرحله عمل درآورید و در واقع در دنیای بیرون نیز تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار بندید.

سعی کنید در نیمه راه خسته نشوید. در هر مرحله سپاسگزار باشید زیرا سپاسگزار‌بودن، زندگی را غنی‌تر می‌کند و آنچه را دارید هم بیشتر؛ به علاوه باعث آرامش بیشتر نیز خواهد شد.

‌selfmastery.com