به گزارش همشهری، زمانی که مرضیه وحیددستجردی مسئولیت وزارت بهداشت و درمان کشورمان در دولت دهم را بهعهده گرفت، رسیدگی به وضعیت بهداشت مناطق محروم و روستاها و وضعیت درمان کل کشور را اولویت کاری خود در این وزارتخانه اعلام نمود؛ مشکلی که همیشه وجود داشته و همواره شعار و وعده رفع این محرومیتها داده شده اما در عمل همان وضعیت ادامه پیدا کرده است.
به اعتقاد کارشناسان، در واقع آنچه بهعنوان کمبود پزشک و نیروی متخصص مطرح است، بیشتر شامل مناطق محروم کشور است وگرنه در کلانشهرها و بسیاری از شهرهای کشور، مسئله کمبود پزشکان بهشدت مناطق محروم مطرح نیست.
کمبود پزشک در مناطق محروم و نگرانی از این موضوع، اشاره دارد به بحثی با عنوان توزیع ناعادلانه پزشک در کشور که در سالهای اخیر بارها مطرح شده است. با وضعیت نامطلوب کنونی در ساختار سلامت، هیچ پزشکی انگیزه خدمت در مناطق محروم و مرزی را ندارد.
از سوی دیگر، معاون توسعه و مدیریت منابع وزارت بهداشت با بیان اینکه به پزشکان متخصص در شهرستانها، اعتبارات ثابتی اختصاص مییابد تا آنان در شهرستانها مستقر شوند و به کارهای پژوهشی و مطالعه بپردازند، گفت: تامین 5 پزشک متخصص برای شهرستانهای کشور در سال آتی از اولویتهای مهم وزارت بهداشت است.
دکتر رحمتالله حافظی افزود: بالابردن انگیزه در پزشکان، ارتباط نزدیک با مردم و مسئولان بهویژه نمایندگان مجلس و پیگیری و جذب اعتبارات مورد نیاز بهداشت و درمان از برنامههای مهم وزارت بهداشت برای ارائه خدمات به مردم است. وی اظهار داشت: درصورت اختصاص 150 میلیارد تومان اعتبار به بخش بهداشت و درمان، بسیاری از مشکلات رفع خواهد شد.
مناطق مرزی و محروم و کمبود پزشک
نبود پزشک در مراکز بهداشتی و درمانی موجب نارضایتی بسیار شدید در مناطق مرزی و محروم شده است. این درحالی است که تامین سلامت در شهرها و روستاهای مرزی بهویژه مرزهای شرقی کشور به واسطه همجواری با 2کشوری که به لحاظ سلامت در بحران هستند از اهمیت خاصی برخوردار است که متأسفانه تاکنون اهمیت این مسئله در بین مسئولان آنطور که باید و شاید درک نشده و این در حالی است که دستجردی یکی از مهمترین برنامههای خود را، اعزام پزشکان متخصص به روستاها اعلام کرده و گفته است: باید پزشکان خانواده را که در واقع پزشکان متخصص هستند به روستاها و شهرهای مختلف کوچک کشور بفرستیم تا بتوانند نظام ارجاع و طرح پزشک خانواده را اجرا کنند و با آموزشهایی که دیدهاند برنامههای بیماریابی و پیشگیری و کنترل بیماریهای محیطی و بیماریهای واگیر و غیرواگیر را انجام دهند.
حسن امینلو، معاون پارلمانی وزارت بهداشت نیز گفت: تکمیل طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع، کاهش سهم مردم از هزینههای سلامت، اجرای قانون سطح بندی خدمات درمانی و افزایش تعداد پزشکان متخصص در مناطق محروم از جمله کارهای نیمه تمامی است که خانم دستجردی باید در وزارت بهداشت دولت دهم پیگیری کند.
حسن امینلو افزود: کار بهداشت و درمان و ارتقای سطح سلامت مردم یک کار مستمر است که هیچ حد و نهایتی ندارد، برنامههای متعددی وجود دارد که برخی از آنها حتی از زمان برنامه توسعه سوم و بعد از برنامه چهارم باید انجام میشد و هنوز بهعلت مشکلات مختلف از جمله ناهماهنگیهای بینبخشی و مشکلات اعتباری و مدیریتی در حوزه سلامت ناتمام مانده است و باید توسط وزیر بهداشت دولت دهم پیگیری شود.
مهمترین این برنامهها طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع است که در اواخر دولت هشتم توسط مسعود پزشکیان وزیر وقت شروع شد و در زمان وزارت کامران باقری لنکرانی در دولت نهم توسعه پیدا کرد و تا حدی پیش رفت اما هنوز کار پایان نیافته است و حتماً باید در دولت دهم این طرح تکمیل شود؛ پزشک خانواده از روستا به شهر بیاید و نظام ارجاع اجرا شود.
پزشکان خانواده، بدون حقوق و امکانات
دکتر سعید طاهری که در روستای دیهوک، 90کیلومتری طبس بهمدت 4 ماه است که در طرح پزشک خانواده مشغول فعالیت است، با بیان اینکه مهمترین مشکل پزشکان خانواده، تأخیر در پرداخت حقوق است،
گفت: در حرف و قراردادها مبلغ و موعد پرداختها به راحتی مطرح میشود، ولی عملا پرداختها با 5- 4 ماه تأخیر صورت میگیرد، آن هم به این صورت که قرار است 60 درصد حقوق در پایان ماه و 30 درصد پس از پایشی که هر چند ماه یکبار انجام میشود و 10 درصد در انتهای قرارداد پرداخت شود که آن هم مستلزم انجام گزینش توسط دانشگاه علوم پزشکی استان است.
به این ترتیب، کار پزشکان خانواده این شده است که در مراکز بهداشتی- درمانی بنشینند و بیماران خود را بهدلیل نداشتن امکانات و تجهیزات به متخصصان در شهر ارجاع دهند و این یعنی زیر پا گذاشتن نخستین و مهمترین هدف اصلی از اجرای طرح پزشک خانواده؛ چراکه ظاهرا قرار بود با اجرای این طرح، از مراجعات بیدلیل افراد به سطوح بالاتر خدمات درمانی جلوگیری شود.
دکتر طاهری افزود: براساس ضوابط طرح پزشک خانواده، باید یک مامای خانواده هم در کنار هر پزشک باشد ولی عملا چنین چیزی وجود ندارد و در منطقه ما با 4 هزار نفر جمعیت تحت پوشش، تنها یک پزشک مشغول خدمت است.
مجریان پزشک خانواده امیدوارند با حل اشکالات این طرح، از مصرف بیرویه داروها جلوگیری کنند، اقتصاد درمان را سامان دهند و از سردرگمی بیماران و دوباره کاریهای سامانه پزشکی بکاهند.
آنان اذعان دارند اجرای کامل این طرح 10 سال زمان میبرد، اما اکنون و با گذشت حدود 5سال از اجرای این طرح، آیا منطقی است که به جای پرداختن به مشکلات ریز و درشتی که بیش از کمبود اعتبار به سوء مدیریتها در سطح مناطق برمیگردد، پزشکان سرزنش شوند که چرا با این حقوق و مزایای فوقالعاده از طرح استقبال نمیکنند؟!
البته به گفته کارشناسان، مسائل حل نشده طرح پزشک خانواده بیش از اینهاست و مثلا پزشکان عمومی همه آموزشهای لازم را برای این طرح نمیبینند و همان آموزشها را هم نمیتوانند بهطور کامل عملی کنند، چرا که آموزشهای ما مبتنی بر نیازهای جامعه و سیمای سلامت کشور نیست.
کارشناسان میگویند شکی نیست که بهترین راه رسیدن به عدالت در ارائه خدمات بهداشت و درمان، اجرای طرح پزشک خانواده است، ولی به دلایل مختلف، این طرح، خود عدالت را زیر سؤال برده و اجرای نادرست آن به ماهیت اجرای این طرح ملی ربط دارد که قبل از آنکه تدارکات لازم برای اجرای این طرح دیده شود و به صرف اینکه فقط طرحی اجرا شود، شروع شده است.