باید در کوچه پسکوچههای باریک و کج و معوج ابیانه قدم زد تا راز شکستن باد را دریافت. و دمی گوش سپرد به سخن پیرزنانی که بر سکوی ورودی خانهها نشستهاند و با یکدیگر به زبان پهلوی اشکانی گپ میزنند. هنوز هم اصالت از در و دیوار روستا میبارد.به خاطر دوری از مسیرهای اصلی، آنچه از تاریخ بر ایران گذشته، همه را ابیانه به خود ندیده.
قدمت ابیانه کاملاً مشخص نیست اما از دوره سلجوقیان و ایلخانیان چند خانه باقی مانده که بعضی از آنها هنوز سالم و دست نخوردهاند. آتشکدههای پاک ابیانه نیز یادگاری از عهد ساسانی است.بعضی از ارزشمندترین آثار هنری بناهای مذهبی ایران هم در مسجد جامع ابیانه قرار دارند. محراب چوبی کندهکاری شده آن تنها محراب چوبی باقیمانده از عهد سلجوقی است. مسجد پرزله و مسجد حاجتگاه هم از عصر صفوی به جای ماندهاند.
صحبت از ابیانه آن قدر است که در کتابی بگنجد. در اینجا فقط میتوانم بگویم که این روستا به همت اهالی تحصیلکردهاش اولین روستایی بود که صاحب برق شده؛ روستایی که اصالت هنوز از در و دیوارش میبارد.
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۸۵ - ۱۳:۴۱
آرش نور آقایی: روزی روزگاری در پناه کوه کرکس مردانی با جلیقه و تنبان و زنانی با چارقد گلدار و دامن چیندار، خانههایی ساختند از خاک سرخ رنگ؛ خاکی که هر چه باران میخورد محکمتر میشد و این گونه هم خانههایشان باقی ماند و هم سنتهایشان.