کن باز هم با یک فیلم هالیوودی افتتاح میشود. «رابینهوود» آخرین ساخته ریدلی اسکات آغازگر کن63 خواهد بود تا فستیوال «جذاب» و «پر ستاره» شروع شود. فراموش نکنیم که خیلیها به عشق دیدن ستارههای هالیوودی روی فرش قرمز، به این ساحل زیبای فرانسه میآیند و مدیران کن، خود را موظف میدانند که جنبه سرگرمکننده ماجرا را نیز فراموش نکنند. نمایش یک فیلم جریان اصلی سینمای آمریکا در افتتاحیه نیز در این سالها به یک سنت تبدیل شده تا جذابیتهای کن حفظ شود.
در عوض وقتی سراغ فیلمهای بخش رقابتی میرویم میبینیم که کن در کنار استفاده از جذابیتهای سینمای پرزرقوبرق هالیوود، در بخش اصلیاش فقط پرستیژ هنری را به هر چیز دیگری ترجیح میدهد. از 17فیلم حاضر در بخش رقابتی، 10 فیلم از سینمای اروپا انتخاب شدهاند که نیمی از آنها را نیز فیلمهای فرانسوی تشکیل میدهند.
«رونوشت برابر اصل» عباس کیارستمی نیز به عنوان محصول ایتالیا، فرانسه و ایران به کن معرفی شده و باید آن را فیلمی اروپایی قلمداد کرد که تنها ایرانی بودن شناسنامه کارگردانش، باعثشده نام کشورمان در کنار ایتالیا و فرانسه قرار گیرد. به این ترتیب باید به این نکته نیز توجه کنیم که روند راهنیافتن فیلمهای ایرانی به بخش رقابتی کن همچنان ادامه یافته است و نمیتوان فیلم کیارستمی را به نام سینمای ایران ثبت کرد.
این در حالی است که 4 فیلم آسیایی در فهرست آثار پذیرفتهشده در بخش مسابقه به چشم میخورند. 2 فیلم از کرهجنوبی به همراه فیلمهایی از تایلند و ژاپن باعث شدهاند تا پس از اروپا، قاره آسیا بیشترین سهم را در فهرست اصلی کن داشته باشد. آفریقا و آمریکای لاتین هم تنها یک نماینده در این بخش دارند. همچنان که از آمریکا نیز تنها یک فیلم در بخش مسابقه به نمایش درمیآید؛ یعنی کن گرچه از جذابیتهای هالیوودی برای جذب مخاطب استفاده میکند ولی وقتی پای بخش مسابقه پیش میآید، کمترین اعتنا را به سینمای آمریکا دارد.
در میان فیلمهایی که در بخش مسابقه پذیرفته نشدهاند چند اثر شاخصتر از بقیه به نظر میرسند؛ «بییوتی فول» ساخته ایناریتو، «آفتاب سوزان2» به کارگردانی نیکیتا میخالکوف، «شاهزاده منپا نسیه» اثر برتران تاورنیه، «سالی دیگر» مایکلی و «رونوشت برابر اصل» عباس کیارستمی، همچنان که از «یاغی» (رشید بوشارب) نیز به عنوان اثری برجسته یاد میشود.
به نظر میرسد که کن جدای از کشف پدیدهها (که نشانههایش را میتوان در انتخاب فیلمی از کشور چاد مشاهده کرد) امسال بیشتر به برندگان قبلی نخل طلا اعتماد کرده است؛. فیلمسازانی چون کیارستمی، مایکلی و نیکیتا میخالکوف. در بخش خارج از مسابقه نیز حضور 3 کارگردان بزرگ جالب توجه به نظر میرسد. وودی آلن، الیور استون و استفن فریرز با آخرین ساختههایشان امسال به کن میآیند.
ژان لوکگدار نیز با «سوسیالیسم» در بخش نوعی نگاه، حضور دارد. گدار از معدود بازماندگان موج نوی سینمای فرانسه است که همچنان فیلم میسازد و گرچه آثارش از خلاقیت نبوغآسای فیلمهای دهه شصتاش فاصله گرفتهاند اما هر فیلمی از خالق «از نفسافتاده» را باید مغتنم دانست. تجربه تماشای فیلم تازهای از گدار برای علاقهمند جدی سینما، هیجانانگیز است و مدیران کن نیز این نکته را به خوبی میدانند و البته در مورد سوسیالیسم از همان ابتدا در جریان تولیدش بودند و قرار اولین نمایشاش در کن از مدتها پیش گذاشته شده بود.
کن، خاستگاه خود را به عنوان فستیوال برای عرضه بهترین و شاخصترین فیلمهای هنری جهان فراموش نمیکند. این جشنوارهای است که گدار، مایکلی، وودی آلن، استون، ایناریتو، میخالکوف و... با اولین نمایش آخرین ساختههایشان در آن حضور دارند. به ندرت پیش میآید که این فیلمسازان برجسته در جشنواره دیگری به صورت توأمان حضور داشته باشند (تنها ونیز در برخی دورهها تا اندازهای موفق به این کار شده است). کن با همه فراز و نشیبهایش توانسته وجهه خود را حفظ کند؛ هرچند برای بقا ناچار است هالیوود و ستارههایش را نیز فراموش کند.
کن جایی است که در آن برادپیت، آنجلینا جولی، نیکول کیدمن، راسل کرو و... روی فرش قرمز راه میروند و برای عکاسها ژست میگیرند و البته در کنار اینها میشود سوسیالیسم گدار، رونوشت برابر اصل کیارستمی و سالی دیگر مایکلی را تماشا کرد. کن میکوشد تا هم به تجارتش بپردازد و هم هوای هنر را داشته باشد. اینکه چقدر در این کار به توفیق میرسد خود بحث دیگری است ولی تا اطلاع ثانوی، کن همچنان مهمترین، شاخصترین و بهترین فستیوال سینمایی جهان است.