و در این رابطه حرکتهای تبلیغاتی و آگاهسازی نتوانسته این روند رو به رشد را متوقف سازد. شاید اقدام امنیتی و انتظامی اخیر نشان از ناکارآمدی روشهای ملایم گذشته در مواجهه با این پدیده و ضرورت اقدام جدی و خشن با شرکتها و فعالان این شبکهها ارزیابی شود.
پدیده شبکههای هرمی سابقهای چند دههای دارد اما در 2 دهه اخیر با گسترش ابزارهای ارتباطی و اینترنتی، بسیار فعال شده است. این فعالیت البته در کشورهای درحال توسعه متمرکز است؛ چراکه فضای اقتصادی و اجتماعی این کشورها بستر فعالیت آنها را فراهم میسازد و جذابیتهای بیشتری ایجاد میکند.
گسترش فعالیت این شرکتها به حدی بوده که زمینه تحولات و شورشهای سیاسی عمیقی را در برخی کشورها همچون آلبانی موجب شده است. اما درحالیکه در سالهای اخیر این پدیده تاحدی جذابیت جهانی خود را در شکل سنتی و البته منفی آن از دست داده و با تلاشهایی که دولتها داشتهاند از میزان نقشآفرینی منفی آنها در ساختارهای اقتصادی کاسته شده، متأسفانه این شکل سنتی شرکتهای هرمی در ایران با قدرت تأثیرگذاری منفی بالاتر رو به رشد گذاشته است.
یک آمار ساده نشاندهنده جایگاه این پدیده در ایران است: تعداد اعضای این شبکهها بین 2 تا 4 میلیون نفر متغیر است که اگر بخش قابلتوجهی از این افراد سرپرست خانواده باشند، عملا سرنوشت حدود 15 تا 20 میلیون نفر از جمعیت کشور با این شبکهها گره خورده است. حدود 80 درصد فعالان و اعضای این شبکه جوانان تحصیلکرده و دانشگاهی هستند.
دانشگاهها حوزه اصلی نفوذ این شبکهها هستند. در طول سالهای اخیر این شبکهها موفق به خروج بیش از 8 میلیارد دلار ارز از کشور شدهاند. درصد ایرانیان فعال در این شبکهها، در حدود 30درصد کل فعالان آنها در دنیاست.
88 درصد فعالان این شبکهها مالباخته هستند و پروندههای زیادی از این افراد هماکنون در دادگاهها باز است. آمار نشان میدهد که فعالیت این شبکهها در کشور از حالت یک فعالیت اقتصادی در فضای مجازی و سرگرمی به یک مشکل اقتصادی و در نهایت یک موضوع امنیتی در کشور تبدیل شده است.
در روزهای اخیر، آمارهایی از وضعیت اشتغال و بیکاری و همچنین نیاز به اشتغال در سالهای آینده منتشر شده که این موضوع نیز خود نگرانیهای جدی را به همراه دارد. در 5 سال آینده باید سالانه بیش از یک میلیون شغل در کشور ایجاد شود. جمعیت مخاطب این میزان اشتغال هم جوانهای تحصیل کرده دانشگاهی هستند که بهعنوان نیروی متخصص وارد بازار کار میشوند و انتظارات بالا به لحاظ شغل، درآمد و موقعیت اجتماعی دارند.
سؤال این است که باتوجه به شرایط کنونی اقتصاد کشور نظیر رشد اقتصادی پایین، رکود کسبوکار، میزان پایین سرمایهگذاری داخلی و ناکامی در جذب سرمایهگذاری خارجی، آیا اقتصاد کشور ظرفیت ایجاد این میزان اشتغال را دارد؟
با این تفسیر نباید یافتن دلیل گسترش و سودجویی شرکتهای هرمی در کشور را خیلی مشکل دانست. دلیل آن خیلی ساده است؛ رکود کسب و کار و ناتوانی در پاسخگویی به انتظارات قشر عظیم جوانان تحصیلکرده و متخصص. آیا راهی برای پاسخگویی به حداقل انتظارات جوانان مستعد و متخصص وجود دارد؟ چرا شرایط بهگونهای باید باشد که استعداد جوانان در مسیرهای منفی و غیراقتصادی هدر رود؟ راه مبارزه با اشتغال هرمی، پاک کردن صورت مسئله نیست.