گرچه آمارهای رسمی در اینخصوص محافظهکارانه برخورد میکنند ولی یک تحقیق میدانی ساده میتواند میزان نفوذ «فارسیوان» میان خانوادههای ایرانی را نشان دهد. خانوادههای طبقه متوسط شهری، جوانها، زنان خانهدار و... مشتریان پروپاقرص سریالهای «فارسیوان» هستند؛ مجموعههایی که همه اتفاق نظر دارند بیشتر آنها بهشدت غیراخلاقی هستند و مناسباتی ناسالم را رواج میدهند.
در «فارسیوان» همهچیز به سطحیترین شکل ممکن رخ میدهد و حریم خانواده و حرمتگذاری به پیمان زناشویی عملا وجود خارجی ندارد؛ خیانت،، سکه رایج است و اساسا هیچ نوع رابطه نامشروعی را نمیشود متصور شد که در برخی از سریالهای «فارسیوان» رخ ندهد.
چه کسی مقصر است؛ مدیران شبکه «فارسیوان» مردم یا مسئولان فرهنگی؟ آیا از مدیران «فارسیوان» میتوان انتظار داشت که اخلاق را رعایت کنند و تیشه به ریشه فرهنگ ایرانی نزنند؟! آنها دارند کار خود را طبق برنامهای ازپیشتعیینشده انجام میدهند. (نمیتوان این را تصادفی دانست که بیشتر سریالهای «فارسیوان» مضمونی غیراخلاقی دارند.) مردم هم دلیل گرایششان به سریالهای «فارسیوان» کاملا مشخص است.
آنها سرگرمی میخواهند و روابط و پرداخت خالهزنکی سریالهای «فارسیوان» سرگرمشان میکند؛ هرچند همین مردم وقتی که رسانه ملی، سریال یا برنامه جذاب و تماشایی روی آنتن میبرد، ترجیح میدهند تلویزیون خودمان را تماشا کنند. از همینجا میتوان چهره مقصر اصلی را شناسایی کرد. دستگاه عریض و طویل صداوسیما، با بودجهای کلان و تعداد زیادی شبکه تلویزیونی آنقدر در تولید «سرگرمی سالم» ناتوان است که یک شبکه نوظهور میتواند با چند سریال نازل، مخاطبان گسترده بیابد.
اگر «فارسیوان» چنین میان خانوادههای ایرانی رفته و به عادیسازی روابط و مناسباتی پرداخته که منافی فرهنگ دینی و ملی ماست، ایراد را باید در رسانه ملی جستوجو کرد؛ رسانهای که در طول این سالها، نتوانسته فرهنگسازی درستی انجام دهد و نتوانسته محصولات استانداردی بسازد که درعین سلامت، جذابیت نیز داشته باشد؛ تلویزیونی که در آن «در چشم باد» یک استثناست (هرچند این سریال هم چندقسمتی است که دچار افت فاحش شده است) و کارگردانان شاخصی چون محمدرضا هنرمند و کیومرث پوراحمد وقتی پایشان را در تلویزیون میگذارند سریالهای کند، ملالآور و غیرجذاب میسازند.
در چنین فضایی است که یک شبکه ماهوارهای میتواند تماشاگران گستردهای را جذب کند؛ تماشاگرانی که میتوانستند مخاطب رسانه ملی باشند ولی حالا مشتری «فارسیوان» شدهاند.
در خواب غفلت مدیران فرهنگی، سریالهای آمریکای لاتین و کرهجنوبی، بهتدریج قبح هر نوع عمل غیراخلاقی را میشکنند. پاسخ این هجمه فرهنگی را نه با شعار که فقط با «کار» باید داد. با سرگرمی سالم و استاندارد باید به جنگ سرگرمی نازل رفت وگرنه رسانهای که خود در تولید ابتذال سهم داشته باشد نمیتواند کاری از پیش ببرد.