همشهری آنلاین: یک بررسی جدید نشان می‌دهد که ترتیب تولد در خانواده‌ها که از مدت‌ها پیش عامل رقابت خواهر و برادرها دانسته می‌شد‌، همچنین ممکن است اثری بر شخصیت و هوش بچه داشته باشد

به گزارش لایوساینس پژوهشگران می‌گویند بچه‌های اول به طور معمول زیرک‌تر هستند، در حالیکه بچه‌های آخر نمره‌های بهتری می‌گیرند و برون‌گراتر هستند.

 این یافته‌ها مدت‌ها مورد مباحث طولانی‌مدتی بوده است: آیا ترتیب تولد بر زندگی شخص اثری دارد و اگر اثری دارد،‌ چه اثری دارد؟ در حالیکه بررسی‌های متعددی در این مورد انجام شده است،‌ پژوهشگران هنوز نتوانسته است در این مورد به نتیجه‌گیری‌هایی قطعی برسند.

نتایج این پژوهش جدید از برخی فرضیه‌های قبلی حمایت می‌کند‌- برای مثال،‌ اینکه بزرگترین پسر یا دختر خانواده گرایش دارند که بااستعدادتر باشند.

اما این بررسی همچنین با سایر نظرات پیشنهاد شده، برای مثال که این بچه‌های اول گرایش به برون‌گراتر دارند،‌ مخالفت می‌کند.

 تیفانی ال فرانک،‌ نامزد دکترا در دانشگاه آدلفی در لانگ آیلند در نیویورک که سرپرست این پژوهش بوده است،‌ گفت این یافته‌ها در مورد تاثیر رابطه خواهر و برادرها که در مقایسه با رابطه مادر- کودک یا پدر- کودک کمتر مورد بررسی قرار گرفته است، آگاهی‌بخش است.

این بررسی همچنین پیشنهاد می‌کند که برخی تفاوت‌های ذاتی میان خواهران و برادران وجود دارند، تفاوت‌هایی که ممکن است ربطی به نحوه رفتار والدین نداشته باشد.

فرانک که نتایج بررسی‌اش را در صد و هجدهمین کنوانسیون سالانه انجمن روانشناسی آمریکا اعلام کرد، گفت:‌ "با وجودی که والدین ممکن است بخواهند با هر کودک به طور یکسان رفتار کنند، انجام چنین کاری تقریبا ناممکن است."

 رقابت میان خواهروبرادرها

 اغلب بررسی‌های گذشته در مورد تاثیر ترتیب تولد فرزندان به کودکانی از خانواده‌های متفاوت پرداخته بودند. برای مثال برخی از بررسی‌ها روسای جمهوری آمریکا،‌ برندگان جایزه نوبل یا فضانوردان ناسا را مورد توجه قرار داده بودند تا ببینند آیا آنها بیشتر فرزند اول خانواده بودند یا فرزندهای آخر خانواده.

نتایج نشان داد که روسای جمهور آمریکا و برندگان جوایز علمی نوبل عمدتا فرزند اول خانواده بوده‌اند،‌ و از 23 فضانورد ناسا نیز 21 نفر فرزند ارشد خانواده بودند. اما به گفته فرانک این بررسی‌ها  تاثیرات ناشی از کودکان با سنین گوناگون در یک خانواده،‌ مانند رقابتی که میان خواهران وبرادران ممکن است وجود داشته باشد، مورد توجه قرار نداده‌اند.

 به علاوه اغلب بررسی‌های گذشته‌ از افراد خواسته بود که خاطرات دوران کودکی یا نوجوانی‌شان را به یاد آورند،  روشی که ممکن است به خاطر اشکال در یادآوری گذشته به عدم دقت منجر شود.

در بررسی اخیر فرانک و همکارانش 90 زوج از خواهر و برادران در سن دبیرستان را مورد نظرخواهی قرار دادند. از این افراد خواسته می‌شد که نمره‌هایشان و رتبه خودشان در مقایسه با خواهروبرادران‌شان از لحاظ هوش، اخلاق کاری و کارکرد تحصیلی گزارش دهند.

پژوهشگران همچنین نمرات و رتبه‌های امتحان‌های تحصیلی این افراد را به دست آوردند تا بتوانند صحت گزارش‌های آنها را اثبات کنند.

 بچه‌های اول خانواده نمرات بالاتری در ریاضیات و توانایی کلامی به دست آوردند،‌ در حالیکه در بچه‌های آخر میانگین نمرات در زبان انگلیسی و ریاضیات بالاتر بود.

در تجربه دوم،‌ پژوهشگران به تفاوت‌های شخصیتی میان 76 زوج خواهر و برادر در دبیرستان توجه کردند. این افراد خودشان را بر اساس رشته‌ای از  مشخصات که برای ارزیابی شخصیت طراحی شده بود،‌ درجه بندی کردند.

نتیجه این بود که بچه‌های آخر نسبت به بچه‌های او خانواده برون‌گراتر (اجتماعی‌تر)،‌ احساساتی‌تر،‌ مهربان‌تر و گشوده‌تر به تجربیات جدید هستند. همجنین مشخص شد بچه‌های اول خانواده نسبت به بچه‌های آخر کمال‌گراتر هستند.

چرا؟

بچه‌های اول ممکن است در اندازه‌گیری هوش نمره بالاتری به دست آورند،‌ زیرا،‌ در نقطه‌ای از زندگی‌شان تنها کودکی بود‌ه‌اند که تمام توجه والدین را دریافت می‌کردند.

این پژوهشگران می‌گویند خواهر و برادرهای کم‌سن‌تر ممکن است نمره‌های بالاتری به دست آورند،  زیرا برادر یا خواهر بزرگترشان که این موضوعات را قبلا خوانده‌اند،‌ به آنها کمک می‌کنند. همچنین بچه‌های بعدی ممکن است احساس فشار بیشتری برای رقابت کنند،‌و ممکن است سعی کنند که از خواهر و برادر بزرگترشان پیشی بگیرند تا توجه بیشتر والدین را کسب کنند.

 بچه‌های آخر خانواده همچنین ممکن است بیشتر به تجربه‌های تازه روی آورند، زیرا "می‌بینند که چگونه خواهر وبرادرهای بزرگترشان به بر موانع غلبه کرده‌اند،‌ و بنابراین در روبه‌رو شدن با چالش‌ها احساس ایمنی بیشتری می‌کنند."

برچسب‌ها