تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۸۵ - ۰۶:۳۷

علی تویسرکانی: بدرفتاری با زنان، خشونت علیه آنان و ضرب و شتم آنها در منزل توسط پدران یا همسران‌شان موضوع جدیدی نیست، اما حتی جوامع غربی نیز به‌تازگی آن را به عنوان یک معضل مهم اجتماعی تلقی کرده‌اند.

 وسعت و میزان خشونتی که مردان نسبت به زنان نشان می‌دهند، به مراتب بیشتر و تکان‌دهنده‌تراز عدم احساس مسئولیتی است که نسبت به فرزندان خود دارند. ضرب و شتم زنان در خانه، پدیده‌ای است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

 طبیعی است در یک جامعه پرخشونت، همه اعضا می‌توانند در برخورد با یکدیگر راه‌حل‌های خشونت‌آمیز و خصمانه را برگزینند. مردان می‌توانند به زنان و کودکان‌ آسیب‌ برسانند و زنان می‌توانند کودکان را مورد ضرب و شتم قرار دهند. در جامعه‌ای که خشونت مورد اغماض قرار می‌گیرد و قربانیان خشونت سرزنش می‌شوند و متهم به ایجاد زمینه مناسب برای خشونت می‌گردند، قربانیان خشونت مقصران بالقوه به حساب می‌آیند و از آنجا که مردان از نظر جسمانی قوی‌تر از زنان هستند اغلب، بیشترین آسیب‌ها را آنها ایجاد می‌کنند.


بیشترین خطر و احتمال خشونت برای زنان، در خانه و از جانب مردانی است که آشنا می‌باشند(مانند پدر، شوهر، برادر و...). در یک تحقیق زمینه‌یابی که در پنج کشور جهان صورت گرفت بین 8 تا 18درصد از زنان 18 تا 21ساله گزارش کرده‌اند که مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند.

 در تحقیق زمینه‌یابی دیگری که در کشورهای مختلف انجام گرفته، بین 20 تا 60درصد زنان اظهار کرده‌اند که توسط والدین‌شان کتک زده شده‌اند. در گزارش سال‌1993 رشد و توسعه جهان آمده است که انواع اختلالات افسردگی و واردآوردن آسیب و خسارت به خود، به ترتیب پنجمین و ششمین عامل خسارت و بیماری به زنان بین 15 تا 44سال می‌باشد. از جمله عواملی که می‌تواند زنان را در معرض خطر افسردگی قرار دهد، وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین، سوءاستفاده‌های جنسی و جسمی، تمایلات مخالف با نقش‌های خانوادگی، تولیدی و درآمدی آنها، نازایی، تنهایی و انزوای زنان به‌خصوص زنان پا به سن گذاشته می‌باشد. هر سال هزینه‌های درمانی و خسارات ناشی از خشونت خانگی، حداقل بین 3 تا 5میلیارد دلار است.

تقریباً 79درصد از کودکان خشن، خود شاهد خشونت بین والدین بوده‌اند و جوانان مجرم خشن، احتمالاً 4برابر بیشتر از جوانان غیرمجرم در خانواده‌هایی رشد یافتند که پدرانشان، مادرانشان را کتک می‌زدند. سالانه 2میلیون زن در آمریکا کتک می‌خورند، از هر 3 زن مراجعه‌کننده به اورژانس یک نفر و از هر 7نفر مراجعه‌کننده به پزشک عمومی، یک نفر دچار خشونت شده است.


در انگلستان سالانه 25هزار زن از شوهران‌شان کتک می‌خورند. به خاطر داشته باشیم که انواع خشونت علیه زنان به دلایل خاص فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، حقوقی و... به شکل پنهان باقی مانده و گزارش نمی‌شود. می‌توان حدس زد که آثار واقعی خشونت علیه زنان به مراتب بیشتر از اعداد و ارقام  گزارش‌شده است؛ اعداد و ارقام فوق مربوط به سایر کشورهاست.

 اما نتایج در یک نظرسنجی در کشورمان با عنوان همسرآزاری، حاکی است که 46درصد از پاسخگویان ادعا کرده‌اند که توسط شوهران‌شان مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، 24درصد آزار روحی، 15درصد آزار روحی و جسمی، 5درصد آزار جسمی و 20درصد از زنان پاسخگو اظهار داشتند که به یاد ندارند چند بار مورد آزار قرار گرفته‌اند! 9درصد بیش از 10بار، 3درصد بین 9 تا 10بار، 3درصد بین 5 تا 6بار، 3درصد بین 3 تا 5بار، 2درصد بین 1 تا 2بار را گزارش کرده‌اند.

9درصد با ضربات دست، 9درصد با نیش زبان، کنایه و آزارهای روحی، 3درصد با کمربند، 1درصد با ناسزا، 70درصد هم به وسیله‌ای که با آن مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند اشاره نکردند. 64درصد زنان پاسخگو در میان نزدیکان‌شان زنانی را می‌شناسند که مورد آزار و اذیت شوهران‌شان قرار می‌گیرند.

 39درصد پاسخگویان عقیده دارند حمایت قانونی از زنان و برخورد جدی با متخلفان برای جلوگیری از این اعمال موثر است. 30درصد آنها به آگاهی و شناخت نسبت به حقوق مردان و همسران‌شان اشاره کردند. 27درصد به داشتن ایمان و اعتقادات مذهبی و 4درصد به سایر موارد اشاره کردند.

 32درصد از پاسخگویان معتقدند که ایجاد طرز تفکر حقوق برابر زن و مرد و آموزش آنان توسط رسانه‌های گروهی، بهترین راه ایجاد آگاهی در مردان نسبت به حقوق خود و همسران‌شان می‌باشد. 27درصد به تربیت صحیح خانوادگی، 20درصد به داشتن پشتوانه و حمایت قانونی، 5درصد به آموزش در دوران تحصیل و مدرسه و 6درصد به بالابودن اعتقادات دینی اشاره کرده‌اند.