این اعلامیه، سازش تاریخی مردم فلسطین به خاطر صلح محسوب میشود، زیرا آنان خواست ملی خود را برای تأسیس دولت فلسطینی به 22درصد از خاک فلسطین تاریخی محدود کردند و به این ترتیب بهطور تلویحی حق نامشروع رژیمصهیونیستی را در 78درصد باقیمانده (سرزمینهای اشغالی) به رسمیت شناختند.
رژیمصهیونیستی با بیتوجهی به این سازش تاریخی ما، در عوض از طریق اقدام به شهرکسازی غیرقانونی اشغالگری خود را تقویت کرده است. در خلال فرایند مذاکرهای که بیش از 19 سال طول کشیده، جمعیت شهرکنشین رژیمصهیونیستی دو برابر شده و از 236هزار نفر در سال 1993 به بیش از نیم میلیون نفر در حال حاضر رسیده است.
تشکیلات خودگردان فلسطین که پس از موافقتنامه اسلو و با کسب حق حاکمیت در سرزمینهای اشغالی فلسطین شکل گرفت نیز آماج خرابکاری و اشغالگری رژیمصهیونیستی بوده است. این تشکیلات که بهعنوان نهادی موقت برای 5 سال تشکیل شد، اکنون در سال شانزدهم فاقد اقتدار است. این تشکیلات هیچ کنترلی بر گذرگاههای مرزی فلسطین و در نتیجه ورود و خروج کالا، گذر جهانگردان یا صدور اوراق هویت ندارد، زیرا تمام این کارها را رژیمصهیونیستی انجام میدهد.
افزون بر این، رژیمصهیونیستی با انجام حملات نظامی روزانه، نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان را تضعیف میکند. دولت رژیمصهیونیستی اعتقادی به صلح ندارد. چگونه دولت ائتلافی که نمیتواند به توقف شهرکسازی پایبند باشد، خواهد توانست درباره موضوعهای حساستر همچون بیتالمقدس یا آوارگان مذاکره کند؟ کنفرانس مادرید 19 سال پیش شرح ساختار فرایند صلح را معین کرد، اما اسرائیل هنوز مرزهای سال 1967 را بهعنوان مبنای هرگونه موافقت در آینده به رسمیت نمیشناسد.
برخی میگویند اگر آنها این کار را بکنند، ائتلافشان از هم خواهد پاشید و بهانهها به همین شکل ادامه دارد و فلسطینیان همچنان مجازات آن را با آزادی از دست رفته خویش میپردازند. بدون هیچگونه فشار واقعی بینالمللی، طولی نخواهد کشید که مجبوریم کندن گوری را آغاز کنیم که آخرین صورت ظاهری فرایند صلح در آن به خاک سپرده شود.
کشورهای عربی نخستین گام را به سوی صلح منطقهای با ارائه ابتکار صلح عربی برداشتهاند. این طرح به اندیشه زمین در برابر صلح و مشارکت منطقهای، حیاتی دوباره میبخشد اما ثبات منطقهای چیزی نیست که رژیمصهیونیستی در پی آن باشد. در غیر این صورت، چرا اسرائیل پیشنهاد به رسمیت شناخته شدن توسط 57 کشور عرب و اسلامی را در ازای بازگشت به مرزهای سال 1967 و حل و فصل عادلانه موضوع آوارگان فلسطینی رد میکند؟ در عوض، رژیمصهیونیستی همچنان با اعمال سیاستهای غیرقانونی در سرزمینهای اشغالی، به خصوص در شرق بیتالمقدس منطقه را بیثبات میکند.
بیعلاقگی اسرائیل به صلح از خودداری آن از نمایش هرگونه اقدامات اعتمادساز به ما عیان است. آنها نهتنها از توقف شهرکسازی سر باز میزنند، بلکه از آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیتهای تردد یا توقف ویرانسازی خانهها، اخراجها و سلب حقوق اقامت خودداری میکنند. وضعیت جاری برای اسرائیل عالی است.
بهبود این وضع تیره نیازمند تمایل به تغییر چگونگی برگزاری مذاکرات صلح خاورمیانه در گذشته است. دولتهای متوالی رژیمصهیونیستی از جمله دولت فعلی نتوانستهاند بهطور قطعی، تصمیم راهبردی برای توقف فعالیت شهرکسازی در ازای صلح بگیرند.
در عوض، انگیزه این دولتها راه انداختن بازی موذیانه و از نظر سیاسی فرصتطلبانه مقصر دانستن طرف مقابل است که با هدف ما برای تحقق عدالت و صلح منطقهای مغایرت دارد. دولت فعلی نتانیاهو به جای تشخیص حماقت اجتنابناپذیر روشهای استعماری خود، همچنان به بازی با افکار عمومی ادامه میدهد؛ گویی زمان برای تلف کردن وجود دارد. سیاستهای یکجانبه رژیمصهیونیستی ما را از میز مذاکره میراند. اما اگر رژیمصهیونیستی گمان میکند ما چارهای نداریم، اشتباه میکند.
فلسطینیان فرصت بیشتری به دولت اوباما میدهند تا رژیمصهیونیستی را به متوقف کردن شهرکسازی متقاعد کند. اما اگر این اتفاق نیفتد، شاهد خواهیم بود که آمریکا کشور فلسطین را در مرزهای 1967 به رسمیت خواهد شناخت. اگر آمریکاییها تمایلی به این کار نداشته باشند، ما خواهان عضویت کامل در سازمان ملل خواهیم شد.
درصورتی که این گزینهها ناموفق باشد، رهبری فلسطینیان بر سر این دوراهی قرار خواهد گرفت و باید از خودمان بپرسیم آیا اصولی که فرایند صلح بر آن مبتنی بود، هنوز سودمند است. چنانچه پاسخ منفی باشد، ادامه دادن فرایندی که در آن قدرت اشغالگر تمایلی به اجرای تعهدات قبلی ندارد و طرفهای ثالث درگیر از اراده اعمال قانون بینالملل برخوردار نیستند، بیمعنا خواهد بود. با گذشتن 22 سال از سازش تاریخی ما، همچنان منتظر پایان اشغالگری رژیمصهیونیستی هستیم. وضعیت موجود نمیتواند ادامه یابد.
روزنامه نشنال، چاپ امارات متحده عربی