شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۶:۴۲
۰ نفر

وحیدرضا نعیمی : در سال‌های اخیر متوسط سطح زندگی مادی در ایران و بیشتر کشورها بالا رفته اما این رشد با افزایش متناسب رضایت از زندگی همراه نبوده است.

به عبارت دیگر‌، پول بیشتر، خوشبختی فراهم نیاورده است. در مقاله‌ای که از پی می‌آید، این‌گونه استدلال می‌شود که نحوه خرج کردن پول بر احساس شادمانی و رضایت ما تاثیر مهمی دارد. اگر پول صرف خرید اجناس مادی شود، تاثیر زودگذری بر روحیه انسان دارد‌، اما اگر صرف مسائل غیرمادی همچون کمک به دیگران، تعطیلات و به‌طور کلی مسائل اجتماعی شود، تأثیر ماندگارتری بر رضایت شخص دارد.

آیا پول خوشبختی می‌آورد؟ از ابتدای اختراع پول، مردم می‌گویند اینگونه نیست. فلاسفه و نویسندگان کتب روانشناسی همگی درباره بیهودگی یکسان دانستن دستاوردهای مادی با خوشبختی هشدار داده‌اند. تحقیقات نوین هم از این گفته حمایت می‌کند. روانشناسان و اقتصاددانان دریافته‌اند که در حالی که پول برای برخورداری از احساس خوشبختی لازم است، اهمیت آن خیلی زیاد نیست. داشتن پول برای تهیه غذا‌، پوشاک و مسکن لازم است،  ولی  فقط اندکی به خوشبختی اضافه می‌کند. اما به تازگی پاسخ متفاوتی به این پرسش مطرح شده است. شماری از محققان به مطالعه این امر برآمده‌اند که «آیا خوشبختی را می‌توان خرید؟»  یافته‌های آنان نشان می‌دهد احتمالاً‌ این کار امکان‌پذیر است!

در این تحقیقات معلوم شد مثلاً‌ مهمان کردن دوست به ناهار، احساس خوشحالی بیشتری به انسان می‌دهد تا خرید لباسی جدید. خرج کردن برای رفتن به مسافرت به نوعی ما را خوشحال می‌کند که خریدن خودرو نمی‌تواند. الیزابت دان، روانشناس اجتماعی و استادیار دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا می‌گوید: علتی که باعث می‌شود داشتن پول بیشتر، احساس بهتری به انسان ندهد این است که از آن به‌طور نادرست استفاده می‌کنند. دان و همکارانش توضیح جالبی برای مبادله ضعیف بین ثروت و خوشبختی ارائه‌ کرده‌اند.

آنان می‌گویند مشکل پول نیست بلکه ما هستیم. به دلایل عمیق روانشناختی، هنگام صرف کردن پول ما معمولاً‌ جنس را بر تجربه، خودمان را بر دیگران و چیزها را بر آدم‌ها ترجیح می‌دهیم. هیچ کدام از این تصمیم‌ها باعث افزایش خوشحالی نمی‌شود. آن پول خرج کردنی باعث خوشحالی می‌شود که پول ناپدید شود و چیزی نامرئی از خود به جا بگذارد. مطالعات جدید نشان می‌دهد صرف تفکر کردن درباره پول‌، انسان را منزوی و خودخواه و از آن نوع خرج کردنی که باعث خوشحالی می‌شود‌، دور می‌کند.

یافتن راه‌هایی برای رفع کردن این مانع، تبعاتی برای تصمیم‌گیری درباره خرج کردن‌های روزانه و سرمایه‌گذاری و نیز کارکرد سازمان‌ها دارد. پول غیرقابل تفکیک از وجود ما در جامعه است.
 برای پول کار می‌کنیم، با پول زندگی می‌کنیم‌، آن را پس‌انداز و به دلایل مختلفی خرج می‌کنیم. روانشناسان با تحقیقات خود در حال کشف کردن رابطه پیچیده بین پول و وجود انسان هستند. نتیجه این تحقیقات می‌تواند باعث شود تا زندگی ما ارضا‌ء کننده‌تر و نه‌صرفاً‌ تجملاتی‌تر باشد‌.

به‌رغم وجود مطالب دیرینه درباره اهمیت پول، تا حدود یک دهه پیش، طول کشید تا پژوهشگران شروع به بررسی رابطه بین پول و خوشبختی کردند. در اواخر دهه 1990 روانشناسی به نام مارتین سلیگمن قلمرو روانشناسی مثبت‌گرا را پایه‌گذاری کرد. وی معتقد بود روانشناسان به همان اندازه که وظیفه دارند به بررسی مشکلات بپردازند، وظیفه دارند بفهمند چه چیزی باعث خوشبختی انسان می‌شود.

در همان روزگار، شماری از اقتصاددانان ابزارهای روانشناسی را برای به چالش کشیدن برخی انگاره‌های غالب در زمینه رفتار انسان به کار می‌گرفتند(انگاره‌هایی از این قبیل که مثلاً‌ انسان محاسبه‌کننده عقلانی هزینه و فایده است و اینکه بررسی چگونگی خرج کردن پول توسط افراد می‌تواند شاخص قابل اتکایی از تمایلات عمیق‌ترشان باشد.)

روانشناسان مثبت‌گرا و اقتصاددانان به‌اصطلاح‌ رفتاری، توجه خود را به رابطه بین پول و خوشبختی معطوف کردند. این پژوهشگران با بررسی اطلاعات از کشورهای ثروتمند و فقیر و از مردم در اقشار بالا و پایین جامعه به انطباق آمار مالی با اظهارات اشخاص درباره خوشبختی پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که ارتباط بین پول و خوشبختی ضعیف است. به اعتقاد این گروه از محققان، البته اینگونه نیست که هیچ ارتباطی بین این دو وجود نداشته باشد، اما ارتباط آن اندک و کمتر از آنی است که فکر می‌کنیم.

یکی از مهم‌ترین یافته‌های تحقیقات مربوط به خوشبختی این است که برخورداری از یک شبکه اجتماعی نیرومند‌، شاخص بسیار خوبی از احساس خوشبختی است. از این رو، می‌توان نتیجه گرفت خرج کردن برای دوستان، احساس شادمانی افراد را افزایش می‌دهد.

اما باید دید آیا در عمل همین طور است یا خیر. تحقیقاتی که درباره خرج کردن پول در مصارف اجتماعی (خریدن هدیه برای دیگران و اهدای پول به خیریه) صورت گرفت نشان داد این نگرش با احساس شادمانی بیشتر ارتباط دارد. اما آیا شادمانی ناشی از خرج کردن پول برای دیگران است یا موضوع این است که انسان‌های خیر اصولاً‌ شادمان‌تر هستند؟ در یک مطالعه، از گروهی از کارمندانی که اندکی اضافه کار گرفته بودند، خواستند این مبلغ را صرف خودشان بکنند و از گروه دیگر خواستند آن را صرف خرید هدیه برای دیگری یا امور خیریه کنند.

گروه دوم بعداً‌ گفتند شادما‌ن‌تر از افراد گروه اول هستند. پژوهشگرانی که این تحقیق را انجام دادند‌، می‌گویند یافته‌های آن روشن است. اگر پول را صرف خودتان بکنید، باعث شادمانی شما نمی‌شود. البته آنان می‌گویند منظورشان این نیست که همه پولتان را بدهید و بروید در کپر زندگی کنید، بلکه می‌توانید مبلغی را صرف امور خیریه کنید و اندک اندک آن را افزایش دهید.

یک موضوع‌ دیگر که در تحقیقات اخیر مشخص شده است این است که پولی که صرف تجارب مختلف (تعطیلات، مسافرت، تئاتر و غذا خوردن در بیرون) می‌شود‌، بیشتر از صرف پول برای خرید اجناس مادی باعث شادمانی می‌شود. محققانی که در این مورد مطالعه کرده‌اند، می‌گویند به‌طور کلی شواهد نشان می‌دهد که تجارب بیش از اجناس مادی باعث شادمانی انسان می‌شود. چرا؟ یک دلیل روشن دارد. تجارب به‌طور ذاتی اجتماعی‌تر است.

وقتی به تعطیلات می‌رویم یا بیرون غذا می‌خوریم یا سینما می‌رویم، معمولاً‌ به همراه دیگر افراد است. به علاوه، ممکن است این تجارب را تکرار کنیم. تجارب گذشته می‌تواند مانند نوعی چسب اجتماعی، ما را حتی به کسانی که همراهمان نبودند، پیوند دهد؛ مثلاً با تعریف کردن داستان‌های مربوط به این تجارب و فراهم آوردن خوراک برای بحث. خرید ساعت جدید کمتر می‌تواند چنین فرصتی پدید آورد.

به علاوه، تحقیقات دیگر حاکی از آن است که تجارب معمولاً‌ باعث چشم و هم‌چشمی‌هایی که دارایی‌های مادی برمی‌انگیزد، نمی‌شود. وقتی ببینیم همسایه ما خودروی بهتر و جدیدتری دارد، کمتر به‌خودروی خودمان علاقه‌مندی نشان می‌دهیم، اما دیدن اینکه همسایه ما به ماه عسل پر زرق و برق‌تری رفت، باعث نمی‌شود که به ماه عسل خودمان کم ‌علاقه شویم. همچنین‌، آدم به سرعت به خانه بزرگ‌تر یا لباس شیک‌تر عادت می‌کند (فرق نمی‌کند چقدر ابتدا از آن خوشش آمده باشد)، تجارب معمولاً‌ در خاطره ماندگار می‌شوند. پس از گذشت یک سال، به مشکلات ناشی از گم شدن چمدان یا دعوا به خاطر وضعیت نامساعد هتل فکر نمی‌کنیم‌، بلکه به زیبایی مناظر یا خوشمزگی غذاها فکر می‌کنیم.

پس چرا همیشه بیشتر پولمان را اینگونه خرج نمی‌کنیم؟ البته مردم به امور خیریه پول می‌دهند و به تعطیلات می‌روند و گهگاه دوستانشان را به شام دعوت می‌کنند. یک دلیل این است که وقتی می‌خواهیم پول خرج کنیم‌، شادمانی تنها عامل انگیزه‌بخش ما نیست. بیشتر انگیزه ما برای خرج کردن حتی برای چیزهای ضروری مانند پوشاک، خانه و خودرو، ناشی از تمایل ما به نشان دادن قدرت خرید و ذائقه ماست. شاید این انگیزه را با شادمانی اشتباه بگیریم، اما به هر حال این انگیزه ناشی از نیاز انسان به رقابت یا انطباق است.

پول نوعی تأثیر روانی هم دارد. به‌نظر می‌رسد تنها فکر کردن درباره پول سبب می‌شود کمتر به مسائل اجتماعی فکر کنیم. پژوهشگران دریافته‌اند فکر کردن به پول سبب می‌شود افراد سختکوش‌تر شوند و حتی در برابر درد مقاومت بیشتری نشان دهند‌، اما باعث منزوی‌تر شدن آنان نیز می‌شود. این قبیل افراد کمتر به دیگران کمک یا پول اهدا می‌کنند.

صحبت کردن درباره پول و خوشبختی ضرورتاً‌ به معنای تسلیم شدن در برابر مادی‌گرایی نیست. این امر می‌تواند راهی برای فکر کردن درباره مسائل مهمی مانند مصرف، رضایت، سرمایه‌گذاری و ارزش باشد. به علاوه، معنای مقتصد بودن و خیریه نیز عوض می‌شود. از این نظر، خرج کردن پول با دوستان را نمی‌توان هدر دادن پول فرض کرد. این کار در واقع نوعی سرمایه‌گذاری است. همچنین اهدای پول به شیوه‌ای همنوع ‌دوستانه نوعی عمل رضایت‌بخش است که لذت آن از خرید یک ساعت اعلا بیشتر است. خرج کردن پول آثاری واقعی دارد که از تبدیل آن به اجناس مادی سودمندتر است.

بوستون گلوب- 23 آگوست 2009

کد خبر 90211

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز