دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۸
۰ نفر

برای بیشتر اروپایی‌ها، مدیترانه منطقه‌ای است برای گذراندن تعطیلات. آنها بهترین هفته‌های سال را در این منطقه می‌گذرانند.

یوشکا فیشر

اما عقیده خوش‌بینانه بسیاری از اروپایی‌ها درباره این منطقه اخیرا جای خود را به ابرهای بدبینی داده است. در داخل اتحادیه اروپا، کشورهای پرتغال، ایتالیا، ایرلند، یونان و اسپانیا، کشورهایی به شمار می‌روند که ثبات یورو را به خطر انداخته‌اند و کشورهای اروپای شمالی را مجبور کرده‌اند با هزینه‌های زیادی به یاری اقتصاد این کشورها بشتابند. در جایی که در گذشته نه چندان دور آفتاب مدیترانه‌ای و همبستگی، رویه همیشگی بود، افسردگی و رویارویی اکنون رایج است. بدتر آنکه بدهی و بحران اعتماد اروپا نشان‌دهنده بزرگ‌ترین بحران‌های سیاسی است که اتحادیه اروپا از زمان پیدایش با آن روبه‌رو شده است. آنچه در معرض خطر قرار دارد، چیزی کمتر از آینده خود طرح اروپا نیست.

حالا این بحران به‌صورت انقلاب در تونس و مصر و جنگ در لیبی و نمایش قدرت سیاسی حزب الله در لبنان به سواحل جنوبی و شرقی مدیترانه رسیده است. با توجه به آنکه اعضای مدیترانه‌ای اتحادیه اروپا همزمان دچار مشکل شده‌اند، تغییرات بزرگی در ناحیه جنوبی اروپا در افق دیده می‌شود. بنابراین، زمان آن رسیده است که نه فقط براساس اصول مالی بلکه براساس اصول ژئوپلیتیک درباره مدیترانه فکر کنیم. آنچه اتحادیه اروپا در منطقه مدیترانه با آن روبه‌روست، در وهله اول مشکل پول نیست. بیش از هر چیزی، این مشکلی راهبردی است که نیازمند راه‌حل‌های اضطراری است.
حکومت‌های ملی‌گرای جهان عرب که به دیکتاتوری‌های نظامی تغییر حالت داده‌اند، مشروعیت مردمی خود را مدت‌ها قبل از دست دادند. به‌علت ناتوانی و فساد لگام‌گسیخته این حکومت‌ها، گزینه چینی- یعنی فراهم آوردن حقوق اقتصادی و رفاه در ازای سرکوب و فضای بسته سیاسی- امکان‌پذیر نیست. در نتیجه، ناتوانی آنها برای اصلاح‌کردن به همراه رشد سریع جمعیت و رشد بالای جوان این حکومت‌ها را زیرفشار فزاینده‌ای قرار داده و احتمال تغییر انفجاری را پدید آورده است.

پیش‌بینی اینکه آیا به مانند اروپای شرقی پس از فروپاشی دیوار آهنین در جهان عرب توسعه رخ خواهد داد، فعلا ناممکن است. در اروپای شرقی، با خروج و نهایتا ناپدید شدن قدرت مسلطی که اتحاد شوروی بود، دریچه‌ها گشوده شد و سیل تغییر این منطقه را دربرگرفت. در خاورمیانه و شمال آفریقا، عامل خارجی وجود ندارد. تغییر دمکراتیک باید از بطن هر جامعه برآید. وقایع تونس و مصر و لیبی نشان می‌دهند که هیچ دولتی که مشروعیت خود را از دست داده و تنها با زور نیزه حمایت می‌شود، در درازمدت پایدار نیست.

اینکه تونس به موفقیت دمکراتیک، اقتصادی و اجتماعی دست می‌یابد یا در عوض انقلاب آن به آشوب، جنگ داخلی یا حکومت اقتدارگرای جدیدی ختم می‌شود، پیامدهایی فراتر از مرزهای این کشور خواهد داشت. به‌نظر می‌رسد وقایع اخیر در مصر این امر را تأیید می‌کند. اروپا در مقام همسایه شمالی تونس و مصر در هر صورت متأثر خواهد شد و از این‌رو باید به‌طور جدی از نظر اشاعه دمکراسی و کمک به پیشرفت اقتصادی مشارکت کند. اروپا هر چقدر هم که در گذشته در قبال حکومت‌های اقتدارگرای این منطقه اشتباه کرده باشد، می‌تواند اکنون با ارائه کمک مؤثر آن را تصحیح کند.

در واقع، تونس آزمون جدی مشارکت مدیترانه‌ای اتحادیه اروپاست؛ یعنی همان سیاست دیرینه که تا به حال چیزی جز عبارات توخالی نبوده است. انقلاب تونس فرصت تاریخی منحصر به فردی به دست داد و نمی‌توان درباره سهم اتحادیه اروپا در پیامد آن سکوت کرد. مقامات اروپایی در بروکسل و عمده دولت‌های اتحادیه اروپا نباید در قبال کشورهای مدیترانه دست به اقدامات نیم‌بند سیاسی و اقتصادی بزنند.
مشخصا اتحادیه اروپا غیراز کمک مستقیم به تونس در این موقعیت خطیر، باید حیات جدیدی در طرح مشارکت مدیترانه‌ای بدمد. طرح‌های همکاری راهبردی در انرژی - مثلا تولید انرژی خورشیدی و باد در کشورهای منطقه صحرا برای فروش به اروپا- بسیار ارزشمند است.

اتحادیه اروپا و کشورهای عضو- به‌خصوص اسپانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا- باید این شکل جدید از تولید انرژی و همکاری را به طرح اصلی مشارکت با مدیترانه بدل کنند و باید از وجود شرایط سیاسی لازم برای تحقق سریع آن اطمینان حاصل کنند. این امر چشم‌انداز جدیدی برای کشورهای منطقه جنوبی اتحادیه اروپا پدید خواهد آورد و در نتیجه نیروی اقتصادی و علمی‌ای به فرایندهای دگرگونی در این کشورها خواهد داد. افزون بر این، این قبیل طرح‌ها، همکاری میان کشورهای منطقه جنوب اتحادیه اروپا را تقویت خواهد کرد و به‌طور بالقوه باعث افزایش سرمایه‌گذاری در آموزش، امور زیربنایی و توسعه صنعتی خواهد شد.

این امر به ایجاد مهم‌ترین عنصری کمک خواهد کرد که این کشورها و جمعیت جوان فزاینده آنها به آن نیاز دارند تا در چارچوب توسعه دمکراتیک به ثبات برسند و این امر زمینه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی خواهد بود. اگر اروپایی‌ها همچنان نگاه داخلی داشته باشند و اجازه دهند حسابداران بر مباحث مربوط به آینده اروپا مسلط باشند، فرصتی تاریخی را از دست خواهند داد؛ فرصتی که مستقیماً بر امنیت اروپا تأثیر خواهد گذاشت. در آن صورت، هزینه‌های آن در آینده بسیار بیش از صرفه‌جویی و ریاضت اقتصادی کنونی خواهد بود.

یوشکا فیشر/ دیلی استار
ترجمه: وحیدرضا نعیمی

کد خبر 132074

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز