دوازدهمین روز آذرماه امسال، زن جوانی وحشتزده و هراسان درحالیکه زخمهایی روی بدنش وجود داشت به کلانتری 166 لشگرک رفت تا از جوان خشنی شکایت کند که لحظاتی قبل قصد ربودن او را داشت.او به ماموران گفت: در نزدیکی سهراه افسریه برای رفتن به سهراه تهرانپارس، بهعنوان مسافر سوار یک خودروی پراید سفید رنگ شدم اما لحظاتی بعد وقتی به محل خلوتی رسیدیم ناگهان راننده تغییر مسیر داد.
من که به رفتار راننده جوان مشکوک شده بودم به او اعتراض کردم اما او با ضرب و شتم من و تهدید چاقو گفت که اگر ساکت بنشینم و دردسر درست نکنم کاری با من ندارد و تنها قصد سرقت پولهای نقد و طلاهایم را دارد، من هم که بهشدت وحشت کرده بودم با تصور اینکه وی تنها قصد سرقت دارد سکوت کردم اما لحظاتی بعد فهمیدم که او چه نقشه سیاهی در سر دارد.
وحشت در جاده
با شکایت زن جوان، پرونده برای تحقیقات تخصصی در اختیار کارآگاهان پایگاه یکم پلیسآگاهی قرار گرفت و تیم ویژهای از کارآگاهان مسئول ردزنی و دستگیری جوان آدمربا شدند.در ادامه تحقیقات زن جوان در توضیح ماجرای وحشتناکی که با آن روبهرو شده بود به کارآگاهان گفت: وقتی به جاده لشگرک رسیدیم،
جوان خشن ابتدا با تهدید به قتل، طلاها و پول نقدی را که همراهم داشتم از من گرفت و گفت که بدون آنکه صدمهای به من بزند، مرا رها میکند اما لحظاتی بعد ناگهان به من حمله ور شد و آن وقت بود که متوجه نقشه شیطانی او شدم، در آن لحظات با وجود آنکه میدانستم که ممکن است جانم در خطر باشد اما از ماشین در حال حرکت به بیرون پریدم که راننده پراید نیز با دیدن این صحنه به سرعت متواری شد.
زن شاکی ادامه داد: بعد از فرار از چنگ آدمربای خشن، هر طوری که بود شماره پلاک خودرو را روی خاکهای کنار جاده نوشتم و بعد هم به خاطر سپردم.وقتی این زن، شماره پلاک را در اختیار ماموران قرار داد، عملیات پلیسی برای به دام انداختن مرد جوان آغاز شد.
شناسایی آدم ربا
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار ماموران قرار داده بود، جوان تبهکار که مرد 20سالهای بهنام کریم بود بهسرعت در منطقه اتابک دستگیر شد و به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت.
اعتراف به نقشه سیاه
با آغاز بازجویی از مرد جوان، وی اگرچه ابتدا منکر آدم ربایی بود اما وقتی که متوجه شد تمامی مدارک علیه اوست لب به اعتراف گشود و گفت: آن روز بعد از ربودن شاکی، ابتدا پول و طلاهای او را با تهدید سرقت کردم اما ناگهان وسوسهای شیطانی به سراغم آمد و تصمیم گرفتم او را مورد آزار و اذیت قرار دهم که او در یک لحظه ناگهان در خودرو را باز کرد و به بیرون پرید و من هم که از دیدن این صحنه بهشدت وحشت کرده بودم بهسرعت فرار کردم اما فکر نمیکردم که در فاصله چند روز ردیابی شده و دستگیر شوم.
سرهنگ علی اکبرپور، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: در حال حاضر تحقیقات تکمیلی برای شناسایی دیگر مالباختگان و شاکیان احتمالی پرونده در دستور کار قرار دارد.