در «جستوجوی اریک» تلاش دارد کانتونارا همانگونه که هست، به تصویر بکشد. این فیلم در بخش نمایشهای ویژه امسال جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
- وقتی اریک کانتونا را ملاقات کردید، واکنشتان چه بود؟
خب، قبل از دیدن او تصورات دیگری در بارهاش داشتم و وقتی با هم ملاقات کردیم، چیزهای تازهای را در بارهاش متوجه شدم. اصلاً فکرش را هم نمیکردم که میشود فیلمی درباره او و با بازی خود او ساخت. زمانی که با پل لاورتی، همکار فیلمنامه نویسم در این باره صحبت میکردیم، همه چیز حکم یک شوخی را داشت. اما پس از دیدار با اریک این موضوع کاملاً جدی و تبدیل به یک واقعیت شد. اریک به ما گفت خیلی خوب میشود اگر فیلمی بسازیم که در باره ارتباطات او با هوادارانش باشد. این یک رابطه خاص بود و من نمیدانستم آیا میتوانم چنین قصه و ماجرایی را جلوی دوربین ببرم یا نه. قصه فیلم باید هویت و محتوا داشته باشد. من و پل توانستیم با خلق شخصیت اریک بیشاب، رمز ورود به قصه زندگی کانتونا و روابط اجتماعیاش را پیدا کنیم.
- فکر میکنید فیلم ورزشی شما به مذاق طرفداران تیمهایی غیر از منچستر یونایتد هم خوش بیاید؟
فکر میکنم بهتر است بحث فوتبال را از بحث تیمهای فوتبال جدا کنیم. این نکته مهمی است که هنگام دیدن فیلم من باید دقیقاً متوجه آن باشید. در قصه فیلم بیشتر بحث فوتبال و بازیکنان آن است تا بحث یک تیم خاص.
- کار نوشتن فیلمنامه برای آدم سرشناسی مثل اریک کانتونا چگونه بود؟
قصه فیلم درباره یک آدم زنده است که حکم یک موجود افسانهای را پیدا کرده است. جدا کردن واقعیت از افسانه، خیلی هم راحت نبود.
- در باره خشونتی که در فیلم وجود دارد، چه فکر میکنید؟
جواب چنین پرسشی را نمیتوان در یک گفتوگوی کوتاه داد. بحث خشونت بحث بسیار مهمی است. زمان نوشتن فیلمنامه میدانستم پل لاورتی حتماً به این موضوع مهم اشاره خواهد کرد. او با تعدادی از مادرانی که تلاش داشتند بچههایشان را از خشونتهای ورزشی دور نگه دارند، صحبت کرده بود. خشونت موجود در استادیومهای ورزشی یکی از مشکلات بزرگ جامعه ماست. در عین حال، این خشونت انعکاسی از آن خشونت کلی است که در جامعه ما وجود دارد. ما به کودکان و نوجوانانمان که میخواهند به زودی وارد اجتماع شود چه چیزی میخواهیم بدهیم؟ ما بزرگترها با اقدامات خشونتآمیز خود، الگوهایی را که آنان نیاز دارند، از بین بردهایم.