در حالی که بهنظر میرسید داوران جشنواره امسال در انتخاب برندگان سیمرغ نزدیک به افکار عمومی عمل کردهاند برخی میکوشند نشان دهند چنین نیست. در اینکه به روند برگزاری جشنواره (با وجود پذیرش زحمات فراوانی که برگزارکنندگان متحمل شدند) انتقادهای زیادی وارد است و گزینش داوران جشنواره حاشیههای زیادی را به همراه داشت تردیدی وجود ندارد. شیوه رساندن فیلمها به جشنواره و اصرار به حضور برخی آثار که بهموقع آماده نمایش نشدند در نهایت اعتراض سازندگان این فیلمها را به همراه داشت.
طبیعی است که هیات داوران نمیتواند تا روز اختتامیه مشغول فیلم دیدن باشد و البته بدیهی است که نهاد برگزارکننده جشنواره که حالا دبیرخانه دائمی هم دارد باید ضوابطی را رعایت کند تا کسی که تا یک هفته مانده به آغاز جشنواره هنوز درگیر فیلمبرداری فیلمش بوده در نهایت طلبکار نشود. در مورد ترکیب هیات داوران نیز حرف و حدیث زیاد است بهخصوص اینکه تعداد داوران هم با انصراف اسدالله نیکنژاد به 6 نفر کاهش یافت. فکر نمیکنم تعداد اعضای هیات داوران هیچ جشنوارهای در جهان زوج بوده باشد.
در مورد معرفی نامزدها هم میتوان انتقادهایی را وارد دانست که برخی از آنها این روزها بهدرستی مطرح شده است؛ مثل نادیدهگرفتن فیلمهایی چون «یه حبه قند» و «سعادتآباد» که به نظر میرسد بیشتر مسائل فرامتنی در آن دخیل بوده یا معرفی 7 نامزد در برخی رشتهها که هیچ دلیلی برایش نمیتوان یافت جز اینکه قرار بوده رضایت افراد بیشتری جلب شود. باز میتوان از توجه بیدلیل داوران به «آسمان محبوب» انتقاد کرد که ضعیفترین فیلم مهرجویی در همه این سالهاست و دلیلی برای تحویلگرفتن بیجهت آن وجود نداشت.
اما در خصوص برگزیدگان باید انصاف داشت و گفت که مجموعهای که برگزیده شدند فارغ از هر نیت احتمالی داوران، از انتخابهای درستی حکایت میکردند. کسانی که به انتخاب «جرم» بهعنوان بهترین فیلم ایراد میگیرند و معتقدند این سیمرغ باید به فیلم فرهادی میرسید بهیاد بیاورند که فیلم برگزیده 2دوره پیش «تردید» کریم مسیحی بود؛ فیلمی که تعداد دوستدارانش به اندازه انگشتان دست بود، در حالی که فیلم برگزیده امسال به گفته اغلب منتقدان و کارشناسان بهترین اثر 2دهه اخیر سازندهاش است.
در خصوص سیمرغهایی چون کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری، بازیگران مرد و زن و موسیقی که انصافا شاهد انتخابهایی درست بودیم، این حق خضوعی ابیانه بود که برای فیلمبرداری «یه حبه قند» نامزد دریافت سیمرغ شود ولی بهترین انتخاب ممکن برای فیلمبرداریهای امسال محمود کلاری بود. در خصوص فیلمنامه و کارگردانی، فرهادی گزینه بیگفتوگویی برای دریافت سیمرغ بود ولی باز میشد به تلاش مازیار میری و رضا میرکریمی توجه کرد و آنها را میان نامزدها قرار داد. در مورد استحقاق مهدی هاشمی برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگرمرد بعید میدانم کسی تردیدی داشته باشد.
در عوض نادیدهگرفتن تدوین خوب و در عین حال دشوار هایده صفییاری در «جدایی نادر از سیمین» و اهدای جایزه به واروژ کریم مسیحی سؤالبرانگیز بود. شاید در یکی دو رشته دیگر هم بتوان اما و اگر کرد ولی در مجموع خروجی داوران امسال قابل دفاع بود. جشنواره فجر را باید با خودش مقایسه کرد. باز هم دوستان معترض را ارجاع میدهم به دوره های قبل. مروری بر برگزیدگان چند دوره اخیر نشان میدهد که سطح داوریهای امسال بالاتر از انتظار بوده است.