سالگذشته کار بهجایی رسید که دیگر جدول نمایش فیلمها مفهومی نداشت و حتی برنامههایی که روزانه هم اعلام میشد به دلیل نرسیدن فیلمها تغییر میکرد. تماشاگران هم در حالی بلیتهای پیشفروششده را خریداری میکردند که نمیدانستند قرار است چه فیلمهایی را در چه سئانسهایی ببینند، در حالیکه سینماروهای دهه 60 و حتی اوایل دهه70 یادشان هست که جشنواره فیلم فجر با نظم و برنامه قابلقبولی برگزار میشد. مهمترین توجیه بینظمیهای دورههای اخیر جشنواره، رونق بخشیدن به ضیافت سالانه سینمای ایران بوده است. اینکه سیاستهای درهای باز یک جشنواره تا آنجا ادامه پیدا کند که فیلمی بتواند 2روز مانده به اختتامیه هم به فستیوال برسد و حتی جایزه هم بگیرد، شاید بر رونق فجر بیفزاید ولی درنهایت دود این بینظمیها به چشم مخاطب علاقهمندی میرود که نمیتواند برای بهرهگرفتن از این رخداد سینمایی برنامهریزی کند.
اینبار اما قرار است اتفاقهای دیگری رخ دهد. محمدخزاعی اعلام کرده که هیچ فیلمی در دقیقه 90 به جشنواره امسال نمیرسد. به این ترتیب، هم جدول نمایش فیلمها تغییر نمیکند و هم مخاطبان میتوانند هنگام خرید بلیت بدانند قرار است چه فیلمهایی را تماشا کنند. البته اینها منوط به این است که وعده آقای دبیر عملی شود؛ بهخصوص اینکه امسال تعداد فیلمهای شاخص و کنجکاویبرانگیز کمتر از سال گذشته است و باید دید یکی از این فیلمهای مطرح اگر بهموقع نرسد، مسئولان جشنواره چه واکنشی نشان میدهند و آیا به نظمی که وعدهاش را دادهاند وفادار میمانند یا رونق جشنواره را در اولویت قرار میدهند؟
همایون اسعدیان که امسال با «بوسیدن روی ماه» در جشنواره حضور مییابد در این رابطه به همشهری میگوید:برقراری نظم خود میتواند باعث رونق جشنواره شود. مشکل اصلی سینمای ما و جشنواره فجر تغییر مداوم مدیران است. وقتی ثبات مدیریتی وجود نداشته باشد طبیعی است که جشنواره هم دچار تلاطم شود، در حالی که در جشنوارههای بزرگ جهان تصمیمات خلقالساعه گرفته نمیشود؛ مثلا بهتازگی مشخص شد رئیس جشنواره برلین برای سال2016 انتخاب شده و طبیعی است که فرد برگزیده زمان کافی برای برنامهریزی و اجرا دارد. در چنین شرایطی فیلمسازان میتوانند با سیستم و برنامه فستیوال آشنا شوند و بر همان اساس حرکت کنند.
رئیس کانون کارگردانان در ادامه به شرایط حاکم بر جشنواره فجر اشاره کرده و میافزاید: در جشنواره فجر تغییر پیدرپی مدیریت، کار برنامهریزی و برگزاری را سخت میکند و در نهایت باعث میشود با بینظمی مواجه شویم. طبیعی است که برای رسیدن فیلمها نمیتوانیم از بینظمی حمایت کنیم. کاری که خزاعی امسال قصد انجامش را دارد بسیار درست و اصولی است و من امیدوارم او بتواند وعدهاش را عملی کند. وی اضافه میکند: البته او هم ممکن است در نهایت در برخی موارد کوتاه بیاید و ملاطفت بهخرج دهد تا بعضی از فیلمها در جشنواره به نمایش درآیند. شخصا در سالهای گذشته شاهد بودم که بعضی از فیلمهای جشنواره از لابراتوار مستقیما به سینما میآمدند و روی پرده میرفتند. گاهی فیلمها حلقهبهحلقه به جشنواره میرسیدند و در نمایششان وقفه ایجاد میشد تا حلقه بعدی از لابراتوار به سینما برسد.
خیلی وقتها هیات انتخاب نسخهای را بازبینی میکند که مثلا موسیقیاش هنوز ساخته نشده یا صدایش مشکل دارد و فرض بر این است که تا آغاز جشنواره، فیلم آماده نمایش میشود؛ اتفاقی که احتمال دارد امسال هم رخ دهد. اسعدیان در انتها به این نکته اشاره میکند که خزاعی حرکت درستی را شروع کرده اما طبیعی است که نظم بخشیدن به جشنوارهای که سالهاست همه فیلمسازان شاهد بینظمیاش بودهاند، نه کار سادهای است و نه میتوان یکباره انجامش داد، به همین دلیل فکر میکنم ملزمکردن فیلمسازان به رعایت زمانبندیهای اعلام شده از سوی دفتر جشنواره کمی سخت باشد و شاید امسال نشود خیلی هم سفت و سخت گرفت.
این در حالی است که علیرضا رئیسیان میگوید: «اگر فیلمی هم باشد در فرصت باقیمانده به آغاز جشنواره آماده نمایش میشود. معمولا فیلمی که چنین شرایطی ندارد از درجه اهمیت ساقط است.»
طبیعی است که برای یک فیلم مهم و شاخص نمیتوان مراحل آمادهسازی را بهسرعت و در زمانی کوتاه طی کرد. میماند فیلمهای سطحی جریان تجاری که معمولا هم به سرعت برق و باد آماده نمایش میشوند و رونق جشنواره هم به چنین فیلمهایی بستگی ندارد.
کارگردان فیلم «چهلسالگی» در ادامه میافزاید: «اثرات بینظمی همیشه تا آخرین روزهای جشنواره باقی میماند؛ در واقع این یک پروسه است که وقتی مراحل اولیهاش به درستی طی نمیشود در ادامه هم به مشکلات دیگری برمیخوریم. ایده برگزاری منظم جشنواره و رعایت زمانبندی اعلامشده از سوی دبیرخانه، حرکت قابل تحسینی است؛ البته استثنا هم در همه جای دنیا وجود دارد؛ همانطور که در گذشته و در جشنوارههای طراز اول دنیا وجود داشته. مثلا چند سال پیش فیلم «پیغامرسان» در روزهای برگزاری جشنواره کن کامل و آماده نمایش شد و فقط هم یک نمایش برای هیات داوران داشت. این فیلم در نهایت موفق به دریافت نخل طلا هم شد. اینجا مدیر فستیوال انعطاف به خرج میدهد تا اثری ارزشمند مورد توجه قرار گیرد و دیده شود. البته قاعده بر این است که همه از قوانین مشخص و معینی پیروی کنند، جوری نشود که اگر به فاصله یکیدو روز از تاریخ اعلامشده فیلمی برسد، پذیرفته نشود یا اینکه مانند دورههای اخیر جشنواره، با گشادهدستی تا لحظه آخر امکان پذیرش فیلمها وجود داشته باشد و مورد ارزیابی و داوری هم قرار گیرد.»