گروه حوادث: اعضای باند زورگیری بعد از 6 ماه فعالیت مجرمانه، تصمیم به سرقت از یکی از بانک‌های پایتخت گرفتند اما همین سرقت باعث دستگیری آنها شد.

ظهر دهم اسفند امسال، ماموران پلیس آگاهی تهران در جریان سرقت از بانکی در خیابان طالقانی قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند.بررسی‌ها نشان می‌داد سارقان 3 مرد مسلح به چاقو و قمه بودند که بعد از ورود به بانک، 90 میلیون تومان چک‌‌پول را از روی پیشخوان بانک برداشته و با کمک همدستانشان سوار بر 2دستگاه موتورسیکلت شده و پا به فرار گذاشته‌اند. با شروع تحقیقات پلیسی، بررسی فیلم‌های ضبط شده توسط دوربین‌های مدار بسته بانک و چهره‌نگاری دزدان آغاز شد و طولی نکشید که معلوم شد متهمان، اعضای باندی هستند که از مدتی قبل به اتهام کیف‌قاپی و زورگیری تحت تعقیب پلیس هستند.

تحقیقات نشان می‌داد این افراد با کمین در مقابل بازار طلافروشی، بانک‌ها و مجتمع‌های تجاری، کسانی را که پول زیادی همراه خود دارند شناسایی کرده و با تعقیب آنها دست به سرقت پول‌هایشان می‌زدند. ماموران متوجه شدند متهمان در جریان برخی از سرقت‌هایشان، طعمه‌هایشان را مجروح کرده‌اند. با این اطلاعات، جست‌وجو برای به دام انداختن متهمان وارد مرحله‌ای تازه شد و با توجه به سابقه‌دار بودن برخی از اعضای باند، ماموران موفق شدند آنها را یکی بعد از دیگری شناسایی کنند.

ماموران که تمامی 6 مخفیگاه اعضای این باند را در 6 نقطه مختلف کشور شناسایی کرده بودند، سحرگاه 16 اسفند امسال، این محل‌ها را محاصره کردند و در جریان عملیات‌های همزمان موفق شدند 10 عضو باند را که متشکل از سارقان، زاغزن‌ها و راننده‌های موتورسیلکت‌ها بودند را دستگیر کنند.

قاتل فراری

بعد از انتقال اعضای این باند به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران، آنها در بازجویی‌ها به چندین فقره سرقت و زورگیری اعتراف کردند و در بازجویی از آنها معلوم شد که یکی از متهمان، پیش از این به اتهام مشارکت در قتل عمد تحت تعقیب پلیس بوده است. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: طبق اطلاعات به دست آمده،مرد جوان 26 شهریور 87 در جریان یک نزاع، دست به قتل مرد جوانی زده بود که از آن زمان به اتهام مشارکت در قتل عمد تحت تعقیب پلیس قرار داشت. وی محدوده فعالیت این باند را میدان امام حسین (ع)، خیابان 17 شهریور، خیابان ری، اتوبان آهنگ، پیروزی، شوش و کامرانیه اعلام کرد و یادآور شد: 40 میلیون تومان از چک‌های مسافرتی سرقتی از بانک، از متهمان کشف شده و تلاش برای بازگرداندن بقیه پول‌ها هم ادامه دارد.
پشت میله‌های زندان

سردسته باند و همدستانش عید امسال را باید پشت میله‌های زندان بگذرانند. گفت‌وگوی ما با این سارق سابقه‌دار را بخوانید.

  • چطور شد که این باند را تشکیل دادید؟

همه ما بچه‌‌محل هستیم. از قبل همدیگر را دیده بودیم و می‌شناختیم. برای همین یک روز که دور هم جمع شده بودیم، تصمیم گرفتیم دست به زورگیری و کیف‌قاپی بزنیم.

  • هر 11 نفرتان در یک محل زندگی می‌کنید؟

6 نفر اصلی باند بچه‌محل هستیم. بقیه هم کسانی هستند که به خاطر رفاقت با یکی از ما، در چند سرقت همراهمان بودند.

  • سرقت‌هایتان را از کی شروع کردید؟

حدود 6 ماه پیش. در این مدت‌ از چندین نفر سرقت کردیم که تعدادش خاطرم نیست.

  • براساس پرونده اتان شما در سرقت‌های خشن باند، چندین نفر را با ضربات چاقو مجروح کرده‌اید؟

باور کنید فقط در یک سرقت بود که از چاقو استفاده کردیم. طرف، پول‌هایش را دستش گرفته بود و از مغازه خارج شد. ما هم بهش حمله کردیم اما مقاومت کرد و پول‌ها را نداد. برای همین یکی از بچه‌ها او را با چاقو زد و بعد پول‌ها را برداشتیم و فرار کردیم.

  • طعمه‌هایتان را چطور شناسایی می‌کردید؟

بیشتر دور و بر بانک‌ها، طلافروشی‌ها و پاساژها پرسه می‌زدیم. یکی دو تا از بچه‌ها وارد پاساژها و بانک‌ها می‌شدند و آمار کسانی که پول زیادی همراهشان بود را به بقیه که سوار موتور بودند، می‌دادند. وقتی سوژه‌مان وارد خیابان می‌شد، تعقیبش می‌کردیم و با تهدید چاقو یا با روش خفه‌کنی، پول‌هایش را سرقت می‌کردیم.

  • سرقت‌ها را چند نفره انجام می‌دادید؟

در هر سرقت معمولا 5 نفر از بچه‌ها حضور داشتند که از 2 موتورسیکلت استفاده می‌کردند.

  • در هر سرقت چقدر گیرتان می‌آمد؟

خب بستگی داشت. از چند صد هزار تا چند میلیون تومان گیرمان می‌آمد که همه آن را بین هم تقسیم می‌کردیم.

  • از همه این سرقت‌ها کلاً چقدر‌گیر تو آمد؟

حدوداً 20 میلیون گیرم آمد اما واقعا ارزش این همه بدبختی و آبروریزی را نداشت.

  • حداقل 20 میلیون تومان طی 6 ماه به دست آوردی. این همه پول را چه کار کردی؟

بیشترش صرف گرفتن رضایت از شاکی‌ها شد.

  • کدام شاکی‌ها؟

شاکی‌های پرونده‌ قبلی‌ام. بیشتر ما سابقه‌دار هستیم و من هم چند وقت قبل به خاطر کیف‌قاپی دستگیر شدم و شاکی‌های زیادی شناسایی‌ام کردند. دادگاه حکم داد که باید رد مال کنم و رضایت شاکی‌ها را جلب کنم. من هم تصمیم گرفتم با کیف‌قاپی و زورگیری، پول شاکی‌ها را تهیه کنم. برای همین عضو این باند شدم و بیشتر پولی‌ که سهم من شد، خرج رضایت گرفتن از شاکی‌های قبلی کردم.

  • خبر داشتی که یکی از همدستان و بچه‌ محل‌هایت به اتهام قتل، تحت تعقیب بود؟

نه. او از اینکه در کشتن کسی نقش داشته، چیزی به ما نگفته بود. وقتی دستگیر شدیم، فهمیدیم که او اتهام قتل هم داشته. ظاهرا 2 سال پیش با همدستی یک نفر دیگر با یکی از بچه‌های محل درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده بودند که همدستش دستگیر شد اما او تا حالا فراری بود و برای به دست آوردن پول دست به سرقت می‌زد.

  • خانواده‌ات خبر دارند که دستگیر شده‌ای؟

نه. آنها اصلا نمی‌دانند که من سرقت می‌کردم. حتی همسرم هم از این ماجرا خبر نداشت. فکر می‌کردند سر کار می‌روم و از راه حلال پول درمی‌آورم.

  • به همسرت گفته بودی چه کار می‌‌کنی؟

گفته بودم توی کار خرید و فروش موبایل هستم. او هم فکر می‌کرد وقتی در خانه نیستم، در بازار دارم کار می‌‌کنم.

  • چطور شد که تو سردسته باند شدی؟

ما سردسته خاصی نداشتیم. چون باند را تشکیل داده بودیم و بچه‌ها را برای سرقت راهنمایی می‌کردیم، شده بودیم سردسته.

  • کجا دستگیر شدی؟

خانه یکی از بچه‌ها. ما 6 تا پاتوق داشتیم که معمولا آنجا دور هم جمع می‌شدیم. مامورها همه این پاتوق‌ها را شناسایی کرده بودند و یک روز صبح، به‌صورت همزمان همه پاتوق‌ها را محاصره کردند و دستگیرمان کردند.

  • از اینکه عید را باید پشت میله‌های زندان باشی، چه احساسی داری؟

حتی فکر کردن به آن دیوانه‌ام می‌کند. عید باید پیش خانواده‌ام می‌بودم اما حالا باید پشت میله‌ها بمانم.