البته وقتی ما بچه بودیم، خوردن پیتزا کلاس محسوب میشد. تازه درگوشه و کنار شهر پیتزا فروشیها چشمک میزدند. اولین بار که پیتزا خوردم، خیلی گیج شده بودم؛ پیتزای سوسیس و پیاز. برای من خوردن پیتزا، اسرارآمیز بود. البته الان با پیتزاهای تکنفره که در هر چهار راهی در هر مغازه ساندویچیای عرضه میشود، خوردن پیتزا دیگر نه تنها نشانه با کلاسی نیست، که کمی هم بیکلاسی است. اما سوشی دیگر چیست؟ سوشی با پیتزا خیلی فرق دارد. شاید غذاهای ایتالیایی با مذاق ما ایرانیها جور دربیاید؛ اما غذاهای چینی و ژاپنی بعید میدانم. البته تب خوردن غذاهای چینی و ژاپنی سراسر دنیا را گرفته است. جوانان سراسر دنیا خوردن غذاهای شرق آسیا را ترجیح میدهند و در سراسر دنیا فست فودهای چینی و ژاپنی پرطرفدار شده اند.
نیلوفر یاری، کارشناس تغذیه میگوید:« البته که خوردن ماهی نپخته که شرایط نگهداری مناسب ندارد و پخته نشده است،ممکن است ایجاد مسمومیت کند ...و کلاً گوشتهای نپخته بسیار خطرناکاند! یکی از انواع عفونتها با باکتری سالمونلا پس از خوردن غذاهایی نظیر گوشت، ماهی خام، مرغ، شیر تازه یا تخم مرغ خام یا آشامیدن آب آلوده به باکتری ایجاد میشود. باکتری سالمونلا در شرایط انجماد مواد غذایی نیز زنده میماند، ولی پختن کامل، آن را از بین می برد.»
البته طرفداران سوشی چیز دیگری میگویند. این غذا، به دلیل کمچرببودن، داشتن خواص ضدسرطانی و مواد مغذی در سراسر جهان مشهور است. سوشی در اصل یک روش قدیمی ژاپنی برای نگهداری بلند مدت فونا (یک نوع ماهی ژاپنی) بوده است. ماهی را نمک میزدند و روی برنج سرکهدار میخواباندند. بعد از مدتی برنج را دور میریختند. اما مدتها بعد مصرف همان برنج با ماهی و مواد دیگر رایج شد. از اینجا بود که لغت سوشی به وجود آمد که در ژاپنی یعنی ترکیب برنج سرکهای با مواد دیگر. روشهای خیلی متنوعی برای درست کردن سوشی وجود دارد.
امروز در دنیا انواع مختلفی از سوشی وجود دارد. محمد، یک سر آشپز ایرانی که در رستوران سوشی درست میکند، میگوید:«خوردن غذاهای آسیایی بهخصوص غذای چینی و ژاپنی در سراسر دنیا رایج شده است. نوجوانان ایرانی هم خوردن این غذاها را دوست دارند و آن را نشانه امروزی بودن میدانند. در اروپا اگر بلد نباشی با دو چوب مثل ژاپنی ها و چینیها غذا بخوری، کمی عجیب است،چون این مهارت را همه کسب کردهاند. این غذاها به خاطر داشتن سبزیجات تازه و ماهی، برای بدن بسیار مفیدند.»
او درباره اصطلاحات سوشی توضیح میدهد:«گاری، زنجبیل در سرکه است، واسابی، ترب کوهی ژاپنی (همان ماده سبز رنگ تند توی بعضی سوشیها)است، ونتا، مخلفات سوشی،نیگیری (زوشی)، تکههای ماهی خام روی کیکهای برنج سرکه ای، ناری، جلبک یا گیاهدریایی که برای بستن سوشی از آن استفاده میشود، ساشیمی، ماهی خام سرو شده به صورت برش خورده و سرد، شاری، کیک برنج سرکهای و شایو، سس سویا است.»او پخت غذاهای ژاپنی را زمانی آموخته که در ژاپن زندگی میکرده است.
جالب اینجاست که نوجوانان و جوانان چینی و ژاپنی ترجیح میدهند با دو چوب غذا نخورندو با کارد و چنگال غذا میل کنند، چون از دیدگاه آنها، غذاخوردن با دو چوب بیکلاسی است.
در وبلاگ دیگری میخوانیم:« ژاپن به خاطر موقعیت جغرافیایی و جزیرهبودن و همسایهبودن با اقیانوس آرام آب و هوایی شرجی دارد و در نتیجه مهمترین محصول کشاورزیاش برنج است. از طرفی مجاورتش با اقیانوس باعث شده که منبع اصلی پروتئین حیوانیاش ماهی و حیوانات دریایی باشد و در نتیجه، ماهی و برنج از زمانهای قدیم، یار سفرههای غذای ژاپنیها بوده است.»
یاد حرف مادر بزرگم میافتم... او میگفت:«آن سالها مادرم تعریف میکرد ماهی پیدا نمیشد. بعضی از مسافران که با مال(الاغ) به مازندران و گیلان سفر میکردند، ماهی شور و دودی میآوردند با کمی برنج. البته دو، سه تا نارنج هم...ماهی شور را در آب میخیساندند و با پلو درست میکردند. این میشد غذای عیدمان. آن هم سالی یک بار...»
حیف که تهران دریا ندارد. اقیانوس هم ندارد. بنابراین خوردن ماهی خام تازه در تهران یک کم غیر عادی است...این طور فکر نمیکنید؟