دردسر بزرگترها برای اوقات فراغت بچههایشان. برای نرفتن به سوی یللیتللی و کاری مفید انجام دادن. برای تأمین آیندهای بهتر. اما اینجا قضیه فرق میکند. اینجا در داستان« اولین روز تابستان». یک روز پس از تمام شدن امتحانهای آخر سال، درست زمانی که «کامیار» میخواهد نفس راحتی بکشد، لم بدهد پای کولر یا برود استخر یا هزار کار خوب دیگر، یکی از راه میرسد که نگذارد. یکی که از جنس او نیست. کامیار این را حس میکند، ولی خودش را گول میزند، خودش را به آن راه میزند که مبادا ناصر و حبیب را ناراحت کند.
بعضیها توی زندگی مرام خاصی دارند و شعارشان این است: یک «نه» بگو و خودت را راحت کن. من این مرام را دوست نداشتم. فکر میکردم این «نه» گفتن یعنی بیمعرفتی، یعنی بیتوجهی به آدمهای پیرامون. اما بعد کمکم فهمیدم این شیوه برای بچهها، حداقل تا زمانی که به بلوغ برسند و تجربههای بیشتری به دست بیاورند، کاربرد دارد. در جامعههایی که از کودکان و نوجوانان سوءاستفاده میشود، در جامعههایی که بچهها نردبانی میشوند برای بالا رفتن آدمها و پر شدن جیب سودجوها، تنها کاری که باید کرد، گفتن یک واژه است: «نه»
این واژه دو حرفی را کامیار نمیتواند بر زبان بیاورد، چون میترسد از او ناراحت شوند، میترسد به او بگویند بچه مثبت یا بچه ننه. و این نتوانستن داستانی را برای او رقم میزند که تا عمر دارد فراموشش نکند، طوری که بگوید:
«از خودم بدم میآد. حالم از خودم به هم میخوره. واسادهم جلو آینه و زل زدهام به قیافه نحس خودم؛ به قیافه یه عوضی که هیشکی نباید بهش اعتماد کنه. رومو برمیگردونم. دلم میخواد با مشت بزنم توی اون دندونام...»
اگر چه «اولین روز تابستان» داستان یک روز است، و داستان یک روز برای هشتاد صفحه یک کتاب زیاد به نظر میرسد، اما نویسنده کتاب برای نگارش این یک روز چند ماه زحمت کشیده. او توانسته با ایجاد تعلیق و کشش لحظههایی ایجاد کند که خواننده نوجوان را تا لحظه آخر با خود همراه کند. سیامک گلشیری با انتخاب لحن و زبان مناسب یعنی زبان محاوره، توانسته واقعنمایی داستان را بیشتر کند. اینطور نوشتن شاید برای خوانده شدن، آن هم برای نوجوانها کمی سخت باشد، اما حس و حال راوی را به خوبی منتقل میکند.
اولین روز تابستان
نویسنده : سیامک گلشیری
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قیمت: 1800 تومان