با این حال معتقد است برخی سعی دارند آزادسازی خرمشهر را به خودشان نسبت دهند. سردار فتحالله جعفری یکی از فرماندهان سپاه در عملیات بیتالمقدس است که پیشتر مسئول بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس بود و اکنون به حفظ آثار شهیدحسن باقری اهتمام دارد. با ایشان درخصوص چگونگی آزادسازی خرمشهر به گفتوگو نشستهایم.
- سردار لطفا برایمان از ناگفتههای آزادسازی خرمشهر بگویید.
درباره آزادسازی خرمشهر در این 30سال همه چیز گفته شده است. برایش قهرمان و فاتح هم ساختهاند.
- منظورتان چیست؟
حضرت امام(ره) فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد اما ما هزاران فاتح برایش ساختهایم و همه مدعی هستند فاتح خرمشهر هستند.
- شما در عملیات بیتالمقدس حضور داشتید. آن زمان چه سمتی داشتید؟
فرمانده یکی از یگانهای سپاه بودم.
- چرا خرمشهر اینقدر برای ما مهم بود؟
دشمن فقط خرمشهر را که اشغال نکرده بود، مناطق زیادی را اشغال کرد. منتها خرمشهر در دل اینها بود ولی از نظر تبلیغات صدام وقتی خرمشهر اشغال شد خیلی از آن بهرهبرداری روانی و تبلیغاتی کرد. چون یک شهر بندری مهم ایران که پر از وسایل وارداتی بود.
- خب خوزستان شهرهای پراهمیت دیگری هم داشت؟
بله ولی مثلا آبادان و اهواز اشغال نشده بودند. آبادان محاصره شد. عراق در 8 آبان تلاش کرد تا این شهر را هم اشغال کند ولی شکست خورد و نتوانست. بنابراین برای خود عراقیها خیلی مهم بود که یک شهری را اشغال بکنند که همه امکانات در آن وجود دارد. از نظر روانی نیز برای ما خیلی تأثیر منفی داشت، حتی روی فرماندهان و مسئولین. قبل از خرمشهر بستان اشغال شده بود. حتی مهران و قصرشیرین هم اشغال شده بودند اما اینقدر تبلیغات روی آنها نشده بود. ضمن اینکه خرمشهر چون یک بندر مهم بینالمللی بود و همه کشورها با آن مراودات تجاری داشتند در سطح جهانی شناخته شده بود. به هر صورت برای دشمن در3 بعد سیاسی، اقتصادی و نظامی دارای اهمیت بود. به گونهای اشغال شده بود که آزادسازی آن پیچیدگیهای زیادی داشت. ابتدا باید آبادان از محاصره درمیآمد، بعد جادههای عقبه خرمشهر مانند شوش و دزفول که زیر آتش سنگین عراق بود آزاد میشد و بعد اتصال منطقه چزابه به خرمشهر قطع میشد تا زمینه آزادسازی خرمشهر مهیا شود.
- پس برای آزادسازی خرمشهر زنجیرهای از عملیاتهای مهم باید انجام میشد؟ به همین دلیل آزادسازی خرمشهر طولانی شد؟
بله. به اضافه اینکه دشمن در آنجا به صورت ویژه کار دفاعی کرده بود. بنابراین تقریبا در سال اول جنگ هیچگونه امکانی برای فعالیت و برنامهریزی برای آزادسازی خرمشهر نمیتوانستیم داشته باشیم. اما در سال دوم یعنی سال1360 حداقل تا 6ماه اول فقط توانستیم خودمان را بیابیم. در این بین نیز مسائلی مانند خیانتهای بنیصدر و فرار وی وجود داشت. بنابراین آزادسازی خرمشهر نیازمند تدوین یک استراتژی برای آن بود و نیاز به یک برنامهریزی و سازماندهی داشتیم. براین اساس یک برنامه کوتاهمدت و یک برنامه بلندمدت برای آزادسازی خرمشهر انجام شد. توانی که در آن زمان در ارتش ما وجود داشت بهگونهای نبود که بتواند خرمشهر را آزاد کند. دانش و تجربه حداقل در 6ماه اول جنگ کاربرد زیادی نداشت. شکستهای اول جنگ این را نشان داد. بنابراین عراق از نظر تجهیزات نظامی و دانش نظامی از ما قویتر بود. سرزمین ما را هم اشغال کرده بود و ضمن اینکه عراق در موضع دفاع قرارداشت و ما باید حمله میکردیم از این حیث هم ما از آنها عقب بودیم. ما اگر با این توان و دانش ابتدای جنگ میخواستیم برای آزادسازی خرمشهر اقدام کنیم امکانپذیر نبود. جلسهای در دیماه سال59 با حضور فرماندهان تشکیل شد. آنجا شهید باقری گزارشی ارائه داد و در آن گفت باید در روشهای مقابله با دشمن تغییر رویه بدهیم و در روشها تجدیدنظر کنیم. در آنجا تاکید میکند اگر میخواهیم در جنگ پیروز شویم باید مردم را وارد جنگ کنیم. از این تاریخ یعنی 23دیماه 59 تا فروردین سال60 در فرماندهی سپاه روی تغییر استراتژی جنگ و اینکه با دشمن چگونه باید جنگید کار شد. اولین نقطه برجسته و مورد توجه این بود که باید دشمنی که با آن میجنگیم را بشناسیم. شناخت دشمن از اهمیت ویژهای برخوردار است. ورود مردم به جنگ، رزم شبانه و اجرای عملیاتهای محدود و ساختن کادرها و نیروهایی که بعدا خودشان فرماندهان جنگ میشوند فضاهایی است که در سال60 به وجود آمد.
- یعنی تا قبل از این جلسه هنوز بسیج مردمی وارد جنگ نشده بود.
نه به آن صورت.
- چقدر طول کشید تا نیروهای مردمی سازماندهی شوند؟
حدود 4ماه. این رویکرد و این تفکر در سطح فرماندهان عالی جنگ شکل گرفت که برای غلبه بر دشمن علاوه بر اینکه در تاکتیک و استراتژی تجدیدنظر شود باید مردم را وارد صحنه کنیم چراکه استعدادها و توانمندیهای ارتش ما نسبت به دشمن خیلی محدود بود. بنابراین باید مردم وارد جبهه میشدند تا سازمانهای مردمی، انقلابی و خطشکن ایجاد شود. در 6ماهه اول سال60 سازماندهی بسیار خوبی در نیروهای مردمی صورت گرفت.
- رژیم بعث عراق تصور دفاع گسترده ایران را نمیکرد؟
تصور نمیکرد که ما با این گستردگی وارد شویم. این قدرت را در ما نمیدید. این قدرت همان قدرت پنهان حضور مردم بود. استعداد سنگینی از نیروهای مردمی وارد جنگ شد که دشمن از این توان بیخبر بود و آن را نمیشناخت و حصر آبادان شکسته شد. تا دشمن خواست روی این توان تمرکز کند و خودش را آماده کند سپاه با 4تیپ که هرکدام 10گردان داشتند وارد بستان شد و آن منطقه را آزاد کرد و تا عراق خواست به خودش بجنبد سپاه با 80 -70 گردان وارد منطقه غرب دزفول شد؛ چیزی که اصلا دشمن تصورش را نمیکرد. اینها زمینههای آزادسازی خرمشهر بود. بنابراین خرمشهر یک دفعه آزاد نشد. ضمن اینکه اینها همه تجربه نیروهای ما را بالا برد. مطلبی که شما در ابتدای مصاحبه اشاره کردید پاسخ آن را الان باید اینگونه بدهم که جنگ را ما از دشمن یاد گرفتیم و دشمن از ما. این دانش نظامی که امروز در جنگ مطرح است در صحنه عمل به دست آمد. همین تبادل دانش نظامی میان ما و دشمن باعث شد که فرماندهانی ظهور کنند مانند شهید حسن باقری که فرمانده قرارگاه بود، شهید احمد متوسلیان، ابراهیم همت و... اینها انسانهای بزرگی بودند که در این عرصه ظهور کردند.
- یعنی قبل از جنگ سابقه نظامی نداشتند؟
نه. اینها عمدتا دانشجو بودند ولی توانستند در عرصه جنگ فرمانده قرارگاه شوند و 80 -70هزار نفر را فرماندهی کنند. همین طرح آزادسازی خرمشهر طرح بسیار مهمی بود که شهید باقری با حدود 23 ،22سال سن آن را مطرح کرد و تصویب شد.
- این خودباوری از کجا آمده بود؟
از امام(ره) و اسلام. امام به ما فهماند که ما میتوانیم و توانستیم. بنابراین آزادسازی خرمشهر مرهون چنین حرکتی است. بعد از اینکه مناطق غرب دزفول و بستان آزاد شد کمتر از یک ماه فرصت داشتیم تا وارد خرمشهر شویم. خب یکسری شناساییهایی انجام شده بود و برنامهریزیهایی شکلگرفته بود ولی با وجود طرح و برنامه آزادسازی خرمشهر تقریبا 20روز طول کشید تا شناسایی کامل شود و سازماندهی نیروها صورت گرفت. قرار بر این بود که روز 17اردیبهشت که روز میلاد امامعلی(ع) بود عملیات انجام شود.
- عراق احتمالا پیشبینی کرده بود که شما برای آزادسازی خرمشهر اقدام میکنید؟!
بله. میدانست که ما میخواهیم عملیات کنیم ولی تعداد و گستره نیروهای ما را نمیدانست. سیستم اطلاعاتی عراق میدانست که ما میخواهیم خرمشهر را آزاد کنیم. چون فقط آنجا مانده بود و بقیه مناطق همه آزاد شده بودند. بنابراین تمهیدات امنیتی را بالا برد، خرمشهر را خراب و تبدیل به سنگر، خاکریز و میدان مین کرد. 3 رده دفاعی برای خرمشهر ایجاد کرد. حتی زمانی که رئیس ستاد ارتش مصر و وزیر دفاع ارتش مصر از خرمشهر بازدید کردند گفتند که هیچ ارتشی توان شکستن مواضع دفاعی خرمشهر را ندارد. این جزو اسنادی است که بعدا به دست ما افتاد.