این مقوله در تمامی مباحث و از جمله در موضوعات اقتصادی، حاکم، معنیدار و مهم است، منتهی سؤال اساسی این است که چطور باید واقعیات را در اختیار گرفت و بهاصطلاح شکار درست واقعیتهای اقتصادی چگونه عملیاتی میشود؟هر چند نمیتوان در علوم رفتاری (بهویژه) مطلبی را درباره واقعیتهای اقتصادی مطرح کرد و در عین حال مطمئن بود که مطلب بیانشده حتما واقعبینانه است؛ لیکن از طریق شاخصها و معیارهایی که وجود دارد میتوان تا حدود زیادی در جریان واقعیتهای اقتصادی قرار گرفت و وضعیت اقتصادی کشور را با درجات بالایی از احتمال، رصد و عنداللزوم درخصوص آن اقدام کرد.
این شاخصها در واقع به مثابه مقادیر و اندازههایی هستند که وضعیت عمومی بدن را در پزشکی نشان میدهند و میتوان گفت بهمنزله علائم حیاتی اقتصاد هستند، بنابراین باید همواره تولیدشده و بهروز باشند و از همه مهمتر، در دسترس نیز باشند تا نظام کارشناسی کشور و رسانهها و دانشگاهها، همراه با مسئولان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، امکان رصد دائم وضعیت اقتصاد از طریق این علائم حیاتی را داشته باشند.
این امکان همچنین کمک میکند تا چنانچه لازم باشد از طریق ایجاد انعطاف و تغییر موضع و اصلاحات کلی یا جزئی، وضعیت اقتصاد را از فروافتادن در گرفتاریهای جدید ناشی از اقدام یا اقدامات اقتصادی اتخاذشده مانع شد و چنانچه ضروری تشخیص داده شود، با اتخاذ چاره و راههای درمان متناسب با شرایط پیشآمده، هزینههای اقدامات اقتصادی را بهحداقل رساند. باشد تا این اطمینان حاصل شود که منافع ممکن به حداکثر خود برسد. واضح است که در این فضای حساس و مهم، نمیتوان به تولید اطلاعات و علائم حیاتی اهتمام نکرد یا چنانچه اهتمام شده باشد، آنها را از دسترس نظام کارشناسی بهدور داشت، زیرا این امر موجب میشود در فضای ابهام و غفلت، تصمیمگیری یا موضعگیری شود و این کار، حتی اگر در مواقعی و در مواردی دارای منافع زودگذر سیاسی باشد، قطعا در همه زمانها و در همه موارد، دارای خسارات جبرانناپذیر مالی خواهد بود.
بسیار واضح است که ممکن است دادههای تولیدی که واقعیات را مینمایانند از شرایطی برخوردار باشند که مثلا نشانه عدم توفیق در برنامه اقتصادی مطروحه خاصی قلمداد شوند و بههمین دلیل، انگیزههایی برای دراختیار دارندگان آمار بهوجود آید که اصولا آن را نگویند یا نبینند لیکن در اینصورت هر چند واقعنمایی از عرصه رخت برمیبندد و بدون شک جای آن، تبلیغات گمراهکننده و حجابمآب مینشیند. دیری نمیگذرد که چهره واقعیت، از پس نقابهای مستوری اطلاعات، خود را مینمایاند و حضور خویش را چنان بر متغیرهای کلان اقتصادی تحمیل میکند که دیگر کسی را نه یارا و نه امکان مخفیکردن آن است. بر این مبنا، ما بر این باوریم که اطلاعات بهروز، صحیح و ترویجشده از واقعیات اقتصادی کشور، بیمهکننده کشور در قبال خطرات ناشی از سیاستگذاریهای اقتباسی و تمسکهای ناروا و دلمشغولیهای نامتناسب با واقعیات اقتصادی است. بیایید از این واقعیت فرار نکنیم.