تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۶:۴۷

ترجمه - راحله فاضلی: از زمان فروریختن برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در 10سال پیش، انتشار موج اسلام‌هراسی در آمریکا نیز به اوج خود رسید.

در حقیقت پیش از آنکه حادثه 11سپتامبر رقم بخورد، ترس و بیزاری از مسلمانان در بخش‌هایی از آمریکا منتشر شده‌ بود اما اعتراف القاعده به نشانه رفتن برج‌ها و ساختمان پنتاگون، احساس بسیاری از مردم آمریکا نسبت به عرب‌ها را تغییر داد. در نتیجه شوک حاصل از 11سپتامبر، در واکنشی سریع و عجولانه، تروریسم به دین اسلام نسبت داده شد. اکنون بسیاری حتی در داخل آمریکا نگران موج اسلام‌هراسی در این کشور هستند.

نخستین نشانه بهره‌کشی از حادثه 11سپتامبر برای پیشبرد اهداف سیاسی، در سخنان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر کنونی رژیم صهیونیستی دیده شد. پس از این فاجعه، روزنامه نیویورک‌تایمز مقاله‌ای منتشر کرد و از قول نتانیاهو نوشت که چنین حملاتی به سود اسرائیل تمام می‌شود. او در پاسخ به این سؤال که حملات 11سپتامبر روی روابط رژیم صهیونیستی با ایالات متحده چه تأثیری خواهد گذاشت، پاسخ داده بود که این اتفاق برای رابطه 2کشور خیلی خوب است. اما بعد حرفش را اصلاح کرده و ادامه داده بود: البته نه خیلی خوب! اما همدردی‌های آنی به‌دنبال خواهد داشت.

نتانیاهو پیش‌بینی کرده بود: این حملات روابط مردم آمریکا و اسرائیل را مستحکم خواهد ساخت زیرا ما نیز در طول چنددهه اخیر ترس و وحشت را تجربه کرده‌ایم.

بعد از این اظهار نظر، نتانیاهو یک بار دیگر در روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز سخنانش را تکرار کرد. سخنان او بازتاب خوشحالی عمیق صهیونیست‌ها از حملات 11سپتامبر و تأثیر آن در تقویت صهیونیست‌ها در جهان بود. همین خشنودی و هیجان باعث شد که بسیاری هنوز هم در جهان درباره نقش صهیونیست‌ها در این حملات سخن بگویند.

لابی حامی صهیونیست‌ها از این موضع‌گیری نتانیاهو بسیار بهره برد و موفق شد برای جلب حمایت از سیاست‌های حزب راست اسرائیل در ایالات متحده، آن را به کار گیرد.

این بهره‌برداری لابی صهیونیست‌ها از 11سپتامبر، تنها بخشی از تلاشی هماهنگ برای تشدید نگرانی آمریکایی‌ها و نفرت از اسلام و عرب‌ها بود.

گروه کوچکی از افرادی که خود را کارشناس می‌دانند و توسط بنیادها و خیریه‌ها حمایت می‌شوند، اسلام‌هراسی را سر‌زبان‌ها انداختند. فرانک گافنی، دیوید پروشالنی، دانیل پایپس، رابرت اسپنسر و استیو امرسن اعضای این گروه بودند. اگر این افراد، حامیان آنها و فاکس‌نیوز- سخنگوی رسانه‌ای‌شان- نبودند، کسی از ساخت مرکز اسلامی در محل فروریختن برج‌ها واقع در نیویورک، خبردار نمی‌شد، این مرکز در رأس اخبار قرار نمی‌گرفت و بر سرش جنجال به پا نمی‌کردند! سال گذشته و در نهمین سالگرد حملات 11سپتامبر، تأسیس مرکز اسلامی نیویورک در نزدیکی برج‌های دوقلو در منهتن، جنجال گسترده‌ای به راه انداخت. این مرکز را یک نهاد غیردولتی قرار است تأسیس کند و علاوه بر کتابخانه و سالن اجتماعات، شامل یک مسجد هم می‌شود.

گروه‌های اسلام‌ستیز و لابی صهیونیستی تبلیغات گسترده‌ای علیه ساخت این مرکز در آمریکا به راه انداختند و حتی چند تظاهرات اعتراضی هزاران نفری هم در نیویورک سازمان‌دهی کردند. این موضوع آن‌قدر بالا گرفت که به موضع‌گیری باراک اوباما هم منجر شد. گروه‌های افراطی و لابی صهیونیستی تلاش کردند اوباما را به ممانعت از ساخت این مرکز فرهنگی- اسلامی وادار کنند. اوباما در سخنانی گفت که نمی‌تواند جلوی این کار را بگیرد؛ البته او چندان هم از ساخت چنین مرکزی حمایت نکرد.
با این حال این لابی قدرتمند هنوز نتوانسته هیچ‌یک از نامزدهای ریاست‌جمهوری، کنگره و انتخابات محلی را وادار به موضع‌گیری‌های ضداسلامی کند. افرادی نظیر نیوت جینگرچ، هرمان کین و ریک سنترم، با وجود مواضع تند و راستگرایانه‌شان اما هیچ‌گاه تنفر از مسلمانان آمریکا را در مبارزات انتخاباتی‌شان نمی‌گنجاندند.

همه این ماجراها با پول شروع می‌شود. گروه کوچکی از بنیادها و خیرین ثروتمند وابسته به یهودیان، شریان اصلی شبکه اسلام‌هراسی در آمریکا هستند که گروهی از مشاوران راست‌گرا را مورد حمایت مالی قرار داده و به آنها کمک می‌کنند تا با انتشار کتاب، گزارش، وب‌سایت و وبلاگ، ترس و بیزاری از اسلام و مسلمانان را ترویج کنند. کمک گرفتن از افراد مذهبی راست‌گرا نه تنها جنبه تبلیغی دارد بلکه به این فعالیت مشروعیت می‌بخشد.

برخی از این بنیادها و خیرین پولدار به شکل مستقیم گروه‌های افراطی عامل ترویج اسلام‌هراسی را مورد حمایت مالی قرار می‌دهند. برخی از این بنیادهای خیریه که اسلام‌هراسی را در آمریکا ترویج می‌دهند، عبارتند از:
بنیادهای خیریه ریچارد ملن اسکیف
ائتلاف صندوق خیریه و بنیادهای خیریه راچل اف بکر و نیوتن دی
بنیاد خیریه راسل بری
صندوق خانواده ویلیام رزنوالد
بنیاد خیریه فیربروک

بسیاری از افرادی که در زمینه ترویج اسلام‌هراسی فعالیت می‌کنند تلاش کرده‌اند ردی از خود به‌جا نگذارند؛ اشخاصی مانند پم جلر که حادثه تروریستی نروژ و اردوگاه نوجوانان کشته شده در جزیره اتویا را با حزب کارگر نروژ در ارتباط دانسته و آن را ضداسرائیلی نامیدند.

نکته جالب اینکه آندرس بریویک مسبب اصلی این حادثه هولناک، خودش را مسیحی افراطی می‌داند که از عقاید ضداسلامی رابرت اسپنسر، پم جلر و دیوید هوروویتز الهام گرفته است.

بسیار تکان‌دهنده و دردناک است که شبکه تنفر از اسلام چگونه شکل گرفته؛ یهودیانی که نگرانی اصلی‌شان اسرائیل است با مسیحیان افراطی که از یهودیان بدشان می‌آید، همدست شده‌اند. حتی تعداد اندکی از مسلمانان نیز در این شبکه وارد شده‌اند و به کلیسا و کنیسه‌ها می‌روند تا از هم‌کیشان خود بدگویی کنند. نتیجه این همکاری‌ها و همدستی‌ها شکل‌گیری حوادثی نظیر فاجعه نروژ است. شاید به زودی شاهد کشتاری مشابه نروژ، در خاک آمریکا هم باشیم.

Informationclearinghouse.info