به گزارش ایسنا، زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا در مصاحبه با روزنامه لوموند در محل اجلاس سیاست بینالملل با میزبانی دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه تصریح کرد: با نگاه به آمریکا، در مجموع برآیند جنگ با تروریسم طی 10 سال پس از حوادث 11 سپتامبر بد نیست. 10 سال پیش کسی نمیتوانست پیشبینی کند که در دهه آینده در آمریکا حتی یک مورد حمله تروریستی به وقوع نخواهد پیوست اما این موضوع اتفاق افتاد.
وی افزود: اما ما این حملات تروریستی را بیش از حد تعمیم بخشیدیم و به آن ماهیت مذهبی دادیم. ما این حملات تروریستی را با در پیش گرفتن گفتمانی بسیار کلی در زمینه جهاد اسلامی و انتساب دادن تروریسم به مسلمانان تبدیل به رویارویی با جهان اسلام کردیم.
برژینسکی گفت: بدین ترتیب منزوی کردن تروریستها در کشورهای اسلامی و کسب حمایت دولتهای کشورهای مسلمان برای ما بسیار سخت شد. ما به منظور ضد حمله باید به افغانستان میرفتیم و این اقدام یک ضرورت بود. من پس از حملات 11 سپتامبر به دولت آمریکا مشاوره دادم و کاملا از این مداخله نظامی حمایت کردم. اما با صراحت تمام به دولت بوش گفتم که با توجه به تجربه شوروی در این کشور، فقط باید به افغانستان برویم و طالبان را نابود و فرماندهی القاعده را شکست دهیم و سپس بازگردیم و به هیچ وجه نباید خود را وارد یک فرآیند بلندمدت کرده و از قدرت نظامی برای ساختن یک افغانستان جدید استفاده کنیم.
برژینسکی در زمینه چگونگی آغاز روند تضعیف آمریکا در افغانستان گفت: یک سال و نیم پس از حمله به افغانستان تلاش نظامی ما در این کشور به خاطر حمله به عراق براساس یک استدلال غلط، پیچیده و تضعیف شد. صدام همپیمان القاعده نبود و پیش از حمله آمریکا با عراق به خاطر حمله سال 1991 که به شیوهای بسیار مناسب و کارآمد علیه بغداد انجام شد، تضعیف شده بود. ما در حمله سال 1991 از حمایت اعراب به ویژه سوریه برخوردار بودیم، جنگ جدید آمریکا در عراق لازم نبود و ضمن آنکه با دروغگویی به مردم آمریکا توجیه شد، کدورت اعراب از آمریکاییها را افزایش داد.
برژینسکی خاطرنشان ساخت: امروز نفوذ ایران در عراق از 10 سال قبل خیلی بیشتر شده است و هزینه دو جنگ در عراق و افغانستان از کاهش بودجه آمریکا فراتر رفته است.
برژینسکی در ارزیابی تاثیر حملات آمریکاییها به عراق و افغانستان بر اعراب گفت: هیچگاه وجهه آمریکا در جهان عرب به اندازه امروز بد و منفی نبوده است. بدتر از آن این است که نفوذ آمریکا در جهان عرب نیز از هر زمانی پس از آغاز ظهور آمریکا در خاورمیانه پس از جنگ جهانی دوم ضعیفتر شده است. اعراب از ظهور آمریکا در خاورمیانه استقبال کردند چون در نگاه آنان این ظهور جایگزین امپریالیسم انگلیسی - فرانسوی میشد.
وی افزود: علاوه بر آن مطمئنا ناتوانی مداوم آمریکا در حل بحران فلسطینیها و اسرائیلیها فاکتور دیگری را برای تضعیف نفوذ آمریکا در منطقه ایجاد کرد.
بهار عربی عکسالعملی احساسی است
مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا در "بهار عربی" اذعان داشت: آن چیزی که امروز آن را بهار عربی مینامیم در حمایت از آمریکا نیست. این درواقع عکسالعمل مردم علیه رژیمهای فاسد، ناکارآمد و سرکوبگر است. "بهار عربی" عکسالعملی شدیدا احساسی است اما از نظر من جنبه دموکراتیک آن خیلی کمتر از "بهار اروپای مرکزی" است. جنبش مردمی اروپای مرکزی برای استقلال و دموکراسی بود و همزمان دارای رهبران مشخص و حمایت بنیادین مردمی بود که وقف آرمانهای دموکراتیک بودند. اما درباره بهار عربی اینطور نیست، چون اساسا یک جنبش پوپولیست است. مقایسهای که اغلب رسانهها میان "بهار عربی" و تحولات سال 1989 در اروپای مرکزی انجام میدهند، درست نیست.
برژینسکی در پایان تاکید کرد: من چندان خوشبین نیستم و تردید دارم که شاهد ظهور نهادهای دموکراتیک یکسان در لیبی، مصر و در آینده در سوریه و یمن و حتی عربستان سعودی باشیم. من همینطور اعتقادی ندارم که آمریکاییها نیز در خاورمیانه بتوانند کاری انجام دهند. غرب در خاورمیانه از اعتبار بالایی برخوردار نیست. در خاورمیانه هنوز فرانسویها و انگلیسیها را با سوءظن فراوان نگاه میکنند. آمریکا آنها را ناامید کرده و روی روسها نیز نمیشود، حساب کرد. کشورهای عرب باید خود به تنهایی گلیمشان را از آب بیرون بکشند.