مرتضی ابراهیمی رستاقی: جنگل‌های نیمه خشک زاگرسی نه تنها وسیع‌ترین محدوده جنگلی فراهیرکانی هستند بلکه فراخ‌ترین پهنه گسترش را در انواع رویش‌های جنگلی کشور دارند.

حد و مرز جنگل‌های نیمه خشک زاگرسی (که به‌طور عام تحت عنوان جنگل‌های زاگرسی از آن یاد می‌شود) را دامنه گسترش گونه‌های جنس بلوط، به‌ویژه بلوط ایرانی تعیین می‌کند. براین مبنا جنگل‌های زاگرسی در امتداد رشته کوه‌های زاگرس از مرز ایران و ترکیه در شمال غربی کشور (استان آذربایجان غربی) شروع و به جنوب روستای دادنجان شهرستان فیروزآباد در استان فارس ختم می‌شود و در این امتداد 10استان کشور، یعنی آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس را درمی نوردد. وسعت کنونی جنگل‌های زاگرس حدود 6 میلیون هکتار است.

وسعت جنگل‌های زاگرس

بالغ بر 40 درصد از وسعت کل جنگل‌های کشور را جنگل‌های زاگرس شامل می‌شوند و از این نظر وسیع‌ترین محدوده جنگلی به شمار می‌آیند. 9رشته رودخانه درجه یک کشور 7رشته آن به شرح زاب کوچک، سیروان، کرخه، کارون، دز، جراحی و زهره که وسعت حوضه‌های آبخیز این رشته رودها بالغ بر 126هزارکیلومترمربع است از زاگرس سرچشمه گرفته و پس از عبور از فیلتر جنگل‌های زاگرس به دشت‌های وسیع فلات ایران راه می‌یابند. رشته رودهای یاد شده حدود 40درصد آب‌های جاری کشور را شامل می‌شوند درحالی‌که تنها 7درصد وسعت کل کشور را دربرمی‌گیرند.در ترکیب جنگل‌های زاگرس حداقل 182گونه درختی و درختچه‌ای حضور دارند که برخی از مهم‌ترین گونه‌های آن عبارتند از:بلوط ایرانی، بلوط مازودار، بلوط وی ول، انواع کیکم، انواع بادام، زبان گنجشک، بنه، خنجک، داغداغان، محلب، راناس، انواع شیر خشت، انواع ارجنک، پلاخور، انجیر، ارس، انواع گلابی، ارغوان، مورد، چنار، گردو، ارس، سماق، انواع زالزالک و ... . علاوه بر گونه‌های فوق گونه‌های زیر که برخی از آنها از جمله گونه‌های منطقه مدیترانه‌ای محسوب می‌شوند به‌صورت محدود در جنگل‌های زاگرس رویش دارند:
قره تاج، زربین، خرنوب، زیتون، اوجا، آزاد، لرگ و انگور کولی

تهدیدات جنگل‌های زاگرس

اگر چه همه انواع جنگل‌های کشور در معرض تهدیدات مختلف قرار دارند اما باید اذعان داشت که جنگل‌های زاگرس به دلایل مختلف از جمله مهم‌ترین آن یعنی تمرکز بالای جمعیتی و توان محدود اکولوژیک در معرض بیشترین تهدیدات قراردارند که اهم آنها عبارتند از:
- فشار چرای دام در عرصه‌های جنگلی: سراسر جنگل‌های زاگرس تحت تعلیف دام‌های ساکن و عشایری قرار دارد و تعداد دام در این عرصه‌ها چندین برابر ظرفیت تولید علوفه کف جنگل است و لذا با قطع درختان و سرشاخه‌بری، بخشی از نیاز غذایی دام تامین می‌شود و از این رهگذر ضمن اینکه تجدید جنسی جنگلی کاملا مختل شده حتی لاشبرگ کف جنگل نیز مورد تعلیف دام که ترکیب اصلی آن‌را بز تشکیل می‌دهد قرار دارد.
- توسعه بی‌رویه زراعت دیم زیر آشکوب جنگل: بخش وسیعی از جنگل‌های زاگرس حتی در شیب‌های بالاتر از 50درصد ‌نیز تحت زراعت دیم قرار دارد که از این رهگذر ضمن امحای تدریجی توده‌های جنگلی کانون اصلی فرسایش خاک محسوب می‌شوند.
تامین سوخت و مصارف روستایی:
- بخش عمده‌ای از سوخت مورد نیاز جوامع جنگل‌نشین و مصارف روستایی نظیر حصارکشی پیرامون زراعات و باغات بیش از رویش سالانه توده‌های جنگلی تامین می‌شود.
- طرح‌های توسعه‌ای: اجرای طرح‌های توسعه‌ای که به‌طور عموم ناهماهنگ با مدیریت منابع طبیعی تجدید‌شونده اعمال می‌شود، نظیر راه‌سازی، خطوط انتقال نیرو و انرژی و سد‌سازی‌، خسارات جبران‌ناپذیری را به جنگل‌های زاگرس وارد می‌کند.
- بهره‌برداری از معادن و محصولات فرعی یا ثانویه جنگل
-پدیده خشکیدگی بلوط‌ها

برچسب‌ها