گزارش علمی نه تنها با نظام علمی رشد نکرد، بلکه این فرصت از علاقه به یک رخداد در زندگی روزمره یا از اخبار عمومی (مثل بیان علمی درباره یک سونامی) نیز بالاتر نرفت.
بااین تعریف، بسیاری از روزنامهنگاران شاغل در بخشهای علمی رسانه بدون داشتن آگاهی علمی، به تهیه گزارش از سلامتی جامعه، محیط یا امور جاری مصرفکنندگان و روزنامهنگاری علمی میپردازند.
نتایج پژوهش علوم اجتماعی و انسانی کمتر با مقوله روزنامهنگاری علمی سازگار است، زیرا این رشتهها در بخشهای دیگر رسانه (نظیر بخش هنری، فرهنگی و سیاسی) تعبیه و تعریف شدهاند. همچنین برای بسیاری از نویسندگان، این تفکیک معنایی از دو فرهنگ از یک طرف علمی و از طرف دیگر ادبی بطور کامل قابل انعکاس نیست.
در مقایسه با دیگر اشکال روزنامهنگاری، روزنامهنگاری علمی رشتهای نسبتاً جدید است و یا دیرخبرساز و مطرح شده است. حتی در کشورهای صنعتی روزنامهنگاری علمی در چندین موج به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم ظهور کرد.
پیشرفتهای فنی و مسائل پزشکی در دوره جنگهای جهانی عاملی برای پوشش بیشتر علمی [اخبار] بودند. برنامههای فضایی ایالات متحد آمریکا و جماهیر شوروی سابق به ویژه انبوه ماهوارههای روسی در 1957 و فرود آنها در کره ماه در 1969، از جرقههای بعدی افزایش روزنامهنگاری علمی بود.
گزارش مربوط به پیشرفتهای فنی طی این دوره اغلب خوشبینانه بود. مناظرات انتقادی پیرامون مسائل محیطی در سال 1970 و 1980 پس از حوادث هستهای در تری مایل ایسلند و چرنوبیل دنبال شد.
مسائل زیست - هنجاری (که دراولین مراحل مهندسی ژنتیک دیده شد)، علنی سازی «دالی؛ گوسفند شبیه ساز شده»، کشف انسان ژنوم [مواد ژنتیکی کامل یک ارگانیسم]، مباحث سلول پایه و افزایش رقابت برای کسب بودجه تحقیقاتی، روزنامهنگاری علمی را تقویت کردند.
عوامل تقویت کننده اخیر،با مباحثی همچون موضوع فناوریهای خاص و ریسکها (تغییرات آب و هوایی، علائم تنفسی حاد، آنفولانزا مرغی و امثال اینها) همراه بوده است، با این حال در 30 سال اخیر، جامعه علمی تلاششان را برای بهره بردن از ارتباطات افزایش داده است.
در کشورهای در حال توسعه، علاقه فزاینده به تحقیقات عمومی و سرمایه گذاری توسعه، گزارشهای بسیاری پیرامون این موضوعات را به دنبال آورده است. برای مثال برطبق گزارش شبکه علم و توسعه، افزایش آگاهی عمومی در چین برای استفاده از علوم نوین، موجب گسترش راهبرد توسعه ملی در 2006 بود.
ابرقدرتهای علمی جدید مثل چین، هند یا برزیل درحال تجربه ارتباط نابرابر و تصنعی بین علم و جامعه هستند. در کشورهای کمتر توسعهیافته، روزنامه نگاری علمی هنوز یک ارجحیت رسانهای نیست یا (در صورت وجود گزارشی مثل گزارش HIV) به وسیله حکومت سرکوب میشود.
دو دیدگاه کارکردی و انتقادی نقش اصلی روزنامهنگاری علمی را توصیف میکنند. دانشمندان و موسسات علمی و نیز سیاستمداران معمولاً رویه را به طور کارکردی به عنوان ابزاری آموزشی برای بهبود فهم عموم از تحقیقات علمی در نظر میگیرند. از منظراین دیدگاه، روزنامهنگاری علمی بخشی از درک عموم درباره جنبش علمی می باشد و روزنامهنگار به مثابه یک آموزگار است.
در مدل مترجم یا کسر، روزنامهنگاران علمی موضوعات علمی مشکل را برای قشری از عموم مردم تفسیر میکنند، تکلیفی که جامعه علمی به صورت شایسته توان انجام آن را ندارد. تا اندازه زیادی روزنامهنگاری علمی کاربردی به نوآوری ارتباطات می پردازد.
وسیلهای که بر اهمیت علم و فناوری در کشورهای صنعتی تأکید میکند. به لحاظ کارکردی، روزنامهنگاران علمی در جاهایی به مثابه مدافع علمی در نظر گرفته میشوند. این نگرش تأکید بر کشورهایی دارد که به صورت دولتی انجمنها را هدایت میکنند، مثل «انجمن چینی برای روزنامهنگاری علمی و تکنولوژی» که خود را به عنوان ابزاری برای احیاء میشناسد.
کار با عنوان یک مدافع علمی نوعی «یافتمیافتم» به وجود میآورد! و گزارش متمرکز بر موفقیتها و نوآوریها است، هرچند از موضوعات علوم سیاسی اجتناب میکند. منتقدان با طعنه به روزنامهنگاری علمی اعتراض میکنند و تصور میکنند که روزنامهنگاری علمی باید به روزنامهنگاری عمومی در فراهمسازی متن برای پیامدها و نهادهای علمی نزدیکتر شود.
به گفته آنها روزنامهنگاران باید به کارویژه خودانتصابی مربوط به عمومیسازی علم اصرار ورزند. روزنامهنگاری علمی در سال 1980در ایالات متحده و بعدها در کشورهای اروپایی، نقش قابل توجهی به عنوان مشاهدهگر منتقد علم بر عهده داشت.
به ویژه در موارد خاص، حقهبازی مجلات معتبر علمی همچون science و nature را نیز دربرمیگیرد، در نهایت بعضی از دانشمندان و روزنامهنگاران، روزنامهنگاری را به عنوان همیار متعهد در جامعه علمی توصیف میکنند. این نقش شبیه نقش روزنامهنگاری سیاسی به عنوان پاسبان و مخالف در برابر خطاکار میباشد.
روزنامهنگاری علمی با دورنماهای مختلفی برای توسعه در آینده مواجه است. برای مثال، با تأسیس چندین مجله و توسعه قالبهای تلویزیونی جدید برای گسترش و بازتعریف پوشش علمی در آلمان، یک دیدگاه خوشبینانه پدیدار شد. هنگامی که واقعه 11سپتامبر در آمریکا اتفاق افتاد در روزنامه نگاری علمی درآن کشور نوعی بد بینی شکل گرفت. در سالهای اخیر کشورهای در حال توسعه، شروع به برنامههای مشاورهای براساس نظریات فدارسیون جهانی روزنامهنگاران علمی کردهاند که احتمالاً تأثیرات مثبتی بر گزارشگری علمی در آینده دارد.
مترجم: مهدی شهبازی
منبع مورد استفاده برای این مدخل