ما در جهاني پر از رسانه زندگی میکنیم . جهاني که توسط انحصارطلبي رسانههای دولتی و رسانههای تجاری براي ما ساخته يا به نوعي تصويرسازي ميشود. سیاستگذاریهای اصلي رسانهها، خبرگزاریهای بزرگ، شبکههای تلویزیونی و دولتها بيشتر اوقات اوضاع را بدتر هم ميكنند. آنها گاه هوشمندانه به جای کانالیزه کردن و یا حذف اخبار از تکنیک غرق سازی مردم در انبوه اخبار و مبتلا کردن آنان به اخبار و نوشتههایی "فستفودی" ببخشيد "فست نيوزي" مثل اخبار زرد مربوط به مشاهیر استفاده میکنند. در سایتها و صفحههاي آنها میشود خبرهای خوب و راست را هم پیدا کرد، اما این مطالب در انبوه اخبار دیگر گم میشوند.
به همين علت، كار روزنامهنگاري و خبرنگاری در اين جهان پر رسانه نیاز به الگو رفتاري و تفکر خاص دارد. به عبارتي، خبرنگاران بايد دارای ذهنیت خاصی باشند که باعث اثرگذاری مثبت و موفقیت آنان در كارشان شود.
روزنامهنگاراني که نتوانند به درستی بیندیشند، با تحریف اخبار و متفاوت نشان دادن واقعیتها، بیشتر باعث گمراهی مردم خواهند بود. آنان برای اندیشیدن باید چهار نكته اساسي را در نظر بگيرند: ترديد، كشف، تشخيص و تقاضا.
تردید؛ بايد تردیدی سالم باشد که منجر به طرح پرسش در مورد همه چیز شود.
کشف؛ در واقع داشتن شامه خبری و پیگیری خستگی ناپذیر برای یافتن حقیقت است.
تشخیص؛ به نوعي رعايت انصاف، اولویتها، تعادل و عینیت در گزارشهای خبری است و اطلاعات.
تقاضا، دسترسی آزاد به اطلاعات درست و آزادی بیان است.
با حفظ و نهادينه كردنآنها، خبرنگاران ميتوانند با نگاهي ترديد آميز، وقايع را كشف كنند و درست و غلط آن را تشخیص داده و با آزادي بيان اطلاعات صحيح را در اختيار مردم قرار دهند. اگر اخباری بر اساس واقعیت نباشد یا منصفانه نباشد، خبرنگار متعهد آن را با دقت بيشتري بررسي كرده و سپس اطلاعات مربوطه را جمعاوري و نظر کارشناسان را در تاييد یا رد آن ميگیرد، نه اينكه شروع به جانبداري از يك طرف ماجرا، بدون آگاهي يا صرف سودجويي شخصي و يا...كند.
چنين خبرنگاراني ميتوانند در همه شاخههاي روزنامهنگاري موفق شوند، به خصوص در شاخه روزنامهنگاري صلح چرا كه آنان جهان را به همان گونه که هست ميبينند نه به گونهای که خود یا مخاطبان دوست دارند. آنان "روزنامهنگاری صلح" را نیاز اصلي جامعه امروز ميدانند و بر اين باور هستند كه در ميان ساير گرايشهاي روزنامهنگاري به خصوص؛ روزنامهنگاري جنگ، خشونت و... كمياوضاع را براي مردم و مخاطبانش آرامتر وصلحآميزتر ميسازد.
خبرنگاران حرفهای و طرفدار روزنامهنگاري صلح، تعصبات خود را ميشناسند و هنگام تهيه خبر تلاش ميكنند خبر يا گزارش آنان از تعصباتشان رنگ نداشته باشد. آنان نگاه شخصي و يك جانبه به موضوع ندارند و انگیزههای سیاسی یا فردی خبر را بررسي ميكنند. آنان خود را در مقابل خبرهاي جانبدارانه، خبرهايي كه برای دستکاری ذهن مردم است، مسئول ميدانند و در نهايت آنان به دنبال اطلاع رسانی محض، ارائه راهكارها و نشان دادن اشكالات هستند.
چرا كه اصول روزنامهنگاري صلح بيشتر به منشا و چگونگی شکلگیری جنگها، خشونتها ودرگیریها ميپردازد و با بررسي منشا اين عوامل، شناختي كلي از طرفين درگیري، اهداف آنان، شفافسازي مسائل آنان و نتيجهگيري از آنچه كه از اين درگيريها بدست خواهند آورد (فرقي ندارد چه بازنده و چه برنده به نوعي ضربههاي جبران ناپذيري خواهند خورد) و در ادامه تاکید و روشن كردن تاثیرات مخرب اين درگيريها در ابعاد مختلف فردي، روانی، تجاري، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... براي عموم مردم از اهداف اين روزنامهنگاري است. به طور كلي روزنامهنگاري صلح توسط خلاقيتهاي خبرنگار و روزنامهنگارانش به تبليغ روشهای برقراري صلح، دوري از خشونت، درگيري و پر رنگ كردن عواقب و نتايج منفي و آسيبهاي جدي آن در سطح بينالملل ميپردازد.
اگر چه روزنامهنگاری صلح یکی از شاخههای شناخته شده روزنامهنگاری است. با اين وجود، تعداد روزنامهنگاراني كه با اصول و تکنیکهای روزنامهنگاری صلح آشنا باشند، اندك است. بسیاری از روزنامهنگاران معتقد هستند كه اين نوع روزنامهنگاري تنها در زمان جنگ و درگيريها بايد فعال باشد كه اين خود جاي بحث و انتقاد دارد. چرا كه تنها در شرايط آرام و صلح است كه شما ميتوانيد براي رفع مشكلات آزادانه تلاش كنيد، بحث كنيد، مذاكره كنيد، تحقيق كنيد، آگاهي سازي، اطلاع رساني كنيد و ... كه در شرابط بحران و جنگي كمتر چنين شرايط و امكاني وجود دارد.
با وجود تلاشهایی که برای صلح میشود، رسانهها، مطالب زیادی در اختیار مخاطبان قرار نمیدهند و راهبردهاي صلح طلبانه، پايدار و موثر را پيش نميگيرند. اين كه چگونه اين راهبردها بايد نوشته شوند، جاي بحث و تحليل است و نياز به گسترش و توجه بيشتر به كتابها و واحدهاي آموزشي دردانشگاهها تحت عنوان "روزنامهنگاري صلح" دارد.
یوهان گالتونگ (Johan Galtung) جامعه شناس و رياضيدان اهل نروژ يكي از پايه گذاران "روزنامهنگاری صلح" در رشته روزنامهنگاري است . او در سال 1930 در يكي از خانواده مرفه به دنيا آمد. پدر او يك پزشك مسئول بود و از همان سالهاي كودكي، تاثير و الگوي خوبي براي يوهان پسر بود.
جنگ جهاني دوم، آلمانها پدر يوهان را به اردوگاههاي كار اجباري جنگي بردند و همين تجربه او را تحت تاثير قرار داد و از او يك صلحطلب ساخت. اگر چه پدر و مادرش ميخواستند او يك پزشك شود، ولي يوهان به تحصيل جامعه شناسي، رياضيات و فلسفه پرداخت و از همان نخستين سالهاي كارش به انتشار مقالاتي در زمينه صلح در مجلات و روزنامهها پرداخت.
او در سال 1964 نقشي كليدي در راه اندازي نشريه پژوهشهاي صلح داشت و به مدت ده سال سردبير اين نشريه بود. همچنين نخستين دوره كارشناسي ارشد بررسيهاي صلح را در دانشگاه هاوايي بنيان گذاشت و درسال 1987 به دليل فعاليتهاي صلح آميزش در اين حوزه جايزه گرفت. از آن زمان به بعد پروفسور یوهان گالتونگ با عنوان " پدر مطالعات صلح" شهرت يافت.
گالتونگ را يك روشنفکر ضد خشونت معرفي ميكنند و ابداع برخی از مفاهیم و اصطلاحات سیاسی چون؛ جنگ سرد، جنگ گرم، صلح سرد و صلح گرم و... را به او نسبت ميدهند.
او مقالههای بسياري در زمينه نقش رسانهها در زمان وقوع جنگ و بحرانها دارد. كتاب "روزنامهنگاری صلح" او در عرصه روزنامهنگاري بسيار معروف است و همچنين مقاله "اشتباهات رایج رسانهها در جنگ و بحرانها" بحثهاي بسياري در جامعه رسانهاي بوجود آورده است.
گالتونگ در مقاله "اشتباهات رایج رسانهها در جنگ و بحرانها" مينويسد؛ رسانهها اشتباهات بسياري هنگام انتشار و پوشش خبري جنگ و خشونتها ميكنند. اشتباهاتی که تاثير بسزايي بر درک مخاطبان، عموم مردم و حتي بر روي طول عمرجنگ، خشونتها و... دارد. در ادامه اضافه ميكند كه؛ اگر چه رسانهها درباره بحرانهای منطقهای و جنگ مینویسند و اطلاع رسانی میکنند، اما هیچ اشارهای به دليل، گذشته و تاریخچه آن نمیکنند. اغلب درگیریها چنين نمايش داده ميشود كه بین دو طرف است، اما توضیحي در باره دخالت عوامل بیرونی پیچیده، خبري نيست.
بيشتر رسانهها به نحوی اطلاع رسانی میکنند که نشان دهند، یک طرف درگيري و خشونت آدمهاي خوب هستند و طرف ديگر آدم بدها قرار دارند. ظالمنمايي و مظلوم سازي...
برخي ديگر به گونهاي قلمفرسايي ميكنند كه گويا وجود و ايجاد خشونت و درگيري اجتنابناپذیر است و چارهاي جز بروز اينگونه رفتارها نيست! آنها درنوشتهها و مطالب خود بر روي افراد درگیر متمركز ميشوند نه روي نتيجه و عواقب خطرناك و جبران ناپذير آن، عواقبي كه شايد قابل تصور هم نباشد. عواقبي چون؛ تخريب، فقر، كشتار، خشونت، سرکوب، تجاوز و...
گالتونگ مينويسد؛ هنگام بحران، خبرنگاران خود را داخل ميدان درگيري و جنگ انداخته و بدون توجه به علت اصلي، بانيان آن يا كنترل كنندههاي پشتپرده، كار خبري ميكنند. اين رسانهها براي جذب مخاطب، روي شدت درگيري، تصاوير كشتهشدگان و تعداد آنها مانور خبري ميدهند،اما نمينويسند که اين خشونتها به چه علت يا دلايلي به وجود آمدهاند.
شايد علت آن، انتقام شخصي يا اهداف گروهي و شايد انگيزه سياسي و غيره باشد. اين وظيفه روزنامهنگار صلح است كه پرده از ماجرا بردارد و مسئولانه آن را گزارش كند.
بعيد است رسانهها و خبرنگاران از تاثيرگذاري خود در روند بحرانها بياطلاع باشند و شايد هم با علم به اين تاثيرگذاري دست به انتشار خبرهايي ميزنند؟!
- روزنامهنگاری و اخلاق / روزنامه نگاری: یک مرامنامه اخلاقی / روزنامهنگاری آنلاین و ارزشهای بنیادین حرفهای
چرا رسانهها به مخاطبان خود نميگويند كه اغلب در دنيا قدرتمنداني هستند كه از جنگ و خشونتها نهايت سود و بهره را ميبرند؟ و اساسا وجود چنين جنگ و درگيريهاي براي سود و ابقاي آنان در جايگاهي كه ميخواهند است. تاكيد ميشود كه روزنامهنگاری اخلاقی و مسؤولانه از شرایط اجتنابناپذیر روزنامهنگاری صلح است. و اين عناصر در توسعه روزنامهنگاری صلح تاثيرگذار هستند.
در اين راستا انديشمندان نظريات متفاوت و انتقادي بسياري ارائه دادند.
هربرت شيلر (1919-2000) يكي از اين انديشمندان و استاد دانشگاه كاليفرنيا معتقد است كه كار وسايل ارتباط جمعي امريكا دستكاري در مغزها و قلبهاي مردمان است.
ژان دارسي، جامعه شناس فرانسوي و پايه گذار نظريه"حق برقراري ارتباط" با اشاره به رسانههاي خبري كه به وسيله خاستگاههاي محدود و مشخص براي سراسر جهان كار ميكنند، معتقد است كه اين ارتباط نيست...و افزايش تعداد رسانههاي جهان رو به توسعه مشكلي را حل نميكند و ماهيت عمودي خبر يعني ريختن يكطرفه خبر مثل باران از بالا به پايين بر سر مخاطبان درست نيست. چرا كه اين جريان اخبار و اطلاعات است كه محور اصلي اختلافات را تشكيل ميدهند. از نظر او "حق ارتباط" افقي است، نه عمودي كه از سوي صاحبان قدرت به سوي جامعه و افراد سرازير باشد.
نظريات انتقادي ديگري نيز عليه جريان يكسويه اخبار و ذات پنهان آن وجود دارد، جرياني كه با تبعيض آشكار، خبرهاي مفيد را قرباني خبرهاي قابل فروش و هماهنگ با فضاي تحت سلطه خبرگزاريهاي بينالمللي ميكند.
گالتونگ بر اين باور است كه كشورهاي رو به توسعه از لحاظ خبري به خبرگزاريهاي بينالمللي وابسته هستند و خبرهاي خود را بر اساس خبرهاي آنها تنظيم و منتشر ميكنند و اين يعني از چشم غرب به جهان نگريستن در حالي كه همه ميدانند كه اين خبرگزاريها عملاً بر درگيريها، خشونت و جرايم هنگام مخابره خبر تأکيد و بزرگنمايي ميكنند.
يوهان گالتونگ
پيتر لاولر (Peter Lawler) استاد دانشگاه، سردبير مجله (Perspectives on Political Science) و رئیس سابق بخش مطالعات دولت و بینالمللی موسسه بری در تحليل خود، درباره پژوهشهاي صلح مينويسد؛ با وجود تنگناهاي ساختاري، صلح را بايد به ديده يك فرايند نگريست. تلاشهاي جاري براي تحقق آيندهاي برتر و سالمتر، بخشي از يك جريان تاريخي است و نه يك نقطه عطف برجسته در حال شروع...
از نظر او بايد نوعي آگاهي جهاني را ترويج كنيم كه حق واقعي و در شان بشريت است و همچنين اولويت نيازهاي انسانها نيز حفظ شود. اقدام صلح بايد خودجوش باشد و در تماميسطوح، موضوعيت دارد. فرايند صلح بايد از ايجاد تقسيمات جديد دوري كند و با بازشناسايي تواناييها و فرصتها آنها را در قالب قدرت يا اعتبار در نياورد. روشهاي پرداختن و توجه به بازيهاي پشت پرده و راهكارهاي ساختارنگر هم بسيار مهم هستند.
نگاه روزنامهنگاران در روزنامهنگاري صلح بايد به نوعي يك نگاه فرهنگی و تعاملي باشد، نه تشديد كننده وقايع و واکنشي. اين گونه نگاهها آسیبي جدی بر بحران موجود و رویکردهای وابسته به آن خواهد زد.
پژوهشهاي بسياري در زمينه روزنامهنگاري صلح انجام شده است. تازهترين آن، پژوهشی است که در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام شده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه وجود روزنامهنگاری صلح افراد را کمتر عصبانی و هراسان میکند و احساس همدردی و امیدواری بیشتری در مردم نسبت به يكديگر و هم نوع خود ایجاد میکند.
یافتههای این پژوهش برعناصري صحه میگذارد كه در روزنامهنگاری صلح بر آنها تاکید میشود. اين عناصر شامل؛ حقیقتگرایی، آگاهيسازي، مردمگرایی، راهحلگرایی و تحقيق و اطلاع رساني است.
روزنامهنگاری صلح را در اين تحقيقات عامل کاهش حس خشونت، عصبانیت و ترس نشان دادند و نيز عاملي براي گسترش امید، اتحاد، دوستي و ارامش در ميان افراد جامعه معرفي كردهاند. گذشته از اينها، مخاطبان و بینندگان خبرهاي روزنامهنگاري صلح هرگز موضوع جنگ يا خشونت را به يك گروه خاص مربوط ندانسته و حتي افراد درگير يا طرفين خشونت را به افراد خوب و بد تقسيم بندي نميكنند.
چرا كه هدف روزنامهنگاري صلح نشان دادن حقيقت راستين ماجرا است و به دنبال آدمهاي خوب يا بد داستان نميگردد و در پايان خبر رساني خود، همفکری و همياري را به عنوان یک راهکار موثر برای حل مشکلات مطرح ميكند.
روزنامهنگاری صلح يك روزنامهنگاری تحلیلی است كه بر اساس پیگیري، متکی بر کشف حقیقت، متمرکز بر افشا و تشخيص اشتباهات و آگاهیبخش عام و خاص است. روزنامهنگاری صلح مبتنی بر آزادي بر روي افزایش آگاهی و افزايش سطح فرهنگ اجتماعی تاكيد ميكند. اين نوع روزنامهنگاری با چنين رويكردي و با بكارگيري خلاقيت و نگاه عمقی به مسائل ميتواند بر روزنامهنگاری جنگ، خشونت، سیاسی و... برتري و ارجحيت يابد و راه خود را در عرصه روزنامهنگاري نوين هموار سازد.
هدف روزنامهنگاری صلح، پیشگیری از جنگ، کاهش آثار آن یا تبدیل آن به صلح است و در نهايت بايد گفت؛ صلح چه رویا باشد و چه آرمان هنوز تا واقعیشدن آن در سطح جهان فاصله بسيار داريم و اين مسئوليت بسيار سنگيني براي روزنامهنگاري صلح و خبرنگارانش است.
- بر گرفته از منابع: peacejournalism، transcend، globalissues، newstrust
نظر شما