روستای پاز حدود 800 هکتار مساحت دارد که بخشی از آن مسکونی است. بخشی از فضای مسکونی روستا نیز روی تپهای موسوم به قلعه بلند قرار دارد.
زیرا پیرامون آن تا چندی قبل خندقی وجود داشت که جهت ممانعت از پیشروی مهاجمین آن را پر از آب میتمودهاند. بجز تپه موجود در فاصله تقریبی پانصد متر از پشته اولیه بلنددیگری نمایان است که در نزد اهالی به قلعه کهنه پاز معروف است.
سفالهای رنگارنگ و لعابدار پارکنده روی این بلندی نشانهای از تداوم مدنیت روستای پاز در سدهای اولیه بعد از اسلام تا قرن نهم و دهم هجری است.
زادگاه فردوسى، روستایى سرسبز است و از باغهاى انگور پوشیده شده است. حدود ۵۰۰ مترى شمال پاز که بر بلنداى تپهاى در جلگهٔ قدیم خراسان قرار گرفته است، تپهگونهاى با قدمت نامعلوم قرار دارد که خردهسفال و کاشىهاى رنگارنگ اطراف و روى آن پراکندهاند و تاریخ کهن آن را نشان مىدهند.
گفته مىشود این آثار یادگار سدههاى اولیهٔ قرون اسلامى تا حدود قرن دهم قمری است. روستاى پاز یکى از نقاط بسیار دیدنى استان خراسان رضوی محسوب مىشود.
بر بلندای تپهای در این روستا خانهای قرار دارد که به گفته اهالی و برخی از کارشناسان خانه فردوسی است. این خانه قدیمی (حتی اگر بهواقع خانه فردوسی نباشد) بهلحاظ قدمت میتواند محلی برای جذب گردشگر و رونق روستا باشد، ولی حالا چیزی جز یکخرابه که اغلب محل بازی بچهها میشود، نیست.
دیوار خانه پرشده از دلنوشتههای افراد و شاید در آیندهای نزدیک کل دیوارها فرو بریزد. جالب اینجاست که حتی برخی از افراد، با اقدام ناآگاهانه خود، روی قسمتهایی از این خانه ابیاتی از اشعار حماسی فردوسی را نوشتهاند.
مردم منطقه و اطراف این روستا را با نام پاز میشناسند اما به علت پرسشهای گردشگران نام پاژ نیز برایشان بیگانه نیست. این روستا یک خیابان اصلی با نام فردوسی دارد که از جادهی کلات منشعب میشود و خیابانهای فرعی آن نیز بر اساس همین خیابان اصلی شمارهگذاری شدهاند.
با گذشتن از حاشیه جاده کلات و روستای پاز، یک ساختمان قدیمی بر بالای تپهای در روستا خودنمایی میکند که به خانه فردوسی نسبت میدهند.
در حالی که اغلب گردشگران این خانه را بهعنوان خانه فردوسی میشناسند اما سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان خراسانرضوی میگوید که این خانه، خانه فردوسی نیست.
البته این خانه که به خانه فردوسی شهرت یافته در سال 1379 با شماره 3241 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
هرچند نیازهای اولیهای چون آب، گاز و ... در روستا تامین شده است، اما زندگی به شیوه سنتی جریان دارد و مردم که روستا را دارای قدمتی بسیار کهن عنوان میکنند، هیچ بهرهای از جاذبه گردشگری قدرتمند این منطقه نمیبرند.
در اطراف خانه نیز هیچگونه تابلویی برای راهنمایی گردشگران درخصوص خانه و فردوسی و حتی هیچ گونه اثری از نظارت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (حتی در حد آرم این سازمان) دیده نمیشود.
به این ترتیب گردشگران مجبورند برای یافتن پرسشهای خود با همسایگان فردوسی صحبت کنند که آنها نیز تنها در حد شنیدهها و بر اساس حضور گردشگران به اطلاعاتی بسیار مختصر آگاهی دارند، درحالیکه چنین جاذبهی قوی گردشگری نیاز به ارائهی اطلاعات در قالبی بسیار مدون دارد.
با رسیدن به خانهی فردوسی نیز منظرهی چشمنوازی مشاهده نمیشود. یک چهاردیواری کوچک با طاقچه و تزیینات گچی ساده که قدمت آن به دوران پهلوی میرسد، تنها دارایی خانه فردوسی است.