در واقع این قبیل آدمها برای پیشبرد خواست و کار خود، دست به گزینش ناقص یافتههای علمی میزنند و مطابق با هدفی که دارند، آنها را به کار میبندند. در اینجاست که به قول منطقدانان مغالطه رخ داده است؛ یعنی ما با استدلالی روبهرو هستیم که به ظاهر درست میآید،
اما با بررسی بهتر و دقیقتر میتوان نادرستی آن را به اثبات رساند. در زندگی روزمره بسیاری از این مغالطات رخ میدهند. اگر در رفتار مغالطهکنندگان دقت کنیم، متوجه میشویم که اغلب یک چیز را بهطور کلیشهای تکرار میکنند و در برابر کنجکاوی و نقد دیگران عنان تحمل خود را از کف میدهند. یکی از مغالطاتی که شاید همه ما کما بیش شنیده باشیم، نحوه رفتار افرادی است که برای تفریح به فضاهای سبز و طبیعت زیبا میروند و پوست میوه و تخمه و...
را با این استدلال به ظاهر علمی که در طبیعت تجزیه میشوند، در دامان آن رها میسازند در حالی که آلودگی تنها منحصر به رها ساختن چیزهای تجزیهناپذیری چون انواع شیشهها و قوطیهای نوشابه در طبیعت نیست. آلودن طبیعت؛ گذاشتن و رها کردن هرچیزی است در آن، خارج از منطق و قانون طبیعت؛ چه پوست هندوانه و تخمه آفتابگردان باشد که به آسانی و در کوتاهمدت تجزیه میشوند و چه قوطی کنسرو که تجزیهناپذیر است. در همه این موارد نتیجه یکی است: آلودگی طبیعت.