همشهری آنلاین - ترجمه دکتر یونس ‌شکرخواه: جف‌ جارویس‌ ‌در این گفتگو با جان‌ گریفین‌ بر سر این نکته بحث دارند که چاپ‌ می‌ماند یا نمی‌ماند؟

جف‌ جارویس‌ نویسنده‌ سابق‌ در عرصه‌ چاپ‌ که‌ در حال‌ حاضر به‌ عنوان‌ بلاگر مشغول‌ فعالیت‌ است ‌در این گفتگو با جان‌ گریفین‌ (رییس‌ گروه‌ مجله‌ای‌ انجمن‌ نشنال‌ جئوگرافیک) ‌ به‌ گفت‌وگو نشسته‌اند. محور بحث‌ این‌ دو بر سر این‌ نکته‌ دور می‌زند که‌ چاپ‌ می‌ماند یا نمی‌ماند؟

جارویس:‌ چاپ‌ مرده‌ است، ‌ چاپ‌ جایی‌ است‌ که‌ واژه‌ها برای‌ جان‌ سپردن‌ به‌ آنجا می‌روند. ‌ ایده‌هایی‌ که‌ رهسپار صفحات‌ می‌شوند، ‌ در همان‌ نقطه‌ به‌ پایان‌ می‌رسند و در بهترین‌ حالت‌ ممکن‌ در آرشیوها بی‌استفاده‌ می‌مانند و در حالتی‌ بدتر، ‌ به‌ خمیر بازیافت‌ تبدیل‌ می‌شوند، ‌ در حالی‌ که‌ می‌توانستند آنلاین‌ بمانند، ‌ قابل‌ جست‌وجو باشند، ‌ قابل‌ کشف‌ باشند، ‌ به‌ مطالب‌ دیگر پیوند بخورند و به‌ عنوان‌ بخشی‌ از گفت‌وگو زندگی‌ کنند.

  •  رسانه‌ دیگر معنایی‌ ندارد

در دنیای‌ جدید، ‌ رسانه‌ دیگر معنایی‌ ندارد. ‌ رسانه‌ها خود را با لوله‌هایی‌ که‌ آنها را تغذیه‌ می‌کنند، ‌ تعریف‌ می‌کنند. ‌ اما مردم‌ چنین‌ رفتاری‌ ندارند. ‌ آنها آنچه‌ را که‌ می‌خواهند، ‌ می‌خواهند و درست‌ در زمان‌ و مکان‌ مناسب‌ هم‌ آنها را می‌خواهند. شرکت‌های‌ رسانه‌ای‌ عاقل، ‌ سعی‌ می‌کنند این‌گونه‌ در کنار مخاطبان‌ خود باشند و این‌ در حالی‌ است‌ که‌ شرکت‌های‌ رسانه‌ای‌ سخت‌سر، ‌ جان‌ خواهند سپرد. در چاپ، ما یک‌طرفه‌ حرکت‌ می‌کنیم‌ و در دنیای‌ وب‌ دو طرفه.

  •  طول‌ عمر ‌ وبلاگ‌ها ‌ زیر سؤال‌ است‌

گریفین:‌ بی‌تردید چاپ‌ جایی‌ است‌ که‌ واژه‌ها برای‌ زندگی‌ کردن‌ به‌ آنجا می‌روند. ‌ ما هنوز داریم‌ متون‌ کهن‌ یونانی‌ را می‌خوانیم. ‌ از طرف‌ دیگر، ‌ از نظر من، ‌ طول‌ عمر وبلاگ‌ها زیر سؤال‌ است. ‌ وبلاگ‌ از این‌ نظر که‌ شما بدون‌ ادیت‌ قبلی‌ و دستکاری‌ در مطلب‌ (از طرف‌ دیگران) ‌ می‌توانید کارتان‌ را منتشر کنید، ‌ ابزار فوق‌العاده‌ای‌ است‌ و اینترنت‌ هم‌ از این‌ نظر که‌ می‌توانید ‌ به‌ چیزهای‌ مورد علاقه‌تان‌ برسید، ‌ پدیده‌ای‌ شگفت‌انگیز است، ‌ ولی‌ فراموش‌ نکنید که‌ سردبیران‌ مقتدر، ‌ مطلع‌ و باهوش‌ هم‌ بسیار با ارزش‌ هستند. ‌ چون‌ همین‌ سردبیران‌ هستند که‌ مطالب‌ و عکس‌ها را با بودجه‌ای‌ مناسب‌ تولید می‌کنند و مطالب‌ آنان‌ در قیاس‌ با افرادی‌ که‌ به‌ تنهایی‌ چیزی‌ منتشر می‌کنند، ‌ بسیار موثق‌تر و معتبرتر است.

خواننده‌ نشریه‌ای‌ مثل‌ نشنال‌جئوگراف‌ می‌تواند بر روی‌ اعتبار مطالب، ‌ صحت، ‌ انسجام‌ و ایجاز مطالب‌ و نیز بر روی‌ زیبایی‌ و بر روی‌ نثر نویسندگان‌ باهوش‌ و آثار عکاسان‌ مطرح‌ جهانی‌ آن‌ حساب‌ کند. ‌ خوانندگان‌ ما ممکن‌ است‌ در مطالعه‌ مجله‌ چیزهایی‌ یاد بگیرند که‌ قبلاً‌ حتی‌ به‌ آنها علاقه‌ای‌ هم‌ نداشته‌اند. ‌

چاپ‌ همیشه‌ پیش‌ درآمد کامل‌ برای‌ بحث‌های‌ آگاهانه‌ بوده‌ است‌ و همچنین‌ دیباچه‌ای‌ برای‌ منابع‌ عمیق‌ موجود در فضای‌ وب. ‌ ضمن‌ اینکه، ‌ همین‌ عکس‌ها و مطالب‌ وب‌ سایت‌های‌ مجلات‌ است‌ که‌ به‌ مبنای‌ جست‌وجو، ‌ لینک‌ دادن، ‌ گفت‌وگو کردن‌ و مجادله‌ کردن‌ برای‌ افرادی‌ تبدیل‌ می‌شود که‌ وقت‌ و تمایل‌ لازم‌ را برای‌ چنین‌ کارهایی‌ دارند. ‌ وب‌ دوست‌ چاپ‌ است، ‌ نه‌ قاتل‌ آن. ‌

  • جهان‌ اشباع‌ شده‌ از اطلاعات‌

جارویس:‌ فرض‌ کنید شما صاحب‌ نشریه‌ نئواورلئان‌ تایمز هستید و توفان‌ کاترینا دار و ندارتان‌ را که‌ همان‌ رسانه‌تان‌ باشد، ‌ از بین‌ برده‌ باشد. ‌ حالا شما چه‌ هستید؟ ‌ روزنامه‌ها به‌ اینترنت‌ سرازیر شدند تا به‌ هر وسیله‌ ممکن‌ اطلاع‌رسانی‌ کنند، ‌ اخبار را از منابع‌ گوناگون‌ گردآوری‌ کنند و مردم‌ و خانواده‌ها و تیم‌های‌ نجات‌ را کنار یکدیگر قرار دهند و این‌ یعنی‌ برقراری‌ ارتباط.

بیست‌ سال‌ بعد که‌ رسانه‌ دیگر مهم‌ نخواهد بود، ‌ شما چه‌ خواهید بود؟ من‌ در وبلاگ‌ خودم‌ در این‌باره‌ که‌ در جهان‌ اشباع‌ شده‌ از اطلاعات، ‌ نه‌ توزیع‌ و نه‌ محتوا هیچ‌کدام‌ سلطان‌ نیستند، ‌ مطالبی‌ نوشته‌ام. ‌ پادشاهی‌ این‌ دوران، ‌ گفت‌وگو است‌ و سلطان‌ آن‌ اعتماد. ‌ از نظر من‌ ثروت‌ شما مطالب‌ و سردبیرانتان‌ نیستند، ‌ بلکه‌ جامعه‌ای‌ است‌ که‌ اطراف‌ آنها گرد آمده‌ است. ‌ من‌ حالا دوست‌ دارم‌ از خرد جمعیتی‌ بشنوم‌ که‌ به‌ عنوان‌ خواننده‌ گرد نیویورک‌ جمع‌ شده‌اند و خودشان‌ هم‌ می‌نویسند. ‌ من‌ به‌ پاوکست‌ها ‌ (فایل‌های‌ صوتی‌ در نقش‌ رادیو) ‌ گوش‌ می‌دهم‌ و به‌ عنوان‌ روزنامه‌نگار دلم‌ می‌خواهم‌ برای‌ این‌ جمع، ‌ ابزار فراهم‌ کنم. ‌ به‌ آنها آموزش‌ دهم، ‌ توجه‌ کنم‌ و دلم‌ می‌خواهد درآمد هم‌ داشته‌ باشند تا هر چه‌ بیشتر بتوانند به‌ پوشش‌ اخبار محلی‌ بپردازند.

به‌ پوشش‌ اخباری‌ که‌ ما نمی‌توانیم‌ همه‌ آنها را پوشش‌ دهیم‌ و از این‌ طریق‌ است‌ که‌ می‌توانیم‌ از حد روزنامه‌نگار و گزارشگر فراتر رویم. ‌ بنابراین‌ نگران‌ بلاگرها و یا اینکه‌ چه‌ رسانه‌ای‌ چطور می‌تواند به‌ رسانه‌ای‌ دیگر کمک‌ کند، ‌ نباشید.

گریفین:‌ من‌ مطمئن‌ هستم‌ که‌ در بیست‌ سال‌ آینده، ‌ نام‌هایی‌ چون‌ نشنال‌جئوگراف‌ باقی‌ خواهند ماند و به‌ حیات‌ خود ادامه‌ خواهند داد و حتی‌ بین‌المللی‌تر هم‌ خواهند شد. ‌

سهم‌ مرکب‌ بر روی‌ کاغذ در عرصه‌ مجله‌ها کم‌تر خواهد شد و مجلات‌ حالت‌ آنلاین‌ هم‌ به‌ خود خواهند گرفت‌ و یا از مرکب‌ الکترونیک‌ هم‌ استفاده‌ خواهد شد. ‌ استفاده‌ از فیلم‌ و ‌ سفارش‌ بر اساس‌ تقاضا هم‌ بالا خواهد گرفت. ‌ رسانه‌های‌ جدید متولد شده‌اند و مردم‌ انتخاب‌های‌ گس ترده‌تری‌ دارند و سیستم‌های‌ اقتصادی‌تر و بادوام‌تر توزیع‌ را هم‌ به‌ خدمت‌ خواهند گرفت.

  •  غرب‌ وحشی‌ وحشی‌ اینترنت‌

در غرب‌ وحشی‌ وحشی‌ اینترنت‌ نام‌های‌ بزرگ‌ در بالا تثبیت‌ خواهند شد و اجزای‌ کوچک‌ بی‌شمار در پایین‌ قرار خواهند گرفت. ‌ مردم‌ هم‌ وقت‌ و حوصله‌ لازم‌ ‌ را برای‌ دیدن‌ همه‌ انتخاب‌های‌ موجود ندارند و بنابراین‌ نقش‌ سردبیر و ادیت‌ چه‌ به‌ عنوان‌ انسان‌ و چه‌ به‌ صورت‌ الکترونیک‌ برای‌ مردم‌ که‌ به‌ دنبال‌ ساماندهی، ‌ تعیین‌ اعتبار و غربال‌ کردن‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ و محتوای‌ فراوان‌ موجود هستند، ‌ بیش‌ از پیش‌ اهمیت‌ خواهد یافت. ‌ ولی‌ به‌ هر حال، ‌ نیاز به‌ اطلاعات، ‌ سرگرمی‌ و انگیزه‌ کماکان‌ به‌ قوت‌ خود باقی‌ می‌ماند.

مدل‌های‌ اقتصادی‌ به‌ اندازه‌ خود رسانه‌ها، ‌ متنوع‌ خواهند بود و همه‌ به‌ هر حال‌ به‌ دنبال‌ این‌ موضوع‌ هستند که‌ در این‌ جهان‌ پیوسته‌ در حال‌ تغییر، ‌ چطور موثرتر خرید کنند.

توقع‌ خوانندگان‌ دستیابی‌ به‌ اطلاعات‌ رایگان‌ و یا اطلاعات‌ ارزان‌قیمت‌ است. ‌ بنابراین‌ بودجه‌های‌ تحریری‌ هم‌ کم‌تر خواهد شد. ‌ مردم‌ می‌توانند مقاله‌ یا عکس‌ یا تک‌نسخه‌ بخرند و یا مشترک‌ شوند و یا اینکه‌ از آرشیوها و کتابشناسی‌ها اطلاعات‌ بخرند.

  • جهان‌ پایین‌ به‌ بالا

جارویس:‌ اما اقتصاد این‌ صنعت‌ باید تغییر کند. ‌ کلینر پرکینز و وینود خوسلا از شرکت‌ ‌ ‌VC  در کنفرانس‌ وب-‌ ۲‌ گفتند؛ ‌ مدل‌ <محتوای‌ از بالا به‌ پایین>‌ دیگر جواب‌ نمی‌دهد و طبق‌ پیش‌بینی‌ آنها ما در جهان‌ <پایین‌ به‌ بالا>‌ به‌ سر خواهیم‌ برد.

باید به‌ دنبال‌ راه‌هایی‌ باشیم‌ که‌ مردم‌ خرد جمعی‌ را کسب‌ کنند و مردم‌ به‌ قول‌ شما دارند آن‌ اجزای‌ پایینی‌ را ادیت‌ می‌کنند و بسیار هم‌ خوب‌ این‌ کار را می‌کنند. ‌ الان‌ بهترین‌ عکس‌ها در سایت‌ فلیکر هستند که‌ به‌ نوعی‌ حتی‌ رقیب‌ عکس‌های‌ نشنال‌جئوگراف‌ به‌ حساب‌ می‌آیند. ‌ مردم‌ هوش‌ و ذائقه‌ دارند وگرنه‌ نشریه‌ شما را نمی‌خریدند. ‌ این‌طور نیست؟ ‌

و اجازه‌ بدهید حالا با این‌ پرسش‌ از شما به‌ حرف‌هایم‌ خاتمه‌ بدهم:‌ مردم‌ چه‌ وقت‌ در انتظار اطلاعات‌ ارزان‌قیمت‌ می‌مانند و چقدر طول‌ می‌کشد تا بازاریاب‌ها به‌ اندازه‌ رسانه‌های‌ قدیمی‌ به‌ رسانه‌های‌ جدید بها بدهند؟

  •  سونامی‌ ‌مالی‌ در ‌ وب‌

گریفین:‌ موافقم‌ که‌ برندگان‌ کسانی‌ خواهند بود که‌ مخاطبان‌ را با شیوه‌های‌ جذاب‌ گرد خود جمع‌ کنند، ‌ یعنی‌ مثل‌ کاری‌ که‌ گوگل‌ با ایجاد بخش‌ <زمین‌> ‌(Google ‌Earth)  کرد یا کارهای‌ جذاب‌ دیگری‌ که‌ سایت‌های‌ دیگر انجام‌ داده‌اند. ‌

گفته‌ می‌شود ستاره‌شناسان‌ آماتور که‌ فقط‌ از وب‌ استفاده‌ می‌کنند، ‌ این‌ روزها بیشترین‌ اکتشافات‌ را در فضا دارند. ‌ اگر این‌ حرف‌ صحت‌ داشته‌ باشد، ‌ الهام‌بخش‌ است‌ و نشان‌ قدرت‌ اینترنت‌ و خرد آماتورها. ‌ و البته‌ که‌ عکس‌های‌ افسانه‌ای‌ هم‌ در فلیکر به‌ چشم‌ می‌خورد. ‌ اما ما برای‌ حفظ‌ رهبری‌ نشنال‌جئوگرافی‌ در جهان‌ فتوژورنالیسم‌ دنبال‌ تقدیر از بهترین‌ عکس‌ها و عکاس‌ها هستیم‌ و اگر ما این‌ کار را نکنیم، ‌ دیگران‌ خواهند کرد.

  •  اوضاع‌ سختی‌ ‌شده‌ است‌

نمی‌دانم‌ بازاریابان‌ چگونه‌ از رسانه‌های‌ جدید حمایت‌ خواهند کرد. ‌ اما یک‌ سونامی‌ مالی‌ در وب‌ به‌ وقوع‌ پیوسته‌ و بخشی‌ از آن‌ هم‌ نصیب‌ بلاگرها خواهد شد. ‌ اما آگهی‌دهندگان‌ عوامل‌ تغییر نیستند. ‌ آنها ریسک‌پذیر نیستند. ‌ آنها به‌ راحتی‌ طرف‌ چیزهایی‌ که‌ برایشان‌ قابل‌ اندازه‌گیری‌ نیست، ‌ نمی‌روند و در این‌ مرحله‌ هم‌ گمان‌ نمی‌کنم‌ خودشان‌ را به‌ خاطر مخاطبان‌ اندک، ‌ به‌ خطر و دردسر بیندازند و همان‌طور که‌ دیدید، ‌ آنها سایت‌ گاکر را به‌ جای‌ نیویورک‌ تایمز خریدند. ‌ اوضاع‌ سختی‌ شده‌ است، ‌ اما در تحلیل‌ نهایی‌ کیفیت، ‌ نحوه‌ عمل‌ و علاقه‌ بر موانع‌ غلبه‌ خواهد کرد.

برچسب‌ها