ابراهیم متقی * اجلاسیه عدم تعهد برای نخستین‌بار در کشوری برگزار می‌شود که تاریخ عضویت آن در جنبش با تاریخ انقلاب و عبور از پیوندهای امنیتی غرب محور شروع شده است.

در ادبیات سیاسی دوران موجود، ایران نماد مقاومت دربرابر سیاست‌های اجرایی از سوی نظام سلطه به‌شمار می‌آید. برگزاری اجلاسیه سران جنبش عدم‌تعهد در تهران را می‌توان نشانه‌ای از ارتقای جهت‌گیری این جنبش با روح اولیه جنبش در دهه 1950 دانست. اجلاسیه تأسیس جنبش عدم تعهد در سال 1955 در باندونگ برگزار شد. افرادی همانند نهرو، سوکارنو و پیتو نماد مقاومت دربرابر استعمار و ائتلاف‌های استعماری در اواسط دهه 1950 بودند.

جنبش عدم‌تعهد به این دلیل در باندونگ و در سال 1955 پایه‌گذاری شد که می‌توانست زمینه‌های استقلال، توسعه و عبور از استعمار را فراهم آورد. مطلوبیت جنبش عدم‌تعهد در دهه 1950 براساس رویکردی بود که آن را راه سوم سیاسی دانستند. در شرایط موجود جنبش عدم تعهد بار دیگر در فضای راه سوم قرار گرفته است، راهی که متفاوت از سیاست‌های استعماری و الگوهای مبتنی بر سیاست اجبار در نظام بین‌الملل است. ایران تلاش دارد تا الگوی مبتنی بر مقاومت و روحیه جنبشی دربرابر نظام مسلط بر سیاست بین‌الملل را پیگیری کند. اندیشه مربوط به مدیریت مشترک جهانی را می‌توان نماد چنین رویکردی دانست.

اگر جنبش عدم تعهد درصدد باشد تا اهداف بنیادین خود را پیگیری کند، در این شرایط چاره‌ای جز بهره‌گیری از سازوکارهای مبتنی بر راه سوم نخواهد داشت. الگوی ایران مبتنی بر اهداف بنیانگذاران جنبش است، اهدافی که با نشانه‌هایی از اعتمادسازی، مشارکت و همکاری چندجانبه در سیاست بین‌الملل پیوند خورده است.

فرایند اجرایی ایران در اجلاسیه آگوست 2012را باید بازتولید اندیشه‌هایی دانست که به فراموشی سپرده شده است. جنبشی که مبتنی بر همکاری کشورهای درحال توسعه برای تأمین اهداف توسعه خواهد بود. کشورهای جنبش عدم‌تعهد برای تأمین اهداف و نیازهای بنیادین خود در روند مشارکت با سیاست و اقتصاد جهانی قرار دارند، اما چنین مشارکتی ماهیت یکجانبه نخواهد داشت. هر الگوی مشارکتی نشانه‌هایی از همکاری را به همراه خواهد داشت. همکاری‌های چندجانبه در شرایطی تأمین می‌شود که کشورها و بازیگران بین‌المللی بتوانند نیازهای ساختاری و ضرورت‌های رفتاری کشورهای در حال توسعه را درک کنند. مداخله گرایی قدرت‌های بزرگ به‌عنوان عامل بازدارنده دربرابر فرایندهای مبتنی بر نوسازی تلقی می‌شود.

در اجلاسیه سران جنبش عدم‌تعهد رهبران 42 کشور جهان حضور خواهند داشت، اگرچه 120کشور عضویت جنبش عدم‌تعهد را دارند، اما بحران‌های منطقه‌ای و تضادهای راهبردی موجود مانع از مشارکت تعداد بیشتری از رؤسای کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد می‌شود. حضور 42کشور انعکاس مشارکت با رویکرد عمومی ایران در ارتباط با جنبش عدم‌تعهد است بنابراین محور اصلی مدیریت اجرایی ایران مشارکت سازنده برای تأمین اهداف فراگیر و چندجانبه تلقی می‌شود.

ایران تلاش خواهد داشت تا نقطه تعادلی نگرش عدم‌تعهد درباره آینده کشورهای درحال توسعه را پیگیری کند. جنبش عدم‌تعهد نیازمند آن است که از طریق مشارکت سازنده اعضا به فرایندهایی دست یابد که بتواند فضای مشارکتی، همکاری جویانه و موازنه قدرت منطقه‌ای را ایجاد کند. جهان بدون موازنه حتی برای قدرت‌های بزرگ معنا نخواهد داشت.

نگرش مبتنی بر همکاری، مدیریت مشترک جهانی، موازنه و مدیریت بحران در محیط‌هایی که دچار بی‌ثباتی شده‌اند صرفا در شرایطی حاصل می‌شود که جنبش عدم‌تعهد بتواند دبیرخانه ثابت برای اداره اهداف و فرایندهای اجرایی خود ایجاد کند. تاکنون اداره هماهنگی جنبش عدم‌تعهد در نیویورک چنین نقشی را عهده دار بوده است. شاید بتوان جنبش عدم‌تعهد را در شرایطی موفق دانست که بتواند اهداف اجرایی خود را از طریق دبیرخانه دائمی پیگیری نماید.

* مدیرگروه علوم سیاسی دانشگاه تهران

 

منبع: همشهری آنلاین