واقعیت این است که اینگونه برنامهها صرفا بهدلیل موضوع دین و اهمیت آن نمیتواند مخاطب مسلمان ایرانی را پای تماشای خود بنشاند و قطعا در اینجا، فرم حرف اول را میزند. منظور از فرم، شیوه اجرا و ساختار برنامه، دکوربندی و نورپردازی و نحوه مواجهشدن با سوژه و چگونگی طرح و بیان آن است. برنامه «این شبها»ی شبکه یک با ساختار شکنی در نوع اجرا و بیش از هرچیز دگردیسی در طرح مضامین و محتوای برنامه خود توانست در دل مخاطبان خود بنشیند و میتوان آن را از برنامههای موفق معارفی در تلویزیون دانست. یکی از رویکردهای جالب این برنامه بررسی سبک زندگی دینی و آسیبشناسی زندگی دینی در دوران معاصر بود که موجب شد تا طرح مفاهیم دینی از سویه صرف و کلی ایدئولوژیک خود خارج شده و با مسائل مبتلابه زندگی مردم و تجربههای آنها در حوزه دین گره بخورد.
این شیوه در واقع به کاربردیشدن این مباحث و احتمالا استفاده آنها در زندگی مردم تأثیر گذاشت و به نوعی میتوان آن را برنامهای در حوزه معارف و اخلاق عملی بهحساب آورد. اما در رمضان امسال برنامه اینشبها به سراغ موضوعی رفت که شاید کمتر رسانه ملی به آن پرداخته بود و آنهم مسائل اقتصادی و مالی و خیلی جزئیتر نقش و سهم و نسبت پول و ثروت با ایمان مذهبی بود. اینکه چگونه یک فرد دیندار میتواند در عین دین ورزی ثروتمند هم باشد. این رویکرد با نگرش کلیشهای در جامعه ما که گمان میکنند هرکس ثروت دارد دین ندارد در تضاد بود و این بار مخاطبان با میهمانانی مواجه میشدند که هم تمکن مالی داشتند و هم تقوای اسلامی. خوشبختانه در این سری، قالب گفتوگوها از فضای دو طرفه به گفتوگوی سه طرفه تغییر یافت و مثلا در کنار کارشناس دینی از فعالان اقتصادی هم دعوت میشد تا موضوع از ابعاد مختلفی مورد واکاوی قرار بگیرد.
هرچند گاهی این کثرت کارشناسان به تداخل مباحث و زیاده گویی هم منجر میشد که حوصله مخاطب را سرمیبرد، ولی تازگی سوژه و شوخیهای کلامی درستکار؛ مجری برنامه بهویژه هدایت بحث از طرف او به سمت مسائل عینیتر و در نهایت ساده کردن مباحث فقهی از نقاط مثبت سری جدید این شبهاست که آن را دیدنیتر کرده است. باید پذیرفت که برنامههای معارفی به مجریهای متخصص خود نیاز دارند اما این تخصصگرایی نباید بهمعنای آشنایی آنان با معارف دینی محدود شود مهمتر از این فرم و شیوه اجرای برنامه است که نمونه موفق آن در برنامه شبهای روشن سال گذشته در اجرای رسالت بوذری دیده بودیم. واقعیت این است که برنامههای معارفی سیما از حیث فرم فاقد خلاقیت و نوآوری هستند و برای تأثیرگذاری باید به فرمگرایی روی بیاورند و از حیث مضمون نیز به سمت مسائل روزمره و تجربههای مردمی بروند تا رضایت مخاطبان را هم تأمین کنند. این شبها در فرم جدید خود تا حدودی به این امر دست یافته است.