مجریهای تلویزیون روی آنتن زنده یا حتی در بعضی برنامههای تولیدی مرتب از معاون سیما و مدیر شبکه و مدیر گروه و تهیهکننده تقدیر و تشکر میکنند و خیلی سعی دارند رسم قدیمی تعارف تکهپارهکردن از رونق نیفتد؛ تعارف کردن و تشکر کردنهای باحساب و بیحساب تقریبا جزئی از فرهنگ ما ایرانیهاست. کار بدی هم نیست. حتی شاید آن بخش بیحسابش هم خیلی عادت بدی نباشد اما بالاخره رسانه اقتضائاتی دارد. همان حرفهایی که ممکن است در هر جایی غیر از صفحه تلویزیون حس بدی را منتقل نکند وقتی از تلویزیون پخش میشود حال و هوای دیگری دارد.
ظاهرا هیچ منع و محدودیتی برای پخش چنین تعارفات و تشکرهایی در تلویزیون تعریف نشده است. هر گوینده و صاحب برنامهای میآید و از رئیس سازمان شروع میکند به تشکر کردن تا مدیر گروه و تهیهکننده. در این جور مونولوگها معمولا کفایت، درایت، مدیریت و خیلی صفات و خصلتهای پسندیده مدیران به بینندههای تلویزیون یادآوری میشود. این رفتار غیررسانهای نپخته مثل این میماند که مثلا در روزنامهای هرکس که خواست مطلبی بنویسد قبل یا بعد از آن مطلب شروع کند از صفات برجسته مدیرمسئول و سردبیر قدردانی کردن.
اینکه در این برنامهها مدام از مسئولان شبکهها قدردانی شود جز اینکه مردم را با نام آنها آشنا کند واقعا چه سود دیگری دارد؟ و مدیران و مسئولان یک رسانه که خود قبلا معرف حضور همه هستند واقعا چه نیازی به چنین مدح و ستایشهایی دارند. اگر قاعده و قانونی برای منع پخش چنین خطابههایی از تلویزیون وجود داشت مخاطب هوشمند، خود ارزش کارهای خطیر مدیران و مسئولان را در یک روند منطقی غیرتحمیلی مییافت و حس بهتری پیدا میکرد. در شرایط فعلی حتی اگر مدیران و مسئولان واقعا دخالتی هم در ایراد این خطابهها نداشته باشند این تصور که پخش این صحبتها لااقل با عدم مخالفت آنها صورت میگیرد قوت پیدا میکند.
جالبتر آنکه چند شب قبل و در ابتدای سریال جدید «کلاه پهلوی» صحبتهای کارگردان سریال پخش میشد؛ صحبتهایی که قبلا ضبط شده و برای افتتاحیه این سریال در نظر گرفته شده بود. خب! کارگردان به رسم مألوف ما ایرانیها چند کلمهای هم از مدیران و معاونان سیما تشکر کرد. شاید اقتضای تواضع این بود که مسئولان، این بخش از صحبتها را پخش نکنند اما این حرفها که دانستن آنها برای مردم خیلی هم ضرورت نداشت پخش شد. اتفاق مهمی نیفتاده، آسمان به زمین نیامده مدیران و مسئولان هم واقعا زحمات زیادی میکشند و انصاف این است که زحمات و تلاشهای آنها هم باید دیده شود اما به هر حال اینکه در رسانهای که خودمان مسئول آن هستیم مدام از خودمان تشکر کنیم صورت چندان خوشی ندارد.
و یک نکته هم درباره تیتراژ و موسیقی ابتدایی سریال کلاه پهلوی که اصلا سروشکل یک تیتراژ و موسیقی ماندگار از جنس تیتراژ و موسیقی سریالهای ماندگاری مثل هزاردستان و میرزاکوچکخان و سربداران را نداشت. درباره خود سریال قضاوت هنوز زود است، اما بعد از این همه سال انتظار یک افتتاحیه قرص و محکم برای این سریال انتظار زیادی نبود. اتفاقاً در زمان پخش سریال کلاه پهلوی شبکه دوم سریال «بوعلیسینا» را که بهصورت فیلم سینمایی درآمده بود، پخش میکرد. به گذشته نگاه کردن و مرثیهسرایی برای آن خیلی کار مهمی نیست و شاید اصلا کار خوبی هم نباشد اما واقعا چه سریالهایی داشتیم!