برای یافتن پاسخی درخور به این پرسش و همچنین بررسی روند حرکت شاخص در نیمهنخست امسال و تحلیل اثر حرکت بازارهای رقیب مانند طلا و ارز بر بورس با شاهین شایانآرانی، کارشناسارشد بازار سرمایه به گفتوگو نشستهایم.
- بورس در نیمه نخست سال یکنیمه روشن و یکنیمه تاریک داشت. در یک جمله برای روند حرکت بازار سهام در ششماه نخست سال چه تعریفی ارائه میکنید؟
حرکت بازار سرمایه در ششماه گذشته با فرازونشیب همراه بود بهطوری که در ابتدای سال با رکود مواجه شد و بعد از مدتی رشد کرد.
- آیا نوسان بازار سهام نکتهای منفی است؟
خیر، این نوسانها همواره در بازار وجود دارد. چنانکه پس از رکود چندماه نخست سال، بهطور واضح در یکماه اخیر بازار رشد کرده است.
- دلیل این ماجرا چیست؟
با توجه به اینکه در شرایط تحریم قرار داریم، از دید کلان اقتصاد دلیل خاصی برای این مسئله وجود ندارد. در حال حاضر برای شرکتهای تولیدی و صنعتی اتفاق خاصی نیفتاده که این رشد را به سوددهی یا افزایش صادرات و رونق کسب و کار آنها نسبت دهیم بنابراین در این فضا چرا قیمت سهام بالا میرود این سؤال مطرح میشود که آیا یک تقاضای کاذب قیمتها را بالا برده است؟ بهطور کلی رشد اخیر دلیل موجهی ندارد اما نکته توجیهپذیر آن است که نقدینگی زیادی در جامعه وجود دارد به این معنا که بازار مسکن در رکود به سر میبرد و سایر بازارها مانند طلا و ارز نیز با محدودیتهایی روبهرو هستند و در نهایت منجر به سوق این نقدینگی به بازار سهام و در پی آن رشد قیمتها شده است.
- از نظر شما روند رشد بازار سرمایه نگرانکننده است یا خوشحالکننده؟
این رشد قیمت تا حدودی میتواند نگرانکننده باشد بهدلیل اینکه این نقدینگی محل دیگری برای تعادل پیدا نکرده و یکباره به سمت بازار سهام آمده است که این نگرانی موجب پدیدار شدن حباب قیمت میشود. متولیان بازار سرمایه در شرایط فعلی باید توجه کنند تا روند قیمتها در بازار تبدیل به حباب نشود.
- آیــــا اینکه نقدینگی سرگردان به هر حال به سمت بورس آمده مثبت نیست؟
صاحبان نقدینگی سرگردان کنونی در بازار سرمایه بهدنبال تحلیلهای بنیادی و نگاه بلندمدت نیستند بلکه این دسته از سرمایهگذاران بهدنبال کسب سود، سرمایه خود را وارد کار کردهاند و به محض یافتن فرصت بهتری برای سرمایهگذاری سرمایه خود را از این بازار خارج میکنند و این امر بورس را با چالش جدی روبهرو میکند.
- در نوسان ایجاد شده در نیمهاول سال، نوسان نرخ ارز تا چه حد بر روند حرکت بورس تأثیر داشته است؟
تلاطم در بازار ارز نه فقط بازار سهام بلکه کل اقتصاد را تحتالشعاع قرار داده است. بهطور کلی شرکتهای صادراتی حاضر در بورس از این نوسان سود کسب کردند اما در مقابل شرکتهای واردکننده که برای دسترسی به ارز با مشکل مواجه شدند با زیان روبهرو شدند بنابراین بهطور کلی پدیده افزایش نرخ برابری ارز و تلاطم حاصله یک تأثیر مثبت یا منفی در شرکتهای بورس (با توجه به اینکه شرکتها مصرفکننده یا تولیدکننده ارز باشند) داشته است اما از سوی دیگر سایر اثرات نوسان ارز است که همه فعالان اقتصادرا تحتالشعاع قرار داده است. بلاتکلیفی و سردرگمی ارزی جو روانی اقتصاد و به تبع آن بازار سرمایه را نیز به هم میریزد.
- پس به نظر شما نوسان نرخ ارز ذاتا به نفع بازار سرمایه نیست؟
بله، این نکته را نباید فراموش کرد که نوسان نرخ ارز سهم زیادی در روند حرکتی و رشد شاخصهای بورس ندارد و بخش عمده آن ناشی از نقدینگی سرگردان موجود در جامعه است.
- بهترین راهحل برای کنترل رفتارهای نقدینگی جدید وارد شده به بازار سرمایه را چه میدانید تا بازار سرمایه رشد مداوم و با ثباتی داشته باشد؟
بحث نقدینگی را بانک مرکزی باید کنترل کند و ارتباطی به بورس ندارد. بورس جایی است که منابع مالی را برای بلندمدت جهت سرمایهگذاری جذب میکند نه منابع مالی کوتاهمدت را. بهعبارت دیگر منابع مالی یا به نوعی چرخه مالی کوتاهمدت بیشتر به بازار پول مربوط میشود و عمده بازیگران این بازار بانکها هستند. در حال حاضر نقدینگی زیادی در اختیار مردم وجود دارد که این اتفاق به سیاست نقدینگی و پولی بانک مرکزی بازمیگردد که درست اجرا نشده و موجب شده تا این نقدینگی تورمزا شود. اگر این نقدینگی سرگردان درست مدیریت میشد و در سیستم بازار پول نمیچرخید تا این حد تورم ایجاد نمیکرد. متأسفانه متولیان نتوانستهاند نقدینگی را در بازار پول درست هدایت کنند. دلیل این مسئله عمدتا به نرخ سودهای بانکی بازمیگردد. در فضای تورمی کنونی مردم پول خود را در بانک سپردهگذار ی نمیکنند تا سود کسب کنند بنابراین در این فضا بخش زیادی از نقدینگی از فضای بانکی فرار کرده و به بازارهایی مانند طلا و دلار میرود تا بتواند بهواسطه سودی که کسب میکند تورم حاصله را پوشش دهد. بهنظر میرسد بازارهای موجود مانند بازار طلا، ارز و مسکن بازارهای کاذبی هستند و عمدتا نقدینگی و پول نباید به این حجم در آن سرازیر شود.
بورس هم جای بازار نقدی نیست و اگر سرمایهگذاری نگاه کوتاهمدت دارد، نباید وارد بورس شود و تنها سرمایهگذاران دارای دید بلندمدت باید وارد آن شوند تا این پول بتواند به تولید شرکتهای بورس کمک کند.
- با این تفاسیر روند حرکت بازار سهام را در ششماه دوم سال چطور پیشبینی میکنید؟
با شرایط حال حاضر اقتصاد کشور پیشبینی مسائل سخت است چون علاوه بر تحریم و مشکلات اقتصادی داخل هنوز نتوانستهایم بازار ارز را مدیریت کنیم و این خود از نظر روانی سردرگمی ایجاد کرده است. نبود توان مدیریت صحیح ارزی فضایی توأم با ابهام و چالش ایجاد میکند بنابراین معتقدم در نیمه دوم سال، دورنماها روشن نیست. بهطور کلی برنامهریزیها با چالشهایی روبهرو و ریسک فضای اقتصادی افزایش مییابد مگر آنکه برنامهریزی روشن و منسجم، منضبط و با اقتدار باشد و بر همان اساس بازیگران اقتصادی رفتار خود را تنظیم کنند.
- بهنظر شما تاسیس بورس ارز یا مرکز مبادلات ارزی درشرایط فعلی اقتصاد جوابگو خواهد بود؟
من از ابتدا با تاسیس بورس ارز مخالف بودم. بورس ارز در این قالبی که متولیان تعریف کردند، معنی ندارد. بازار ارز باید تحت کنترل بانک مرکزی و بازار پول باشد. بانک مرکزی اگر بخواهد بازار ارز را فعال کند باید از طریق فعالان این بازار و صرافان تحت نظارت بانک مرکزی این کار را عملیاتی کند و این وظیفه بازار سرمایه نیست. بازار ارز، ربطی به بازار سرمایه ندارد و فقط در پوسته و فضای بازار پول میگنجد. اجازه بدهید مسئولان بازار سرمایه کار خود را انجام دهند. مدیریت بازار ارزی در همه جای دنیا بهعهده بانک مرکزی و نهاد نظارتی بر بازار پول است و آنها باید این بازار را نظم و سامان دهند. در همه دنیا ارز را از طریق پنجره ارزی و اتاقهای معاملات ارزی و صرافیها فعال میکنند. اگر بانک مرکزی برای بانکها اتاق ارزی بگذارد و آموزشهای لازم و کنترل لازم را داشته باشد فعالان این بازار میتوانند آن را مدیریت کنند و نیازی به بورس نیست.
بورس در قالب بازار سرمایه طراحی شده و در قانون اوراق بهادار کشور، بحث ارز نمیگنجد. اگر بنا باشد بازار سرمایه روی بازار ارز نظارت کند مشکل قانونی پیدا میکند. مسئولیت ارز با بانک مرکزی و نهاد ناظر بر بازار پول مثل شورای پول و اعتبار است و ایجاد آن در بازار سرمایه جواب نمیدهد.