در اوایل دهه۸۰ مشکلات زیادی در بازار فولاد کشور وجود داشت. آن زمان، قیمتگذاری فولاد کاملا دولتی بود. در این شرایط عمدتا تجار محدودی محصولات فولادی را خریداری میکردند و به مصرفکنندگان میفروختند. به این ترتیب افزایش یا کاهش قیمتها در دست تجار بود و در برخی مواقع شاهد بودیم، آهن با دوبرابر قیمت کارخانه به خردهفروشی میرسید؛ به این ترتیب در فرایند تولید تا مصرف فولاد، رانت بزرگی وجود داشت.
بهعبارت دیگر کارخانهدار باید به قیمت مشخص و دولتی محصولش را میفروخت، اما محصول با قیمت خیلی بالاتر بهدست مصرفکننده میرسید. وجود همین نارساییها در بازار فولاد باعث شد تا مسئولان دولتی به فکر راهاندازی بازاری شفاف و قانونمند برای فولاد بیفتند تا قیمتها براساس عرضه و تقاضای خریداران و فروشندگان تعیین شود. شرایط خیلی زود فراهم شد و تولیدکنندگان نیز از همان ابتدا از بورس فلزات و سپس از بورس کالا استقبال کردند.
اکنون که محصولات اکثر تولیدکنندگان محصولات فلزی در بورس کالا معامله میشود، دولت بهراحتی میتواند با رصد قیمتها و میزان عرضه و تقاضا بر بازار فلزات نظارت کند. بزرگترین مزیت بورس کالا این است که بازار پراکنده و بزرگ فولاد کشور در محلی به نام بورس جمع شده و اگر دولت تصمیمی برای این بازار داشته باشد به راحتی میتواند با کمترین هزینه در بورس اعمال کند. درحال حاضر قیمت تمام فلزات در بورس کالا براساس عرضه و تقاضا مشخص میشود اما بهطور طبیعی وقتی میزان عرضه یک محصول به نسبت تقاضای بازار کمتر باشد، توازن قیمتها بر هم میخورد و در این شرایط بورس نمیتواند حجم عرضه یا تقاضا را بهطور مستقیم بالا یا پایین ببرد.
* مدیرعامل شرکت کارگزاری سیولکس کالا