در این میان سینما باتوجه به فراگیری و تأثیرگذاریاش نقش و سهمی مهم در این رابطه دارد. واقعا سینمای ایران در ارائه الگوهای مطلوب زندگی اسلامی- ایرانی چقدر توفیق داشته است؟ چند فیلم ایرانی میتوانیم نام ببریم که در این زمینه مثال زدنی هستند؟ و در مقابل چند درصد از آثارمان الگوهای زندگی غربی را رواج میدهند؟
غرب، بهدنبال مسخ باورها
جمال شورجه در زمینه نقش رسانهها در تعریف سبک زندگی اسلامی-ایرانی معتقد است: مقام معظم رهبری در سفر هشتروزهای که به خراسان شمالی داشتند در سخنرانیهایشان مانیفست حکومت اسلامی را برای اقشار مختلف جامعه بیان داشتند، بهنحویکه میتوان گفت سخنان ایشان در این سفر همانند کتاب جامعی تمام بخشهای جامعه را از هنر گرفته تا اقتصاد و سیاست در بر میگرفت. رسیدن به این خواستهها در شرایطی است که مسئولان نظام هم باید بهطور کامل به ایشان تأسی کنند تا شاهد از بین رفتن تمام مشکلات پیش روی جامعه باشیم. سبک زندگی غربی، نگرشی متکی به باورهای مادی دارد؛ ایدئولوژیای که زیر بنای لیبرل دمکراسی را شکل میدهد و مدتهاست این نوع نگرش از سوی رسانههای غربی تبلیغ میشود تا به انحای مختلف بتوانند مانند میکروبی به داخل زندگی تمام مردم جهان رسوخ کرده و آنها را مسخ باورهای خود کنند. در این خصوص مقام معظم رهبری در سخنان خود بارها اعلام کردهاند که هرگاه فرهنگ غربی به جوامع دیگر ورود کرده آن جامعه به لحاظ فرهنگی نابوده شده است. برخورد با هجمهای که از طرف غرب شده تنها وظیفه یک سازمان خاص نیست، بلکه تمامی بخشها و نهادها از آموزش و پرورش گرفته تا مراکز آموزش عالی و رسانهها باید در این عرصه فعال باشند.
وی افزود: برای رسیدن به اهدافی که رهبر معظم انقلاب آنها را بهعنوان راهکار ترسیم کردهاند، میبایست یک کار کاملا علمی انجام داد، بدین معنا که نظرات ایشان بهصورت جز به جز نظریهپردازی شود. در این عرصه حضور نظریهپردازانی چون رحیم پورازغدی و حوزههای علمیه میتواند کمک قابل توجهی در رسیدن به خواسته فوق کند. در این میان هنرمندان هم موظف هستند برای ترویج سبک زندگی اسلامی نظریههایی که تبیبن شده را تصویر کنند؛ چراکه مردم آنچه را که از طریق سینما و تلویزیون میبینند خیلی راحتتر بهعنوان الگو میپذیرند. در این میان معرفی الگوهای واقعی در میان هنرمندان و ورزشکاران هم اقدام دیگری در راه رسیدن به این خواسته است؛ الگوهایی که بهمعنای واقعی ویژگی مطرح شدن در یک جامعه اسلامی را دارا باشند. غربیها معتقدند که تمام دنیا برای انسان است، در حالی که در باورهای اسلامی تمام دنیا برای انسان است، اما انسان نیز برای خداست، زیرا انسان اشرف مخلوقات خداوند است که برای عبودیت حق تعالی خلق شده است. شاید باور غربی آسایش دنیایی را درپی داشته باشد، اما باور اسلامی هم آسایش دنیایی را به همراه دارد، هم اینکه رستگاری معنوی و اخروی را در پی خواهد داشت.
رسانهها؛ ابزار شکل دادن به سبک زندگی
سعید ابوطالب نیز در اینباره گفت: برخی از برنامهسازان تلویزیونی یا مستندسازان و سینماگران بهطور ناخواسته در آثار تصویری خود سبک زندگی غربی را ترویج کردهاند. جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت 33سال از حیات پربرکت خود به ثبات رسیده و در حال حاضر به سمت تجدد تمدن اسلامی حرکت میکند و امید مقام معظم رهبری و مردم هم ظهور و حضور یک تمدن اسلامی با شاخصههای اصیل ایرانی و اسلامی است. از همینرو سبک زندگی یکی از مهمترین ارکان این تغییر است که تلویزیون و سینمای ایران در این راه وظیفه مهمی بر دوش دارد. نتیجه برپایی یک تمدن، متکی بر تاریخ و بسیاری از مسائل و اتفاقهایی است که بر مردم یک سرزمین گذشته است، از همین رو محصول یک تمدن، تعیین سبک و سیاق زندگی است و در این میان یکی از ابزارهای شکل دادن به سبک زندگی، رسانههای عمومی مانند رادیو و تلویزیون است. در دو دهه اخیر و پس از اینکه نظام سرمایهداری نتوانست نظام جمهوری اسلامی ایران را وادار به عقبنشینی از مواضع ایرانی و اسلامی خود کند، تغییر رویکرد داد و به تغییر و یا بهعبارت بهتر به تحمیل سبک زندگی روی آورد. به این ترتیب بود که برنامهسازان تلویزیونی و یا مستندسازان و سینماگران بهطور ناخواسته در آثار تصویری خود سبک زندگی غربی را ترویج کردند. از همینرو باید سبک زندگی ایرانی در شیوه برنامهسازی بازتعریف و شناسایی شود.
کارگردان مستند «رقص فقر» گفت: در اغلب محصولات فرهنگی که در گذشتهای نهچندان دور عرضه میشد با نمایش فیلمهای خارجی شاهد ترویج زندگی غربی بودیم. از سوی دیگر برای مبارزه با این هجمه از فیلمهای خارجی به سمت و سوی ترجمه و نمایش فیلمهای شرقی و کرهای رو آوردیم که طبیعتا به نسبت زندگی غربی و در جای خود خوب بود اما باید بپذیریم که بازهم سبک زندگی ایرانی نیست. درست به همین دلیل است که معتقدم سبک زندگی ایرانی در رسانهای چون تلویزیون باید بازتعریف شود.
این مستندساز در پاسخ به این سؤال که نقش سینما در این تغییر دیدگاه چیست؟ گفت: مخاطب سینما کمتر از تلویزیون است اما تأثیرگذاری این رسانه در برخی از اقشار جامعه بهخصوص نخبگان بیشتر است، بنابراین آنچه سینمای داستانگو به غیر از سینمای دفاعمقدس مطرح میکند به نوعی ترویج سبک غربی زندگی است و سینما هر زمان که به گیشه و آشتی با مخاطب نیمنگاهی داشته ناخواسته به فیلمهای غربی نزدیک شدهاست و این اقدام ناخواسته نوع زندگی غربی را ترویج میکند.
سبک زندگی ، روح آثار هنری است
همچنین علیرضا سجادپور در اینباره گفت: رهبر انقلاب اسلامی در رهنمودهای ارزشمند فرهنگی خود، به موضوعات مهم و استراتژیکی اشاره کردند که در این بین بحث سبک زندگی یکی از مهمترین بخشهای صحبتهای مقام معظم رهبری بود. سبک زندگی در هر یک از رشتههای هنری به نوعی روح اثر محسوب میشود و این موضوع در آثار سینمایی و تلویزیونی بیش از هنرهای دیگر نمود دارد و درست بهدلیل همین کارکرد مهم و حیاتی است که تهاجم فرهنگی بهخصوص از سوی سینمای هالیوود، سبک زندگی را هدف قرار داده است. جدا از تهاجم فرهنگی سینما در ایران، معتقدم تمام آثار سینمای غرب برگرفته از سبک زندگی هالیوود است و عمدهترین هدف این نوع سینما علاوه بر ترویج ابتذال و زیرپا گذاشتن حرمتهای اخلاق انسانی، تغییر سبک زندگی جوامع است. ازهمینرو معتقدم که اصطلاح دهکده جهانی در جهت رسیدن به اهدافی از این دست طرح و تقویت شده و قصد نهایی ترویج همین سبک و نگاه است. از همینرو طبق فرمایشات مقام معظم رهبری تغییر سبک زندگی غربی و پایبندی به سبک زندگی ایرانی- اسلامی باید سرلوحه سیاستگذاریهای فرهنگی قرار گیرد.