گویی درد و رنج فقط مختص بیماران نیست و درد و رنج بستگان و همراهان و شاید پدران و مادران برای یافتن دارو و لوازم پزشکی از یک سو و جور کردن پول به هر روش برای تأمین آنها از بازار سیاه از سوی دیگر، بیشتراست. کافی است چند لحظه مدیران و تصمیمگیران در بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت بهداشت، اتاق مبادلات ارزی، مجلس و هرجای دیگر، خود را جای انبوه بیماران چشمانتظار و همراهان سرگردان و مستاصل قرار دهند تا درک کنند آنها از این بیتدبیری و سختگیریها چه میکشند؟
آیا این تصمیمگیران تاکنون فکر کردهاند که دلارهای دولتی چگونه سر از خودروهای لوکس و لوازم آرایشی درآورده اما حوزه سلامت و داروی کشور در تنگنای شدید ارزی قرار دارد؟ به راستی چرا حساسیت مدیران ارشد اقتصادی و سلامت کشور در قبال هزاران بیماری که چشمانتظار گشایش ارزی در حوزه دارو و درمان هستند برانگیخته نمیشود؟
اخیرا مقامات وزارت بهداشت از اختصاص ۴۰۰میلیون دلار ارز برای دارو خبر دادهاند اما آیا این مقامات خبر دارند که فرایند زمانی اثربخشی این اقدام از ثبت سفارش گرفته تا بارگیری و ورود وعملیات گمرکی و عرضه در بازار چه مدت طول میکشد؟ چرا این تصمیم از قبل توسط تصمیمگیران گرفته نشده تا الان تسکیندهنده درد و رنج بیماران شود؟
بانک مرکزی بهعنوان سیاستگذار نظام پولی و ارزی کشور از مدتی پیش با هدف حفظ ذخایر ارزی کشور اقدام به درجهبندی کالاهای وارداتی و تخصیص ارز به آنها کرده است. براساس این درجهبندی، دارو و لوازم پزشکی باید در زمره دو اولویت اولی که ارز مرجع ۱۲۲۶تومانی میگیرند، قرار داشته باشند اما این اقدام نهتنها بازار دارو و کالاهای پزشکی را بسامان نکرده بلکه به آشفتگی آن دامن زده چه اینکه از یک سو سختگیری و تزریق قطرهای ارز مرجع به داروهای وارداتی شدت گرفته و از سوی دیگر نظارتی بر چگونگی واردات و عدمسوء استفاده از ارز دارو برای واردات کالاهای دیگر بهویژه لوازم بهداشتی و دارویی نشده است. در این شرایط ضرورت دارد ضمن اینکه نظارت بر واردات دارو به لحاظ کمی و کیفی تشدید شده، بانک مرکزی حساسیتها و ملاحظات تنگنظرانه نسبت به تخصیص ارز مرجع برای واردات دارو و لوازم پزشکی را کاهش دهد.