نسبت تالارها و فضاهای هنری به جمعیت از شاخصههای اصلی توسعه فرهنگی در جامعه و از سوی دیگر عامل مهمی برای توسعه است که در کشور ما این نسبت با استانداردها فاصله دارد. توسعه نامتوازن فضاهای هنری و هنرمندان فراوانی که در رشتههای مختلف هرساله از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند و به جامعه هنری میپیوندند، کمبود فضاهای هنری را بیشتر آشکار میکند و بخشی از هنرمندان جوان برای نمایش قابلیت و توان هنری خود فرصت و امکانی پیدا نمیکنند.
در این شرایط برنامهریزی مدیران و مسئولان نیز برای اختصاص تالارها و سالنها به هنرمندان و گروهها با چالش مواجه میشود تا جایی که گاهی هنرمندان رودرروی هم قرار میگیرند. نبود فضای هنری استاندارد کافی سبب شده که تالارها و سالنهای موجود کاربردهای چندگانه پیدا کنند و در مواردی این امر پیامدهای منفی داشته است.
خاطرمان هست که چندسال پیش بعضی از برنامههای جشنواره موسیقی فجر بهدلیل محدودیت سالن در تئاتر شهر اجرا شد و نارضایتی گروههای تئاتری را بهدنبال داشت. از سوی دیگر نبود تالارهای مناسب وکافی گروههای هنری را به ناچار به فضاهایی سوق میدهد که استاندارد فنی و هنری را ندارند.
گرچه کمبود فضاهای هنری فصل مشترک همه رشتهها در سراسر کشور است اما میزان سالن در هررشته و در شهرهای مختلف تمایزهایی دارد. در این سالها هرچند سالنهای متعدد سینما تعطیل شد اما ساخت سینماها و پردیسهای سینمایی در کلانشهر تهران و بعضی از شهرها تا حدی نیازهای اهالی سینما و دوستداران این هنر را برطرف کرد.
هنرمندان و گروههای تئاتر بیشتر از دیگر حوزهها از کمبود سالن رنج میبرند و مدتها در نوبت اجرا میمانند. سالهای سال است که چشم امید تئاتریها به استوانه تئاترشهر بهعنوان مهمترین مرکز تئاتری کشور است اما در این سه سال تماشاخانه ایرانشهر هم به فضای مهمی برای اجرای نمایش تبدیل شده است. این مجموعهها و چند سالن دیگر نمایشی تهران ازجمله تالار یکساله حافظ باز هم پاسخگوی هنرمندان و گروههای تئاتری باسابقه و جوان نیستند و کمبود فضاها شاید یکی از موانع تحقق تئاتر برای همه است که سالهاست شعار مهمترین رویداد تئاتری کشور است.
در استانها مجتمعهای فرهنگی - هنری چندمنظوره میزبان گروههای تئاتری هستند و حال که ساخت تئاترشهر در استانها هم طرح شده باید منتظر ماند و دید کی بهسامان میرسد. دو تالار استاندارد و مناسب کنسرت موسیقی در تهران جوابگوی گروههای موسیقی و مخاطبان نیست و گروههای سنتی پرمخاطب و پاپیها چارهای ندارند که در سالنهای غیراستاندارد که بهمنظور دیگری ساخته شدهاند اما ظرفیت بیشتری دارند موسیقی اجرا کنند. سالها پیش طرح ساخت تالار فارابی با ظرفیت چندهزار نفری برای موسیقی در تپههای عباسآباد عنوان و مقدمات و پلان و نقشه آن هم آماده شد اما تالار فارابی در حد همان پلان و نقشه روی کاغذ باقی ماند و به فراموشی رفت. مشکل کمبود سالن استاندارد برای کنسرت در شهرهای دیگر جدیتر است و کنسرتهایی در سولههای بعضی از شهرها برنامهریزی میشود.
حوزه گسترده هنرهای تجسمی با رشتههای متعدد و هنرمندان فراوان نیز از فضای نمایشگاهی کافی برخوردار نیست. موزه هنرهای معاصر تهران همچنان مهمترین مجموعه نمایش آثار هنری است که البته بیشتر به آثار گنجینهای اختصاص مییابد و بهخاطر حفظ جایگاه و اعتبار و جنبه موزهای نمیبایست همه نوع اثری روی دیوارهای موزه نمایش داده شود. در کلانشهر تهران در کنار موزه هنرهای معاصر تهران، مؤسسه فرهنگی هنری صبا، گالری خانه هنرمندان ایران، موزه امام علی(ع) و گالریهای فرهنگسرای نیاوران بزرگترین و مهمترین فضاهای نمایشگاهی هستند.
گالریهای فرهنگسراهای تهران نیز با توجه به پراکندگی در نقاط مختلف شهر تا اندازهای ارتباط عموم مردم را با هنرهای تجسمی برقرار میکنند. اما نقش بخش خصوصی در هنرهای تجسمی پررنگ است و بیش از 250گالری در تهران با نمایش آثار هنری، هنرمندان را به جامعه معرفی میکنند و مردم را با هنرهای تجسمی آشنا میکنند اما دغدغه اصلی گالریها فروش آثار هنری است تا چرخ اقتصاد هنر بچرخد.
فضاهای نمایشگاهی در استانها هم محدود است، بیشتر استانها هنوز یک نگارخانه مناسب برای نمایش و فروش آثار هنری ندارند و طرح ساخت موزههای هنرهای معاصر در شهرها نیز هنوز در ابتدای راه است. نکته دیگر استفاده مناسب و مستمر از فضاهای هنری است، موزه هنرهای معاصر آبادان چند سال پیش ساخته شد اما پس از مدتی کوتاه تعطیل شد و دوباره فعالیت خود را از سر گرفت.
در سند چشمانداز ایران 1404قرار است ایران رتبه اول منطقه را به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و فرهنگی داشته باشد و برای رسیدن به این آرمان توسعه فرهنگی پیش شرط است و توسعه فرهنگی هم نیازمند تعداد فضاهای مناسب فرهنگی کافی به نسبت جمعیت است که تا آن جایگاه، فاصله زیادی داریم.