یک زن قرار است اسامه بن لادن را بکشد...این جمله کلیدی فیلم سی دقیقه بامداد به کارگردانی کاترین بیگلو است. یک مستند درام جنگی که نقش اولش را یک زن بازی میکند و در باره شکل گیری عملیات گروه 6 در اول می 2011 است. روزی که کماندوهای آمریکایی وارد منزل بن لادن شدند و اورا به هلاکت رساندند.
بازهم کاترین بیگلو سراغ یک پروژه جنگی رفته و این بار رابطه اوبا پنتاگون باعث شده که اطلاعات دست اولی در باره حمله اول می سال 2011 و کشتن اسامه بن لادن در اختیارش قرار بگیرد و او با بودجهای 40 میلیون دلاری، ساخت فیلمی به نام "سی دقیقه بامداد" را کلید بزند.
فیلمی 157 دقیقه ای که نقش اولش یک زن (با بازی جسیکا چستین) به نام مایا است. زنی که افسر ارشد ارتش است و به واقع از زبان او شرح عملیات روایت میشود. و در نظر داشته باشید که اصلا قرار نیست در طی تمام این دو ساعت و نیم عملیات پارتیزانی و چریکی ببینید و صحنه ها مربوط به شناسایی و درگیری گروه کماندوهای آمریکایی با اسامه بن لادن و اطرافیانش باشد.
در حقیقت چیزی حدود 20 دقیقه پایانی فیلم به شکار بن لادن اختصاص داده شده و بیش از 2ساعت از زمان فیلم به زندگی مایا و سرگذشت او اختصاص دارد. مایا همان افسرسابق سازمان سیا است که حالا در ارتش خدمت میکند و پیشینه زیادی در افغانستان دارد و مهمترین تجربهاش کشته شدن بسیاری از همقطارانش در بمب گذاریهای القاعده بوده و از او شخصیتی بدون خلق و خوی انسانی ساخته است.
جسیکا چستین در نقش مایا ،نقش اول فیلم سی دقیقه بامداد
سکانس افتتاحیه فیلم در واقع شروع برای تزریق انگیزه جهت یافتن اسامه بن لادن و کشتن او است. در راهروهای سازمان سیا،افسران متعددی این و آن طرف میروند و مدام در حال پرخاشگری هستند.در همین یک دو روزه یکی از مهمترین پایگاههای ارتش آمریکا در افغانستان به نام کمپ چپمن بوسیله بمب گذاری افراد القاعده به روی هوا رفته و آبروریزی بزرگی به بار آمده است. در همین سکانس اطلاعات زیادی به بیننده منتقل میشود تا دریابد این انفجار در حقیقت نقطه عطفی برای سران سیا و پنتاگون به شمار میآید تا یک نیروی انگیزشی بسیار پرقدرت به بدنه سازمان وارد گردد و یکبار برای همیشه به سراغ اسامه بن لادن بروند و کارش را بسازند.
در این بین همان مایا که حدود 10 تن از افرادش را در همان کمپ از دست داده چنان از خود بیخود شده که مدام یقه روسایش را میگیرد و از آنها با عتاب میخواهد که هرجور که شده برنامه ی عملیاتی بسیار سری را بچینند تا او بتواند سر از مخفیگاه بن لادن در بیاورد...
همانگونه که قفسه درد فیلمی صرفا جنگی نبود و تمام سکانس را عملیات جنگی در بر نمیگرفت،سی دقیقه بامداد نیز صرفا اثری جنگی نیست. تماشاگر میتواند غیر از کابل و بخشی از جغرافیای افغانستان، به کرات تمام دنیا را سیر کند و در واقع سی دقیقه بامداد میتواند یک تور جهانی از نیویورک به کابل و برعکس باشد.
ولی به هرحال هرچه باشد سی دقیقه بامداد یک ماجراجویی صرف است. یک ماجراجویی در حد جهانی که اگرچه روایتگر عملیاتی است که هیچ وقت دستاوردش معلوم نشد اما از سوی دیگر جذابیتهای فراوانی برانگیخت. طرفه آنکه این فیلم بازهم غوغای ضد تروریسم و شعارهای هیجان انگیز اما توخالی را نخواهد توانست زنده کند.
چرا که از روی ناچاری، نوع نگاه کاترین بیگلو به جنگ و تروریسم یک نگاه روایی صرف و تحلیلی نیست. به مانند قفسه درد این نگاه اگرچه نزدیک است اما جنبی است. یک گزارش سربسته است. گزارشی از عملیاتی که حتی برای خود آمریکاییها نیز انجامش تا مدتها محل مناقشه بود. شاید به یاد داشته باشید که در تابستان 2004 جورج دبلیو بوش گفته بود که اصلا درک نمیکند چرا باید اینهمه برای اسامه بن لادن وقت گذاشته شود و میت رامنی نیز در سال 2007 اذعان داشته بود که صرف میلیاردها دلار برای کشتن یک نفر اصلا عقلایی نیست...
در سی دقیقه بامداد همچنانکه فیلمنامه نویس اثر مارک بوال گفته با یک دوجین کاراکتر طرفیم. اما اگر تصور میکنید تمام آنها در روایت داستانکها نقش دارند احتمالا اینگونه نیست. البته عمده نقشهای مکمل در فیلم کارشان را خوب انجام می دهند اما باید بپذیریم که با فیلمی طرفیم که قصه اش یک روایت غیر داستانی است.شاید مستند درام هم بشود بر سی دقیقه بامداد اطلاق کرد.
سی دقیقه بامداد یک کار سفارشی محض هم هست و عوام فریبی در حد اعلا دارد. خوش ساختیاش نیز گویای هوش بالای بیگلواست. زنی کهنسال که فقط توانایی دارد که فیلمهای جنگی براساس روایتهای محرمانه بسازد. اگر ماراتون نفس گیر رقابت بین دوفیلم قفسه درد و آواتار در اسکار 2010 را به یاد دارید پس حتما از میزان منفور بودن بیگلو نیز خبر دارید. کارگردان زن آمریکایی در رقابتهای اسکار 2010 تقریبا تمامی جوایز مهم را برای فیلم جنگیاش به خانه برد در حالیکه هیچ کس از فیلم او چیزی سر در نیاورد.
البته قفسه درد(شاید میدان بلا بهترین ترجمه برای هارت لاکر باشد) فیلم بدی نبود اما هرگز در حد و اندازههای یک فیلم اسکار قرار نمیگرفت. قفسه درد یک فیلم سفارشی بود که با پشتیبانی تمام قد سیا و پنتاگون ساخته شد و در اکران محدودش نیز کسی تحویلش نگرفت. حالا کاترین بیگلو در 61 سالگی بازهم سراغ فیلمی با مضمون جنگی رفته که فقط شاید خود او میتوانست برای به سرانجام رسیدنش پا پیش بگذارد.
20 دقیقه پایانی فیلم فقط به صحنه های درگیری و کشتن بن لادن مربوط است
Zero dark thirty
کارگردان: کاترین بیگلو
فیلمنامه: مارک بوال
بازیگران: جسیکا چستین(مایا)،جیسون کلارک(دان)،جوئل ادگرتون(پاتریک)،ریک سیکون(اسامه بن لادن)
بودجه فیلم: 40 میلیون دلار
اکران : 19 دسامبر 2012 (29 آذر 91)
فروش فیلم: 200 هزار دلار
پوستر سی دقیقه بامداد