رایدلی اسکات فیلمساز 75 ساله بریتانیایی سینماگر توانمندی است.او در سال 1965 وارد تلویزیون شد و 12 سال به عنوان یک کارگردان و طراح مجموعههای نمایشی تلویزیونی کار کرد که ماحصل این ماندگاری تقریبا طولانی ساخت هفت مجموعه تلویزیونی بود. او در سن 41 سالگی برای همیشه به وادی سینما آمدو در سال 1979 دومین فیلم سینماییاش یعنی بیگانه واقعا کولاک کرد و نام او را بر سر زبان ها انداخت. بلید رانر او نیز سه سال بعد تر ساخته شد و این بار رایدلی اسکات به عرش و به تثبیت رسید. در این دوران 40ساله او دقیقا 20 فیلم ساخته که آخرینش همین "پرومتئوس"است.
چارهای نداریم و باید او را جزو قدیمیها و صاحب سبکها بدانیم. اما کارنامه سینمایی او یا سرشار است از شکستهای سنگین و یا موفقیتهای تام و تمام. و اگرچه کفه موفقیتها به نوعی بیشتر است با این حال به نظر میرسد بعد از اکران "گنگستر آمریکایی"(بابازی راسل کرو محصول 2008) که توانست برای اسکات یک ریکاوری محض باشد دیگر چیز خاصی از او ندیدهایم. بیگانه (1979)، بلید رانر (1982)، تلما و لوئیز (1991) وگلادیاتور در سال 2000 بهترین فیلمهای اسکات را تشکیل میدهند. آثاری که هم در گیشه توانمندی خود را ثابت کردند و هم اینکه در نزد منتقدان دارای جایگاه شدند و سرآخر اینکه به لحاظ اعتبار هنری و فرهنگی نیز در جشنوارهها درخشیدند. اما بقیه فیلمها بعضی وقتها اعصاب تماشاگر را داغان کردهاند.
او به هر ژانر که بگوئید سر زده و فیلم ساخته. از درام تاریخی تا فیلم های عاطفی و از آثار گنگستری تا فیلم های علمی تخیلی.با این همه پرومتئوس آخرین فیلم رایدلی اسکات کهنه کار که از ژوئن امسال به اکران رسید بازهم توقعات را برآورده نکرد.در واقع پرومتئوس بازهم شاید یک تمرین کوچک برای ریکاوری این کارگردان بزرگ به حساب بیاید. فیلم او که با بودجه ی 130 میلیون دلاری ساخته شد روایتی علمی تخیلی است با بازیگرانی نام آشنا نظیر نائومی راپاس و چازلیز ترون که رنگ و بویی زنانه به فیلمش داده.
سکانس افتتاحیه فیلم پرومتئوس مربوط به زمانی ماقبل تاریخ است.و در اولین نما با موجودی روبرو می شویم که اگرچه قیافه ای انسان نما دارد اما معلوم نیست که تا چه حد شعور انسانی دارد.او یک جام سیاه می نوشد و بلافاصله بدنش تجزیه می گردد.از اینجااست که زمان به سال 2079 می رسد.در مکانی در اسکاتلند که باستان شناسان در غاری تاریخی و باستانی مشغول فعالیت هستند و به آثار نقاشی قبل از تاریخ در بدنه غار دست یافتهاند.
تصاویری که به شکلی باورنکردنی صورفلکی را نمایش می دهد.سکانس بعدی سال 2089 است.یک سفینه از کارشناسان در داخل این مرکب قرار دارند و به سمت همان صور فلکی در حال حرکتند.از اینجا به بعد است که دیگر قرار است اطلاعاتی به تماشاگر داده شود که آن صور فلکی چه بوده؟ماموریت این باستان شناسان چیست و آیا قرار است نشانه هایی از آن موجود سکانس افتتاحیه فیلم دیده شود یا خیر...
پرومتئوس یک کپی از بیلد رانر و بیگانه و شاید نسخه بی کیفیت آن است.بیلد رانر و بیگانه که برای خودشان سبک آفریدند و در واقع کالت سینمایی ایجاد کردند در پرومتئوس با ورسیونی بسیار افسانه ای و نچسب بیخ گلویمان گیر میکنند.از شباهت های این فیلم با آن دو اثر یکی حضور رایانه ای است به نام دیوید که همراه 17 نفر مسافران سفینه است.او دانای کل است و به نوعی جواب هر سئوالی را می داند.و اصلا اواست که باعث می شود سفر این گروه در کهکشان ها باعث داستانک های دنباله دار شود.
در پرومتئوس نه با بیانه ای در باره خلقت مواجهیم و نه داستانک هایی در باره روح و عمر جاودان و مباحث فلسفی از نوع سرو کار داریم.هیچ چالشی جز طرح قصه های عجیب نیست و این نسخه کوچک بیلد رانر و بیگانه (از نظر ژانر و تا حدی فرم و فضا) احتمالا جز یک ریکاوری کوچک برای اسکات رهاوردی به ارمغان نداشته است.
فیلم اسکات حدود 400 میلیون دلار در گیشه فروخت.این یعنی او به لحاظ تجاری موفق شده است.برخورد تماشاگران نیز متوسط ارزیابی شده است اما منتقدان فیلم را نپسندیدند و شاید مهمترین عامل همین پشتوانه سینمایی و بک گراند غنی اسکات در ساخت فیلم های علمی و تخیلی باشد.بهترین حرف را شاید دیوید ویلینسون منتقد انگلیسی در این باره گفته باشد :وقتی بلید رانر و بیگانه را دهه ها پیش ساخته باشی ،حالا باید چیزی در این ژانر رو کنی که حرف های بیشتری برای گفتن از آنها داشته باشد.