درمان ایثارگران به عنوان مهمترین و اصلیترین نیاز آنان همواره دستخوش تغییرات اساسی بوده است و گاهی محدودیتها، درمان ایثارگران را با چالشهای جدی مواجه ساخته و درد غفلت مسئولان بر درد عوارض و آسیبهای آنان افزوده شده است. قبل از فراهمآوردن بسترهای لازم برای درمان ایثارگران در دستگاههای اجرایی با پیشنهاد دولت در برنامه پنجم توسعه اقتصادی روش درمان ایثارگران تغییر کرد.
براساس بند ب ماده44 قانون برنامه پنجم توسعه تامین 100درصد هزینههای درمانی ایثارگران شاغل و افراد تحت تکفل آنان برعهده دستگاه اجرایی گذاشته شد. در تاریخ90.6.7 بند ب ماده44 قانون برنامه پنجم به منظور شفافسازی درمان ایثارگران در مجلس شورای اسلامی به شرح زیر اصلاح شد؛ در این اصلاحیه دولت موظف شده است که اعتبار لازم را برای اجرای درمان ایثارگران شاغل و بازنشسته و افراد تحت تکفل آنان در اختیار دستگاهها و صندوقهای بازنشستگی قرار دهد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا واگذاری امر مهم درمان ایثارگران، به ویژه جانبازان، باید بدون پیشبینی تمهیدات لازم و بسترسازی مناسب انجام گیرد؟ چرا قبل از اینکه دستگاههای اجرایی و صندوقهای بازنشستگی آمادگی پیگیری امور درمان ایثارگران را داشته باشند، این امر به آنان سپرده شده است؛ با عنایت به اینکه در قانون اصلاح بند ب، دولت موظف به تامین بارمالی درمان ایثارگران در دستگاههای اجرایی و صندوقهای بازنشستگی شده است، اما اغلب دستگاههای اجرایی سردرگم بوده و نمیدانند چگونه با این مشکل برخورد کنند.
درمان ایثارگران، بهویژه درمان جانبازان شرایط اختصاصی خود را دارد. وضعیت استثنایی برخی جانبازان و هزینههای سنگین درمانی آنان شرایطی برای دستگاههای اجرایی فراهمکرده که خواسته یا ناخواسته در مسیر اجرای این قانون مانعتراشی میکنند. هزینه سفرهای درمانی جانبازان، تهیه پروتزهای مختلف برای آنان و عدمتجربه کافی در مدیریت درمان جانبازان در دستگاههای اجرایی، از مشکلات درمانی آنان است.
وضعیت صندوقهای بازنشستگی از این هم دردناکتر است. اغلب جانبازان بهمرور به شرایط بازنشستگی رسیده یا در سالهای آتی خواهند رسید. اغلب جانبازان بازنشسته، بین بنیاد، دستگاه اجرایی محل خدمت و صندوق بازنشستگی خود سرگردان هستند. تماس جانبازان در این خصوص با روزنامه زیاد شده است و اغلب آنان مستأصل هستند و نمیدانند امور درمانی خود را چگونه پیگیری کنند و کسی را پاسخگوی مشکلات خود نمیبینند. با شرایطی که جانبازان دارند و افزایش سن که شرایط جسمی آنان را مشکلتر میکند، آیا نباید امور درمان آنان سهلتر انجام گیرد؟ درمانی که دیگر تسهیلات رفاهی نیست و جزو ضروریات زندگی آنان است و از تکالیفی است که هیچ توجیهی در کوتاهی آن پذیرفته نیست.
شاید اگر حوزه کارشناسی قوانین ایثارگران در مجلس شورای اسلامی قوی باشد، چنین مشکلاتی به وجود نیاید. اگر نمایندگان محترم با هر لایحه و پیشنهاد دولت و دستگاههای اجرایی، دقیقتر برخورد کنند، قبل از بروز چنین مشکلاتی به راهحل منطقی خواهند رسید.
واگذاری امور درمان ایثارگران به دستگاههای اجرایی، امور درمانی آنها را آشفته و پریشان کرده است و آنان از این وضعیت ناراضی هستند. قطعا برای بنیاد که درمان ایثارگران را از طریق بیمهها انجام میدهد تعداد افراد در قرارداد بیمهها نمیتواند موثر باشد.
هنوز دلایل پیشنهاددهندگان چنین لایحهای برای ما روشن نشده است. اگر بین مسئولین بنیاد کسانی باشند و بتوانند به سوالات ما درباره درمان ایثارگران پاسخگو باشند، این آمادگی وجود دارد که اهداف آنان از ارائه چنین پیشنهادی به اطلاع عموم رسانده شود.