همان هفتهای که جنگ عراق در ماه مارس سال 2003 میلادی آغاز شد زبگنیو برژینسکی خلاصه پروندهای از دلایل تهاجم ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده به عراق را دریافت کرد که توسط دستیاران ارشد جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا تهیه شده بود.
برژینسکی که در دوران زمامداری جیمی کارتر، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده مشاور امنیت ملی او بود اولین سؤالی که مطرح کرده بود وجود ادله کافی در اثبات وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق بود. او اعتقاد داشت در صورتی که جنگ علیه عراق بر پایه باورهایی غلط شکل گرفته باشد برای آمریکا هزینه سنگینی خواهد داشت.
امروز برژینسکی میگوید نگرانیهای او عینیت یافتهاند. معتقد است میراث بورش برای جانشین خود جنگی است که باید پایان یابد بی آن که چارچوب مشخصی برای تمام شدن آن تدوین شده باشد.
او طرحی دو مرحلهای و دووجهی برای پایان جنگ پیشنهاد کرده که مرحله اول را برقراری تماس با رهبران عراق و دستیابی به اتفاق نظر برای تعیین جدول زمانی خروج نیروهای آمریکایی از عراق تشکیل میدهد.
وی با اشاره به این بخش از پیشنهادش میگوید: وقتی از رهبران عراق میگویم منظورم تنها آنانی که در وزارتخانههای دولتی در منطقه سبز بغداد نشستهاند، نیست بلکه همه کسانی است که به نوعی در شکل دهی ساختار سیاسی عراق نقش دارند.
او میافزاید: در غیاب این توافق خروج از عراق ممکن نخواهد بود.
در مرحله بعد باید برنامه زمانی خروج نیروهای خارجی طی یک دوره حداکثر یک ساله تدوین شود و آمادگی لازم برای رویارویی رهبران عراق با وضعیت این کشور پس از خروج نیروهای خارجی فراهم آید.
به اعتقاد برژینسکی به طور همزمان و با وضوحی بیش از گذشته باید روند مشورت واقعی با کشورهای همسایه عراق و مشارکت آنها در تأمین امنیت عراق شروع شود.
او با اشاره به این که وخامت اوضاع عراق تأثیری نامطلوب بر امنیت و ثبات همه منطقه بر جای خواهد گذاشت از اقدامات صورت گرفته از سوی پارهای کشورها برای ارتقای امنیت منطقهای میگوید و این که آمریکا برای حداقل رساندن ضربه ناشی از خروج ارتش آمریکا از عراق باید از حمایت و مساعدت همه کشورهای منطقه از جمله ایران و سوریه برخوردار باشد.
اگر چه گمان میرود با خروج نیروهای خارجی از عراق ناآرامیها در این کشور تشدید شود اما بعید است این روند به فروپاشی عراق منتج شود.
برژینسکی همین اواخر کتاب جدیدی تحت عنوان «شانس دوم» به رشته تحریر در آورده بود. او در این کتاب از سه تن از رؤسای جمهوری اخیر ایالات متحده به دلیل تصمیمهای اتخاذ شده در حوزه سیاست خارجی انتقاد کرده است.
او به بوش پدر نمره B و به کلینتون C داده و بوش پسر نمره F گرفته و بدترین رئیس جمهور دوران معاصر آمریکا معرفی شده است.[ارزیابی برژینسکی از رؤسای جمهور آمریکا]
او در مورد دوران ریاست جمهوری کارتر حد فاصل سالهای 1977 تا 1981، زمانی که سکان هدایت سیاست خارجی در آمریکا را به شکلی غیرمستقیم در دست داشت، میگوید کارتر در دو سال اول ریاست جمهوریاش کارنامه خوبی بر جای گذاشت اما در دو سال آخر عملکرد چندان مناسبی نداشته است.
به عنوان نمونه به ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران اشاره کرده و از آن به عنوان یکی از شکستهای کارتر یاد میکند. با این حال حاضر به دادن نمره خاصی به او نیست.