تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۸۶ - ۱۹:۱۶

زهرا گلپایگانی: مارتین هیدگر (1889-1976 م) اندیشمند و فیلسوف آلمانی، یکی از بزرگترین منتقدان تاریخ متافیزیک و عقل‌باور جهان غرب است.

او با اعلام شکست پروژه‌ای که بر مبنای سوژه محوری در جهان غرب پای گرفت و معرفی آن به عنوان منشأ اصلی بحرانها و مشکلاتی که جهان با آن روبه‌روست، پایه‌های ظاهراً مستحکم حکومت دو هزار سالة عقلانیت را در غرب متزلزل ساخت.نوشته‌های هیدگر به دشوار بودن شهرت دارند، او از معدود اندیشمندانی است که در عصر جدید آرا و نظراتش بر حوزه‌های مختلف فکری ـ فلسفی تأثیری بسزا داشته است. این نوشتار مروری است بر کتاب «هیدگر متأخر» از جورج پاتیسون، انتشارات راتلج.

حیات فکری هیدگر را غالباً به دو دوره (متقدم و متأخر) و بعضاً به سه دوره (متقدم، میانی و متأخر) تقسیم می‌کنند، که البته مهمترین اشتغال فکری او در تمام این دوره‌ها مسأله غفلت از هستی و حقیقت آن و تبیین ریشه‌ها و نیز عوارض و نتایج فجیع  و مصیبت‌بار چنین غفلتی در جهان و خسرانی است که بواسطه آن بر تاریخ متافیزیک غرب وارد شده است.

سال 1935 مبدأ شروع حیات فکری هیدگر متأخر است. زبان و شیوه بیان او در این دوره آشکارا با زبان رایج و متعارف در میان فلاسفه تفاوت پیدا می‌کند و به گونه‌ای  خاص به زبان شعر و شاعری، سخنان  رمزآمیز و کلام عرفانی شباهت می‌یابد. او در این مرحله به جای طرح مسأله معنای هستی و موجودات از حقیقت امر قدسی یا مقدس سخن به میان می‌آورد و در نهایت نیز از خدای واحدی سخن می‌گوید که تنها اوست که می‌تواند ما را نجات دهد و ما اینک باید با بصیرت و نگاهی دیگر در انتظار او باشیم.

هدف از بیان موجز و مقدماتی مطالب فوق، ایجاد زمینه مناسبی  برای آشنایی با  کتاب «هیدگر متأخر» (TheLater Heidegger) اثر جورج پاتیسون   (George Pattison)  می‌باشد.

جورج پاتیسون در این کتاب براساس مهم‌ترین آثار متأخر هیدگر، به ترسیم نقشه فکری و محورهای عمدتاً انتقادی اندیشه‌های متاخر او درباره استیلای عقلانیت مفهوم‌محور و تکنولوژی پیشرفته حاصل از آن در جهان غرب می‌پردازد.کتاب مذکور مشتمل بر یک پیشگفتار کوتاه و 8 فصل است.

فصل نخست کتاب با عنوان «آیا هیدگر متأخر وجود دارد؟» شروع می‌شود. مؤلف در این فصل درباره خطراتی که به اعتقاد هیدگر بواسطة پیشرفت تکنولوژی جدید، جهان را تهدید می‌کند و نیز علل ریشه‌ای آن و خطر ظهور پدیده قالب‌بندی (Enframing) و دیدن جهان به گونه‌ای که ما بدان شکل داده‌ایم و بحرانهای حاصل از آن به بحث می‌پردازد. همچنین در این فصل اجمالاً در باره  دوره‌های حیات فکری هیدگر، مسألة مرگ و نگاه انتقادی او از زوایای گوناگون به جهان غرب و مبانی متافیزیکی آن بحث می‌شود.

عنوان‌فصل دوم کتاب،«سال1933 و پس از آن» است. مؤلف در این فصل به بررسی دوره‌ای از حیات فکری هیدگر می‌پردازد که به لحاظ سیاسی، بحث برانگیزترین دوران حیات او بوده است. در این فصل مولف همچنین ضمن ارائة تحلیلی مجمل از آرا و فعالیتهای سیاسی هیدگر، به طرح و بررسی سؤالات و ابهاماتی که دربارة رابطة او با حزب ناسیونال سوسیالیسم وجود دارد و همچنین مسأله پذیرش تصدی ریاست دانشگاه در زمان حکومت هیتلر از سوی او، کناره‌گیری سریعش از آن، سکوت سنگینش حتی پس از شکست این حکومت و نیز دلایل و توضیحاتی که در این باره می‌توان عرضه داشت، به بحث می‌پردازد.

در این فصل به خصوص از موضع انتقادی هیدگر در برابر مدرنیته، آثار و نتایج آن، تکنولوژی پیشرفته و نمودها و تجلیات گوناگونش (صنایع کشاورزی مدرن، روشهای جدید تولید غذا، کشتارهای دسته جمعی و …) که منجر به هتک حرمت مرگ و زیارتگاه مقدس آن شده است، به بحث پرداخته می شود.

عنوان فصل سوم کتاب «تکنولوژی» است. در این فصل مؤلف از آرای خاص هیدگر در باب تخنه (Techne)، حقیقت، تکنولوژی و ذات آن و چگونگی تأصیل این اصطلاحات به ریشه‌ها و معانی اصیل‌شان به بحث می‌پردازد.

عنوان فصل چهارم کتاب  «دیدن چیزها» است. مؤلف در این فصل به بررسی دیدگاه خاص هیدگر در باره  هنر می‌پردازد. در این فصل همچنین موضوعاتی چون چیستی شئ و نگریستن به چیزها مطرح و بررسی می‌شوند.

عنوان فصل پنجم کتاب «نیچه» است. به اعتقاد هیدگر، نیچه از سازندگان متافیزیک سوژه محور غرب و در واقع نقطه پایانی آن است. با نیچه تاریخ متافیزیک غرب به نهایت خود می‌رسد که پس از او تفکر باید با جهشی خود را به حیطه جدیدی از تأمل در افکند.

عنوان فصل ششم کتاب  «آغازه‌های اولین و دومین فلسفه» است. در این فصل به مسأله بازگشت هیدگر به آغازه‌های نخست فلسفه و فلاسفه پیش از سقراط و تحلیلهای خاص او از کلام آنان پرداخته می شود.

عنوان فصل هفتم کتاب «هولدرلین» است. مولف در این فصل به بررسی دیدگاه مثبت هیدگر در باره هولدرلین، تأثیر اشعار او بر اندیشه‌های متأخر هیدگر، شیوة هرمنوتیکی او در قرائت و تحلیلهایش از اشعار هولدرلین و چگونگی تلقی هیدگر از شعر و زبان می‌پردازد.

عنوان فصل هشتم کتاب  «کدامین متفکر؟» است. مولف در این فصل ضمن بررسی جایگاه شعر در افکار هیدگر متأخر و عارفانه بودن اندیشه‌های او در این دوره، به بررسی تأثیر اسطوره‌های دینی و نیز اندیشه‌ها و مکاتب عرفانی مشرق‌زمین بر افکار هیدگر متأخر می‌پردازد. همچنین در این فصل در مبحثی تحت عنوان «بوم‌شناسی عمیق» به طرح نظرات انتقادی هیدگر در باب تکنولوژی مدرن و بحرانهای محیطی حاصل از آن پرداخته می‌شود.

عنوان مبحث پایانی فصل هشتم که کتاب نیز با آن خاتمه می‌یابد، «فلسفه» است. در این مبحث مولف به طرح و بررسی این سئوال که آیا اساساَ هیدگر یک فیلسوف بود؟ می‌پردازد.
در ذیل ترجمه صفحه‌ای از کتاب هیدگر متأخر به عنوان نمونه ارائه می‌گردد، قابل ذکر است که نکات بیان شده در میان کروشه‌ها از سوی مترجم جهت توضیح بیشتر مطالب، افزوده شده است.

با رجوع به موضوع مرگ که اساساً مرتبط با موضوع زمانمندی است، ما به نمونه‌ای همگون از پیوستگی و گسستگی  [در اندیشه‌های هیدگر متقدم و متاخر] دست می‌یابیم. بدون شک مسأله مرگ یکی از محورهای مهم و اصلی اندیشه‌های هیدگر متقدم بوده است. مطمئناً تأثیر عام و فراگیر کتاب هستی و زمان تا حدود زیادی مرهون تأکید صریح هیدگر بر فراخوانی او به «آمادگی برای مرگ»  به مثابه طریقی اساسی برای نیل به وجود اصیل است.

مع‌الوصف هیدگر در کتاب ادای سهمی به فلسفه در جریان نفی هر گونه قرائت انسانشناسانه و یا روانشناسانه از کتاب هستی و زمان (ضمن تصدیق وجود نوعی توجیه ظاهراًَ قابل قبول و خاص برای آن)، به خصوص لحاظ رسالت آن  [کتاب هستی و زمان] را به عنوان «فلسفه  مرگ» مردود می‌شمارد (مجموعه آثار  ج 65: ص 283). با وجود این, مسأله  مرگ همچنان موضوعی اساسی است. هیدگر در کتاب ادای سهمی به فلسفه تأکید می‌کند که صرفاً انسان «واجد» امتیاز قرار گرفتن در برابر مرگ و رو به رو شدن با آن است، چرا که انسان موجودی است که مشتاق هستی (Seyn) است: مرگ والاترین گواه [برترین دلیل] برای هستی (Seyn) است (مجموعه آثار  ج 65: ص 230). مرگ منکشف مسأله هستی است (مجموعه آثار  ج 65: ص 284).

بنابراین عجیب نیست وقتی  ما می‌خوانیم که «مرگ» (یا لحاظ انسان‌[ها] به عنوان میرندگان) یکی از ارکان چهارگانه زمین، آسمان، مرگ (یا میرندگان) و خدایان است، چیزی که خود یکی از خاص‌ترین اندیشه‌های هیدگر متأخر در باره هستی است.

نقش و [تأثیر مسأله] مرگ بر [اندیشه‌های] هیدگر متأخر در سخنانی که او در باره «مأمن» [موطن] در سال 1961 هنگام بازگشت به زادگاهش، مسکیرش ایراد نمود، به خوبی نمایان است. سخنان هیدگر  [در این باره] وقتی به اوج خود می‌رسد که او با لحنی ادیبانه می‌پرسد کجاست، آنجا که ما برای تأمل بهتر در باره راز خاستگاه و «مأمن» خود در عمیق‌ترین معنای آن، باید بدانجا رویم، و خود  در پاسخ می‌گوید که ما باید به «گورستان» رویم: آنجا جایی است که ما می‌توانیم به بهترین وجه ممکن به یادآوری امور  [مرور حوادث] گذشته بپردازیم، چیزهایی که می‌توانند فارغ از تفرقه و اغتشاش مادی و بی‌نظمی [موجود در] زندگی شهری مدرن، موجب تنسیق معنایی [برای ما] گردند.

اما آهنگ دعوت به این گونه تعمق فکری ـ تأملی با آهنگ فراخوانی به گونه‌ای تصمیم‌گیری قهرمانانه در برابر مرگ نابودکننده‌ای که در کتاب هستی و زمان به چشم می‌خورد، تفاوت بسیار دارد. گرچه در هر دو مورد رویارویی  با مرگ چیزی است که به عمیق‌ترین وجه ممکن می‌تواند موجب تنویر و ایضاح مسأله  هستی گردد.

 Title: Routledge Philosophy Guidebook to the Later Heidegger
Auther :  By George Pattison

pages :  230

Publisher :  Routledge  philosophy Guidebooks

Series : Routledge Philosophy Guidebook to


عنوان کتاب: هیدگر متاخر
مولف: جورج  پاتیسون