مازیار میری در ششمین فیلم بلند سینماییاش سراغ ملودرام رفته که البته رویکرد به این ژانر در آثار این کارگردان مسبوق به سابقه است. ویژگی و نقطه تمایز حوض نقاشی با ساختههای قبلی میری در نوع نگاه به کاراکترها و لحن حاکم بر اثر است؛ نگاه و لحنی که میتواند ناشی از دیدگاههای منوچهر محمدی، تهیهکننده حوض نقاشی نیز باشد. این فیلم مثل چند فیلم آخر محمدی بر اساس طرحی از این تهیهکننده ساخته شده و فیلمنامه هم با رعایت نظرات او توسط پسرش حامد محمدی به نگارش درآمده که پیش از این «طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان را نوشته بود. حوض نقاشی جزو آثار بحثبرانگیز جشنواره سیویکم بود و بسیاری از منتقدان آن را یکی از موفقترین فیلمهای کارنامه مازیار میری ارزیابی کردند؛ کارگردانی که کارنامهاش نشان میدهد علاقهای به تکرار خود ندارد. حوض نقاشی در جشنواره فیلم فجر آنطور که باید مورد توجه داوران قرار نگرفت اما از نظر آرای مردمی بالاترین رأی را بهخود اختصاص داد. اما اتفاق خوبی که برای آخرین ساخته میری افتاده این است که این شانس را پیدا کرده که در نوروز به اکران درآید و جبران برخی از کم مهریهایی که در جشنواره دیده را بکند. با میری درباره حوض نقاشی گفتوگویی کردهایم که متن آن را پیش رو دارید.
- قصه حوض نقاشی چگونه شکل گرفت؟
وقتی آقای منوچهر محمدی من را بهکار دعوت کرد، او و من هر کدام ایدههایی داشتیم و هر دویمان به این نتیجه رسیدیم که قرار است عاشقانهای در مورد انسانها بسازیم. بنابراین با حامد محمدی به نتیجه نهایی رسیدیم و طرحی را تهیه کردیم که فیلمنامه بر مبنای آن نوشته شد و کار را آغاز کردیم. من بهدلیل دوستیای که با آقای منوچهر محمدی دارم و از آنجا که نظراتشان برایم بسیار اهمیت دارد، هر کاری را که میخواهم شروع کنم، ابتدا از او میخواهم که نظرش را در مورد آن کار بگوید چون بهنظرم آقای محمدی سینما را خیلی خوب میشناسد.
- ساخت فیلم چقدر طول کشید؟
ما از ابتدا میدانستیم که میخواهیم این فیلم را به جشنواره برسانیم. به همین دلیل حدود سهماه نوشتن فیلمنامه طول کشید و بعد از آن هم پیش تولید شروع شد و فیلمبرداری 46جلسه طول کشید.
- یکی از نظراتی که در مورد حوض نقاشی در جشنواره فجر عنوان میشد، این بود که به بازی شهاب حسینی ایراد وارد میدانستند؛ زیرا معتقد بودند در تیپ باقی مانده است؛ شما با این نظر موافقید؟
روزی که ما روی طرح صحبت کردیم، به این نتیجه رسیدیم که باید از همین ابتدا بدانیم چه افرادی قرار است این نقش را ایفا کنند. چون کار مشکلی بود و نیاز به زمان و تحقیق فراوان داشت و اگر کوچکترین اشتباهی رخ میداد، کار به آن نتیجهای که باید، نمیرسید. از همین رو، به ترکیب شهاب حسینی و نگار جواهریان رسیدیم و با هر دو نفرشان طرح را در میان گذاشتیم و آنها هم مشتاقانه با ما همراه شدند. غیراز این دو نفر، ضلع سومی هم داشتیم که خانم فرشته صدرعرفایی قرار بود نقش آن را ایفا کند و در همان مرحله اولیه ایشان هم انتخاب شدند. پس از آن در همان مراحل نگارش فیلمنامه هم بچهها همراه ما بودند و طرح را میخواندند و مهمترین کارشان این بود که به مرکزی که از آنها کمک میگرفتیم، سر میزدند و کمک زیادی به ما کردند.
- فـرایــند داوری جشنواره درباره این فیلم را چطور ارزیابی میکنید؟
این توضیح را بدهم که داوران میتوانستند سلیقه این فیلم را داشته باشند یا نداشته باشند. به هر حال یک بخش داوری سلیقه است و ما به سلیقه داوران احترام میگذاریم اما مشکل از آنجا شروع شد که دوستان وارد داوری شدند و صحبتهای مختلفی را در جاهای مختلف بیان کردند. نیمی از فیلم را قضاوت کردند و نیمی از آن را نه. به گفته خود این دوستان، بازیگر نقش مرد، فیلمنامه و کارگردانی را قضاوت نکردند، زیرا اشتباه پزشکی داشت. البته دوستان پزشک در این مورد صحبتهای زیادی را در مطبوعات عنوان کردند که این بهنظرم عجیب بود و مشکل من از همین جا شروع شد. اما تا آنجا که به من مربوط میشد، شهاب حسینی درباره نقش خودش بهشدت تحقیق کرد و ما پس از آن کارمان را آغاز کردیم. توجه داشته باشید که بیماری کم توانی ذهنی، رنگآمیزیهای مختلفی دارد؛ اینکه بازیگر در ورطه اغراق نیفتاده و همین که تأثیرگذاریاش را داشته، درست و کافی است.
- با این نظرموافق هستید که یک اثر هنری با شرایط علمی مورد قضاوت قرار بگیرد؟
نه. بهنظرم این اصلا درست نیست که یک اثر هنری با شرایط علمی مورد داوری قرار بگیرد. اگر اینطور باشد، باید برای دیدن هر فیلمی، یک متخصص از آن حوزه در کنار شما باشد. اگر اینطور باشد، بخش عمدهای از فیلمهای جهان مردود اعلام میشوند؛ ضمن اینکه حوض نقاشی کاملا بر پایه تحقیقات علمی و پیشنهاد پزشکان ساخته شده است.
- فیلمهای حوض نقاشی و «هیس» در جشنواره امسال، بالاترین آمار رأی موافق را از سوی مردم بهخود اختصاص دادند. بهنظر شما چگونه سلیقه داوران تا این اندازه با مخاطبان فاصله دارد؟
این فاصله میتواند اشکالی نداشته باشد. باید بگویم که سلیقه این هفت نفر داور هم متفاوت است اما از آنجا که نوع داوری برخلاف عرف انجام میشود، روند قضاوت دچار مشکل میشود. وقتی دبیر جشنواره این چیدمان را در هیأت داوران انجام میدهد، حتما میداند چه شرایطی پیش میآید و در چیدمانهای دیگر هم اتفاقات دیگری رخ میدهد. در کل بهنظر من این مسائل مهم نیست و زمان، بهترین داور است. اگر فیلمی با مخاطبش ارتباط برقرار کند، همین میتواند بهترین داور باشد. الان چهکسی یادش است که در دوره دهم یا سیزدهم جشنواره فجر، چهکسی چه جایزهای را کسب کرده است؟ اما میتوانیم تعداد بیشماری از فیلمهای خوب را بهیاد بیاوریم. پس مهم این است که خود فیلمها بتوانند با مردم ارتباط خوبی برقرار کنند.
- فکر میکنید همکاری شما با حوزه هنری، آن هم در شرایطی که بسیاری از اهالی سینما دچار موضعگیری در قبال حوزه بودند، باعث شد که این برخورد با حوض نقاشی صورت بگیرد؟
از نظر وزارت ارشاد، این اتفاق افتاده و وزارتخانه در قبال فیلم موضعگیری کرده است اما من با حوزه هنری کار نکردم، بلکه با آقای منوچهر محمدی کار کردم. ایشان که تهیهکننده نام آشنایی است و بسیاری از کارگردانان سینما هم تجربه همکاری با او را دارند، از من دعوت بهکار کرد. وقتی با آقای محمدی کار میکنید، خیالتان راحت است که با فردی همکاری دارید که سینما را بلد است و هدفش صرفا سود اقتصادی نیست بلکه اثری که میخواهد خلق کند، برایش مهم است. غیراز آن، اصلا مگر ما میدانیم که تهیهکننده فیلمهایی که امروز ساخته میشود، کیست؟
شرایطی که حوزه هنری برای من بهوجود آورد، این امکان را به من داد که فیلم خودم را بسازم. حوزه هیچ وقت در کار من دخالت نکرد و برای من تعیین تکلیف نکرد که در فیلم ام چه کار کنم و چه کار نکنم، بلکه این فیلم براساس یک توافق دو طرفه ساخته شد.
- عدهای معتقدند اگر شما هم مانند آقای رضا میرکریمی موضعتان را مشخص میکردید، شاید اتفاقات به شکل دیگری رقم میخورد؛ شما با این نظر موافقید؟
من موضع خود را با کارهای صنفی که انجام دادهام، مشخص کردهام. دوستان میتوانند گواهی بدهند که من چندین جلسه با حوزه هنری گفتوگو داشتهام، اما اینها دلیل نمیشود که ما از همکارمان توقع داشته باشیم که مثلا با فلان جا کار نکند. من اگر میخواستم این کار را انجام بدهم، باید خیلی زودتر از اینها از بسیاری از همکارانم گله میکردم که چرا با دوستانی که در اتحادیه دو هستند، همکاری میکنند؟ اما توقع ما از همدیگر باید استاندارد باشد. مگر همین الان بسیاری از فیلمسازان خوب ما در دورهای که خانه سینما بسته شده بود، با فارابی کار نکردند و. . . و بسیاری هم فیلم خودشان را ساختند. اما بهنظر من، مهم این است که شما بتوانید با جایی کار کنید که شرایط مورد نظر شما برای فیلمسازی را مهیا کند.
- در مورد سکانس پایانی فیلمتان هم توضیح میدهید؟
من علاقهمند بودم که این دوستان بخش کوچکی از این شهر پر اتفاق باشند؛ شهری که بهنظر میآید آدمهایش دوست داشتن و عشق را کم کم فراموش میکنند میخواستم خنده آنها رده کوچکی از عشق و محبت بین افراد باشد. توضیحی که به آقای آلادپوش دادم این بود که میخواهم سکانس پایانی مانند گوگل مپ باشد. ابرازهای مختلفی را برای این کار پیدا کردیم تا اینکه دوستی اعلام آمادگی کرد که چنین دوربینی را ساخته و با آن دوربین انتهای فیلم را فیلمبرداری کردیم.