این فیلم روایتگر روابط افرادی است که معیارشان در زندگی تنها پول و ثروت است؛ چنانکه آن را با وزن خود درنظر میگیرند. رژیم طلایی قصه زوجی است که وزن خود را معیار مهریه قرار دادهاند تا معادل آن طلا به زن تعلق گیرد. آخرین ساخته سینمایی سبحانی به معضلی اجتماعی در قالب طنز میپردازد. با کارگردان رژیم طلایی درباره فیلمش صحبت کردهایم.
- قصه رژیم طلایی از کجا شکل گرفت و چه جذابیتها و قابلیتهایی در این داستان دیدید که تمایل پیدا کردید این فیلم را بسازید؟
اگر خاطرتان باشد یکی دو سال پیش موضوع مهریه بحث داغ رسانهها شده بود و به مواردی اشاره میکردند که بعضا خیلی غیرمتعارف و حیرتانگیز بودند. در میان تمام سوژههایی که مطرح میشد موضوعی وجود داشت که بهنظرم از مضمون مناسبی برخوردار بود تا تبدیل به یک اثر سینمایی شود. البته دوستانی ایده و فکرهای مختلفی در این زمینه داشتند که از بین آنها آقای محمود مهرآور موضوعی را مطرح کردند که قابلیت کاملی را برای یک فیلم بلندسینمایی داشت؛ یعنی مهریهای معادل طلا که بر وزن والدین و فرزندان تعیین میشد. این طرح با تغییراتی، درونمایه اصلی فیلمنامه قرارگرفت.
- شاخصترین ویژگی این سوژه برایتان در چه بود؟
این سوژه در کنار جذابیتش این قابلیت را داشت که تبدیل به یک کار طنز شود و بر مبنای همین دیدگاه فیلمنامه آن توسط آقای مهرآور نوشته شد و شکل گرفت. زمانی هم که فیلمنامه آماده شد آن را با آقای فرحبخش درمیان گذاشتیم و بهدنبال استقبالی که از فیلمنامه به عمل آمد جلساتی را با تهیهکننده، فیلمنامهنویس و آقای هاشمی داشتیم تا فیلمنامه پتانسیل قویتری در اجرا پیدا کند.
- چه مدت زمانی صرف نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم شد؟
تقریبا دو سهماه طول کشید تا فیلمنامه به نگارش درآمد. پس از آن هم برای بازنگری، جلساتی را در دورهای یکماهه برگزار کردیم و پس از آنکه فیلمنامه بهطور کامل آماده شد پروانه ساخت گرفتیم و وارد مراحل تولید شدیم.
- وقتی به کارنامه کاری شما در سالهای گذشته نگاه میکنیم فاصله زیادی بین رژیم طلایی با کارهای پیشین شما میبینیم.
فیلمهایی که تا پیش از این ساختهام همگی به نوعی دغدغهها و مشغولیتهای ذهنی من بودند که برگرفته از تعریف و باورهایم از سینما ساخته شدند؛ سینمایی که با معیارهای شفاف و قائم بهخودش باشد و اصل را به ارتباط صادقانه به مخاطب میدهد. من به این سینما تعلق خاطر عمیقی دارم. متأسفانه آن فیلمها در فضای متاثر از سینمای سطحی و کاسبکارانه درست دیده نشدند. «البته منظور از این لفظ فقط صرفا» سینمای گیشه و تجارتی نیست. اصولا فیلمهای مستقلی که حمایتی پشتشان نباشد چنین سرنوشتی دارند. اما در مورد اینکه چطور شد رژیم طلایی را ساختم باید بگویم یک سینماگر مراحل مختلفی را در دوران کاری خود پشت سر میگذارد و من هم دوست داشتم اثری را در قالب کمیک خلق کنم. البته چگونه کارکردن در این ژانر برایم مهم بود و میخواستم بحثی را مطرح کنم که جامعه را درگیر خودش کرده و مخاطب هم جذبش بشود. واقعیت این است که کارهای قبلیام شرایط خوبی برای اکران نداشتند درحالیکه یک فیلمساز نیاز دارد مخاطب انبوهی را درگیر کار خودش کند. من چند سال بیکار بودم و آخرین فیلم سینماییام هم به نام «آفتاب پشتبرف» به تهیهکنندگی بخش خصوصی و تلویزیون بود. این یک فیلم سینمایی بود و من و همکارانم به این دلیل راغب به ساخت آن شدیم. تمام قراردادها و شکل اجرا دال بر این موضوع بود. متأسفانه نمیدانم چرا تهیهکنندگان فیلم به تعهدات خود عمل نکردند و به ناحق فیلم را فقط برای پخش از تلویزیون به نمایش درآوردند. آنها حتی حاضر به ارائه آن به جشنواره فجر هم نبودند. من و گروه تولید دو زمستان سخت را برای فیلمبرداری آن در مناطق کوهستانی کردستان و فیروزکوه سپری کردیم. من در این سه چهار سالی که بیکار بودم ذهن و روانم خیلی درگیر بلاتکلیفی این فیلم شده بود و کسی هم جوابگو نبود. به هرجهت من بعد از این مدت نیاز داشتم کار جدیدی را با رویکرد دیگری آغاز کنم تا اثرم بتواند با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کند. اما در این بین آنچه برایم خیلی اهمیت دارد این است که فیلمهایم کاسبکارانه نباشند.
- در مورد انتخاب بازیگران رژیم طلایی بگویید. آقای هاشمی و خانم زارعی انتخاب اول شما بودند؟
بله و این از خوش شانسی ما بود. زمانی که با آقای فرحبخش صحبت کردیم در مورد نقش مرد قصه نظرمان روی آقای هاشمی بود اما مطمئن نبودیم که بتوانیم با او همکاری کنیم زیرا در آن زمان آقای هاشمی درگیر کاری بود. اما خوشبختانه زمانی که ما برای ساخت فیلم آماده میشدیم کار او هم در پروژه قبلی به پایان رسید و این شانس را پیدا کردیم که از حضورش در فیلم استفاده کنیم. در مورد خانم زارعی هم وضع به همین منوال بود. خیلی دوست داشتیم که نقش شخصیت اصلی زن قصه را او ایفا کند اما خانم زارعی درگیر کار دیگری بود که خوشبختانه تا زمان آغاز فیلمبرداری رژیم طلایی کارش تمام شد و به فیلم رسید.اما در کل باید بگویم این مشکل تمامی فیلمسازان است و مشکل ما تنها نبود که وقتی برای ساخت فیلمشان میخواهند سراغ فرد خاصی بروند، آن فرد ممکن است درگیر کار دیگری باشد. خوشبختانه ما شانس آوردیم و توانستیم با انتخابهایی که از ابتدا داشتیم کارمان را آغاز کنیم.
- برای اینکه رژیم طلایی تبدیل به یک کمدیسبک نشود، چه معیارهایی را درنظر گرفتید؟
ما سعی کردیم از ابتدای امر خیلی سنجیده عمل کنیم. در انتخاب موضوع و ساختار، همه تلاشمان بر این بود که نخواهیم به هر قیمتی مخاطب را جذب فیلم کنیم. سعی کردیم برخلاف برخی کمدیهای سبک، ارتباط منطقیتری با مخاطبمان برقرار کنیم. در واقع قصد ما این بود که یک معضل اجتماعی را در قالب طنز و کمیک به تصویر بکشیم.
- با توجه به اینکه رژیم طلایی در نوروز اکران شد، فکر میکنید از نظر فروش چه روزهایی را تجربه کند؟
بهنظرم یکی از بهترین اتفاقاتی که برای رژیم طلایی افتاده این است که اکران نوروزی داشت و فکر میکنم استقبال خوبی هم از آن شود زیرا موضوع این فیلم، موضوعی است که بخش زیادی از جامعه را درگیر خودش کرده و از سوی دیگر نوع پرداختش به این سوژه کاملا تازگی دارد. در کنار همه اینها بازیگران رژیم طلایی هم این پتانسیل را دارند که بتوانند مخاطبان بسیاری را جذب فیلم کنند. در کنار همه اینها این اثر، طنز است و میتواند مخاطبان زیادی داشته باشد.
- در همین رابطه معضلی که چندی است سینما را احاطه کرده و باعث نگرانی اهالی سینما شده، بحث ریزش مخاطب است. نظرتان در این مورد چیست؟
متأسفانه سینما در شرایط سختی به سر میبرد و آنقدر تعداد فیلمهای بیمحتوا زیاد شده که دیگر مخاطب انگیزهای برای رفتن به سینما ندارد. از سوی دیگر بخش خصوصی به خاطر شرایط دشوار تولید و انتخاب مضامین متنوع، رغبتی به سرمایهگذاری ندارد. البته نباید مشکل کمبود سالنهای نمایش را از نظر دور داشت. متأسفانه ظرفیت سالنهای سینما متناسب با رشد جمعیت کشور نیست. تعداد سالنهای ما بسیار کم است و به همین دلیل بسیاری از فیلمها پشت در اکران میمانند و فرصت نمایش پیدا نمیکنند.
- اما با توجه به آماری که ارائه میشود و حتی با مراجعه به سالنهای سینما هم میتوان با آن برخورد کرد این است که همین تعداد سالن هم در سانسهای بسیاری یا خالی از تماشاگر هستند و یا با تعداد انگشت شماری از مخاطب در حال پخش فیلمند!
بله. اما مسئله اینجاست که اگر در سینما تنوع موضوع داشته و اشکال مختلف فیلمها را تولید و اجرا کنیم و احترام و نگاه جدیتری به سلیقه و خواست مخاطب داشته باشیم، میتوانیم با اکرانهای بهتری روبهرو شویم. به عقیده من برای حل معضل ریزش مخاطب باید نگاه بخشنامهای نسبت به سینما از میان برداشته شود تا این هنر بتواند بهتر عمل کند. اگر این اتفاق بیفتد و آثار از کیفیت بهتری برخوردار شوند متوجه خواهید شد که مخاطب هم استقبال خواهد کرد. اتفاقی که این روزها افتاده این است که سینما، مخاطبش را بیانگیزه کرده است.