حالا تصور کنید اگر این کشکها از نوع خفنش باشد چه اتفاقی میافتد. «کشکهای خفن»، کتاب طنز احمد اکبرپور است که در آن، سی و هفت اثر کشکی گرد هم آمدهاند تا ثابت کنند کشک، چهقدر خوشمزه است و بشریت حق دارد که مدام از آن حرف بزند.
کشکول طنز اکبرپور، مثل ترشی هفت بیجار است و همه چیز در آن پیدا میشود: از طالعبینی و نکتههای پندآگین و سؤالات کنکور گرفته تا روانشناسی رنگها و شعر نو. او در بخشهای مختلفی از کتاب پای درددل روباهها، فیلها، خرها، سگها، کلاغها، گنجشکها و سوسکها مینشیند تا مخاطب را با دغدغههای آنها آشنا کند! همچنین در بخشهای دیگر با آفرینش سرزمین خیالی «چاچالک» مخاطب را به مهمانی آدمها و حیوانات این سرزمین عجیب و غریب میبرد. مطالب کتاب از نظر قالب و زبان متفاوت و متنوع است،گاه نو است وگاه تکراری،گاه قوی است و گاهی معمولی. در هر حال، افت و خیز دارد و همواره یکدست نیست.
اکبرپور، نویسندهای نام آشنا و خلاق در ادبیات کودک و نوجوان است. شگردهای ادبی روز را بهخوبی میشناسد و سابقهی طنزنویسی نیز دارد. از این رو وقتی قلم او وارد فضای روایی میشود، محکم و خواندنی و گاه بهشدت تصویری مینویسد. او در بخشهایی از این کتاب توانسته است با بهکارگیری شگردهایی چون وارد ساختن خواننده در اثر، تغییر زاویه دید وچرخشهای زبانی، به اثر طنز، ارزش ادبی دهد و اثر متفاوت و نویی خلق کند.
در اثر خواندنی «افسانههای سرزمین چاچالک» راوی، یکدفعه وسط توصیف قهرمانهای داستان، رو به مخاطب میکند و بیمقدمه میگوید: «بیزحمت یه چی خوردنی سیم بیار. مو چه میدونم؟ یه تکه لبوی داغ یا شلغمی چیزی. اگه نسکافه هم باشه ناشکری نمیکنم. تازه اول نَقلُم بیده. برو خیالت راحت. دنبالهشه نمیگم تا بیای. ما سیل ماهواره میکنیم. برو. ئی کنترل کجا رفته بید؟»
در بخشهای مختلف کتاب میبینیم که چگونه عبارات معمول و ضرب المثلهای متفاوت به بازی گرفته میشود تا طنز واژگانی بیافریند. از قول فیل میخوانیم: «پول خاک کف سُم است.» و: «چه گلی به عاجمان زدهاید؟»
در برخی از آثار کتاب، زبان شاعرانه چنان جاری است که اثر طنز به قطعه یا روایت ادبی پهلو میزند. در «چند قطعهی خیلی ادبی» مینویسد: «هیچ کس مرا درک نمیکند... نه تره و ریحان و جعفری. حتی شنبلیلهها هم مرا درک نمیکنند.»
نگاه نوجو و متفاوت اکبرپور به او این امکان را داده که در برخی از آثارش از زاویهای جدید به سوژه نگاه کند و قدرت تخیل مخاطب را نیز همراه با خود به کار گیرد. او در «کودکانههای کشکول» میپرسد که اگر یک سوسک عینکی باشد یا اگر یک روباه رانندهی آژانس باشد چه اتفاقی میافتد؟ «کشکهای خفن» بهرغم تمام افت و خیزهایش نشان میدهد که چگونه میتوان با نگاه متفاوت به سوژه و نیز پرداخت متفاوت، آثاری متفاوت به مخاطب ارائه داد.
این کتاب را نشر چرخفلک (66493348) منتشر کرده و تصویرگریهای طنازانهی محمدرفیع ضیایی آن را شیرینتر کرده است.