گروه بین‌الملل- وحیدرضا نعیمی:‌ ماه گذشته درست همان زمان که معلوم شد حملات هواپیماهای بدون‌سرنشین آمریکا در یمن پس از توقفی سه‌ماهه از سر گرفته شده‌است، یک روزنامه‌نگار یمنی گزارشی دردناک از حمله‌ای که به مرگ پنج‌نفر در روستای وی به نام وساب انجامید، در کنگره آمریکا مطرح‌کرد.

فارع‌المسلمی در کمیته فرعی قضایی سنا گفت: این حمله با هواپیماهای بدون خلبان انجام‌گرفت و تأثیر آن، قلبم را به درد آورد. همانطور که بمبگذاری‌های غم‌انگیز بوستون قلب شما آمریکایی‌ها و نیز من را به درد آورد. وی که‌ماه گذشته در کنگره سخن می‌گفت افزود: حملات با هواپیماهای بدون خلبان، چهره‌ای از آمریکاست که بسیاری از یمنی‌ها آمریکا را با این چهره خشن می‌شناسند.

سایت خبری بلومبرگ در گزارشی در این‌باره می‌نویسد که آمریکا به چند دلیل یمن را جبهه اصلی مبارزه با شبه‌نظامیان وابسته به القاعده قرار داده است. یمن محل طراحی توطئه برای منفجرکردن هواپیمای مسافربری بر فراز دیترویت در کریسمس سال2009 و پایگاه فعالیت انور عولقی بود که در سال2011 در حمله هواپیماهای بدون خلبان کشته شد. وی شهروند آمریکا بود. تأثیر بی‌ثبات‌کننده این حملات سبب شده که کشور یمن دوپاره- که فقیرترین کشور جهان عرب است- بیش از هر کشور عربی دیگری در آستانه سقوط باشد. چنین واقعه‌ای برای مردم آن، فاجعه و برای القاعده، فرصتی طلایی است تا مأمنی مانند آنچه در افغانستان در دهه1990 داشت، در آن بنا کند. پس کشورهای ثروتمند خلیج‌فارس، آمریکا و متحدان آن چه کاری می‌توانند بکنند تا مانع از فروپاشی این کشور شوند؟

اول از همه، آنها باید درباره کنفرانس گفت‌وگوی ملی که اسفند‌ماه در صنعا پایتخت یمن آغاز شد، تجدید نظر کنند. هدف این کنفرانس جلوگیری از جدایی جنوب یمن بود که تا پیش از اتحاد در سال 1990، جمهوری دمکراتیک خلق یمن نام داشت. عربستان سعودی که آمریکا وظیفه سر پا نگهداشتن یمن را به آن سپرده است، این کنفرانس را به یمنی‌ها تحمیل کرد. بسیاری از احزاب شمال و جنوب از این کنفرانس حذف شده بودند. به‌نظر می‌رسد جنوب از جدا شدن زیان ببیند. با توجه به نارضایتی‌های قومی و منطقه‌ای، محتمل‌ترین نتیجه این امر تبدیل‌شدن جنوب به افغانستان کوچکی باشد که بی‌قانون و حکومت‌ناپذیر است. این منطقه بهتر است با مذاکره خواستار خودمختاری بیشتر و توزیع برابر درآمد7.6میلیارد دلاری سالانه از صدور نفت شود. از آنجا که 80درصد ذخایر نفت یمن در جنوب است، این منطقه از موضع نیرومندی می‌تواند چانه‌زنی کند.

در این میان نقش سعودی‌ها هم قابل توجه است. ریاض برای کاستن از میزان بیکاری در کشور خود، محدودیت‌های جدی‌تری برای حضور کارگران یمنی در عربستان اعمال کرده است و کارگران خارجی بدون مدارک لازم را اخراج می‌کند. این امر ضربه بزرگی به حدود چهار میلیارد دلاری می‌زند که کارگران یمنی هر سال برای خانواده خود می‌فرستند و بدون آن اقتصاد کشور فرو می‌پاشد. همچنین عربستان سعودی فقط حدود نیمی از 3.2میلیارد دلاری را که برای تسهیل‌گذار سیاسی به یمن وعده کرده بود، پرداخته است. دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس مانند قطر و کویت از این هم سختگیرتر بوده‌اند. کشورهای کمک‌کننده به درستی می‌گویند که فساد و بی‌کفایتی سیاسی، استفاده مناسب از این قبیل منابع مالی را تهدید می‌کند اما تغییر سیاسی کند و منقطع است.


در این حال، آمریکا از یک سو ازدولت یمن حمایت می‌کند با پرداخت 345میلیون دلار در سال2012- و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست‌های ضدتروریسم آن را تضعیف می‌کند. در جریان حدود 70حمله هواپیماهای بدون خلبان آمریکا به یمن از سال2009 تا به حال، دست‌کم 500نفر کشته شده‌اند. با وجود اینکه شاید کمتر از 10درصد این تلفات غیرنظامی بودند، مرگ این افراد باعث خشم افکار عمومی یمن شده و کار را برای مخالفان قبیله‌ای و مذهبی القاعده برای بسیج‌کردن طرفداران خود به‌طور فزاینده‌ای دشوار کرده است.

برخی تحلیلگران معتقدند که شاید اگر آمریکا فقط دنبال تروریست‌های شناخته‌شده برود و از حمله به دیگر اهداف صرفا به‌علت فعالیت مشکوک دست بردارد، شاید تا حدی بتواند رضایت یمنی‌ها را جلب کند. به‌طور کلی، کمتر کشتن و بیشتر اسیر کردن مزایای بیشتری از نظر روابط عمومی و جمع‌آوری اطلاعات دارد.المسلمی در سخنان خود خطاب به سناتورها گفت: حملات با هواپیماهای بدون خلبان و برنامه کشتار هدفمند، مأموریت و اشتیاق مرا برای حمایت از آمریکا در یمن تقریبا ناممکن کرده است.

منبع: همشهری آنلاین