تئاتر شهر و تالار مولوی با عمری نزدیک به 40سال منزل امنی برای خیلی از هنرمندان بوده است. اما مدتی است که سالنهای خصوصی و تازهافتتاحشده تئاتر، این هنر را در سراسر شهر رواج دادهاند. سالن ایرانشهر جزو نخستین سالنهای خصوصی در تهران بود که تجربه موفقش در جذب مخاطب و هنرمندان باعث شد که در این سالها کمکم بر تعداد سالنهای خصوصی تئاتر اضافه شود. اضافهشدن سالنهای خصوصی زمانی قابلتوجه میشود که بدانیم بر چند تماشاخانهای که با همت و هزینه شخصی تاسیس شدهاست.
تماشاخانه آو از نخستین سالنهای نمایش خصوصی در تهران است که بهطور رسمی فعالیت خود را از سال 89 و به مدیریت بابک مهری آغاز کرده است. بابک مهری درباره نحوه شروع فعالیت این تماشاخانه میگوید: «چندسال پیش برای برگزاری نمایش ابراهیم احتیاج به سالنی با فضای باز داشتیم؛ به همین دلیل به این فکر افتادیم که سالنی داشته باشیم تا بتوانیم برای اجراهای متفاوت آنطور که میخواهیم و نمایش تعیین میکند صحنه را بچینیم. تماشاخانه آو سال89در خیابان طالقانی تهران تحت نظر وزارت ارشاد گشوده شد و فعالیت خود را تا سال گذشته در آنجا ادامه داد».
از سال گذشته شاهد فعالیت این تماشاخانه در جای دیگری از شهر تهران (در میدان فاطمی) بودیم. مهری در این مورد میگوید: «ملک کنونی تماشاخانه آو سال گذشته در روزنامهها بهعنوان انباری آگهی شده بود. این ملک یک حمام قدیمی است که مربوط به سال1303 میشود. در حال حاضر سالن آن بهصورت دو دالان بزرگ و به وسعت 300مترمربع است که این امکان را برایمان مهیا میکند که برای هر اجرا جایگاه تماشاچیان را به دلخواه و براساس نوع نمایش بچینیم و همین امر ظرفیت سالن را مشخص میکند که معمولا چیزی است بین 65تا 100نفر. بعد از گرفتن این ملک قدیمی بازسازیهای مورد نیاز را در آن انجام دادیم تا به شکل یک سالن تئاتر برای اجراهای مختلف آماده باشد».
اما تماشاخانه خصوصی دیگری که به همت شخصی ساخته شدهاست، تماشاخانه پارین است که در زیرزمین موزه زمان (در خیابان زعفرانیه تهران) از شهریورماه سال گذشته به مدیریت بهزاد مرتضوی آغاز بهکار کردهاست. این تماشاخانه در ابتدا کار خود را با اجرای چند نمایش کودک و نوجوان آغاز کرد و بعد از آن میزبان نمایشهای دیگر با کارگردانهای حرفهای شد. بهزاد مرتضوی درباره این سالن میگوید: «زیرزمین موزه زمان مکانی بود که اتفاقی آن را برای این کار انتخاب کردیم و برای تبدیل آن به سالنی مناسب برای اجرای نمایش در آن اتاق کوچکی تحت عنوان اتاق فرمان درست کردیم و دوربین مداربسته و میکروفون در آن نصب کردیم تا قابل استفاده شود».
او در ادامه میگوید: «افتتاح تئاترهای خصوصی در تهران و دیگر شهرهای کشور از اقدامات مفید در عرصه هنر است. افتتاح همین چند تماشاخانه خصوصی خیلی از افراد را به فکر تاسیس این سالنها انداخت . این امر سبب اجرای بیشتر تئاتر در کشور و همراهشدن بیشتر مردم با این هنر میشود».
دسترسی آسان به تئاتر
نمایشهای اجراشده در سالنهای خصوصی زیرنظر وزارت ارشاد و با نظارتها و بازبینیهای مستقیم و دقیقا با ضوابط و چارچوبهای همیشگی تمام نمایشها بهروی صحنه میروند. بابک مهری ادعا میکند که از زمان آغاز فعالیت سالن آو اعضای گروه این تماشاخانه بیشتر از قبل و بیش از هر ناظری بر نمایشهای نوشتهشده و نحوه اجرای آنها نظارت میکنند؛ «از مهمترین اهداف دایر کردن سالنهای خصوصی تئاتر رواج تفکرات تئاتری هنرمندان است». مهری با بیان این مطلب در ادامه میگوید: «تئاتر هنر پولسازی نیست و هنرمند را ثروتمند نمیکند اما ثروتهای دیگری در این هنر وجود دارد که برای هنرمند اهمیت دارد. یکی از آنها نقش بخشیدن به تفکر هنرمند و جاودانکردن آن است. در سراسر دنیا بسیاری از تماشاخانهها به نام سبک یا هنرمند خاصی مشهور شدهاند و مخاطب را بهراحتی برای دیدن نمایش مورد علاقهاش راهنمایی میکنند. ما با برپا داشتن این تماشاخانهها سعی کردیم این فرهنگ را بین اهالی هنر و مخاطبان آنها ایجاد کنیم که با قدرت بیشتری روی سلیقه و طرز فکر خود کار کنند.»
بابک مهری تئاتر را علاوه بر ایران در کشورهای دیگر هم آموزش دیدهاست. او درباره استقبال مردم از هنر تئاتر در کشورهای دیگر میگوید: «مثلا در لهستان موضوع مهم برای مردم این نیست که چه تئاتری در حال اجراست؟ مهمترین موضوع، نفس برپاشدن تئاتر و تماشاکردن آن است؛ خواه محل اجرا سالنی باشکوه باشد و خواه در گوشه خیابان. همین توجه مهم به برگزاری نمایشها حتی با کمترین امکانات مردم را با این امر عجین کرده که هنر، بخشی از زندگی روزمره آنها و از واجبات است. ما هم باید سعی کنیم فرهنگ دیدن تئاتر و اهمیت دادن به هنر را بین مردم بیش از پیش جا بیندازیم».
بهزاد مرتضوی از زاویه دیگری اهمیت برپایی این تماشاخانهها را مورد بررسی قرار میدهد؛ «مدتها در سطح تهران اجرای نمایش خلاصه شده بود به مرکز شهر و همین امر خیلی از علاقهمندان را از دیدن اجراها دور نگهداشته بود و بسیاری دیگر هم بهدلیل محدودبودن اجراها و ظرفیت آنها از نمایشها دور مانده بودند اما ساخت این سالنها حق انتخاب بیشتری به مخاطبان میدهد. یکی از اتفاقهایی که با گشایش این تماشاخانهها میافتد جذب مخاطب بومی است. وقتی اهالی منطقهای از گشایش سالن نمایشی در همسایگی خود باخبر باشند، حتی در اوقاتفراغت خود و در زمان اندکی خود را برای دیدن نمایش به سالنها میرسانند و اینگونه تمامی اقشار جامعه با این هنر آشنا میشوند. این اتفاق حتی به ترافیک درونشهری هم کمک میکند».
ارتباط نزدیک با مردم
یکی از دغدغههای اصلی برای ساخت چنین مکانهایی تأمین هزینه آن است. مدیران دو تماشاخانه آو و پارین هردو در آغاز با کمترین هزینه و کمترین توقع برای بازگشت سرمایههایشان کار را آغاز کردهاند و اکنون بعد از ماهها فعالیت از همسطحشدن درآمد و مخارجشان ابراز رضایت میکنند. مرتضوی در این باره میگوید: «یکی از مسائلی که صاحبان سالنهای خصوصی با آن سروکار دارند، مخارجی است که باید همواره نگران آن باشند. سالنهای دولتی بهدلیل سهمداشتن در بودجه دولت این دغدغهها را ندارند اما در مراکز خصوصی شرایط متفاوت است. البته این امر ویژگی مثبتی هم دارد و آن دقت و تمرکزی است که صاحبان مراکز خصوصی بر نحوه عملکرد خود دارند. برای جذاب نگهداشتن نمایشهای تماشاخانه باید نظارت و وسواس زیادی روی برنامههای اجراشده داشت و برنامهها را در سطح بالایی نگهداشت تا مخاطب همیشه برای آمدن به این سالنها مشتاق باشد».
بهزاد مرتضوی ارزیابی مثبتی از فعالیت تماشاخانههای خصوصی دارد و معتقد است که با اینکه زمان زیادی از آغاز فعالیت تماشاخانه پارین نگذشته اما استقبال زیادی، هم از سوی مردم برای دیدن نمایشها و هم از جانب هنرمندان این عرصه برای اجرای نمایش در این سالن شده است. وی در اینباره میگوید: «هنرمندان و تماشاچیان، حمایت بسیاری از ما کردند و ما در زمانی کمتر از آنچه فکر میکردیم توانستیم علاقه هنرمندان را برای اجراکردن نمایشهایشان در این سالن و همچنین نظر مردم را برای تماشاکردن این نمایشها جذب کنیم». وی اینگونه ادامه میدهد: «البته تا همراهشدن تمامی مردم با این هنر و تماشاخانههای خصوصی راه زیادی در پیش داریم و نیازمند حمایت بیشتری از سوی ارگانهای تبلیغاتی و مردم هستیم».
بابک مهری نگاه هنرمندان به ساخت این سالنها را با جزء نگری بیشتری توضیح میدهد؛«هنرمندان در مورد استقبال از این سالنها و برپایی نمایشهایشان در این مکانها به دو دسته تقسیم میشوند؛ عدهای از هنرمندان بهخصوص هنرمندان جوانی که بهتازگی پا به این عرصه گذاشتهاند علاقهمندند که در سالنهای مطرح و نامآشنا اجرا داشته باشند تا بتوانند خودی نشان بدهند و به اجرا در سالنهایی با ظرفیت محدود و شهرت کمتر قناعت نمیکنند که این مسئله مشکلاتی را هم در پی دارد. در سالنهای نام آشنا بهعلت محدودیت زمان و تعداد اجراها هنرمندان باید مدتها در انتظار نوبت اجرا بمانند. عدهای دیگر از هنرمندان که این مسائل برایشان حل شده است، آنهایی هستند که از پراکندهشدن و بیشترشدن سالنهای تئاتر در سطح شهر استقبال میکنند و با بردن نمایشهای خود به این سالنها سعی میکنند مخاطبان بیشتری را با تماشاخانهها و اجراهای خود آشنا کنند.»
وی همچنین امیدوار است همزمان با بالارفتن تعداد سالنهای نمایش در شهر، علاقه و گرایش عامه مردم هم برای تماشای این نمایشها بالاتر رود و پیگیری فعالیتهای هنری، جزئی از زندگی مردم شود.