مازیار معاونی: یکی دو سال است که تلویزیون با گسترش نگاه خود به مقوله تولید مجموعه‌های متعلق به تاریخ معاصر علاوه بر آثاری که به مقاطع پایانی حکومت سلسله قاجار و دوران زمامداری پهلوی‌ها (اول و دوم) تعلق دارند و معمولا با روایت مجموعه‌سازانی همچون ضیا‌الدین دری و محمدرضا ورزی ساخته و پرداخته می‌شوند، با ساخت سریال‌هایی در حوزه تاریخ سیاسی به فرازهای دیگری از تاریخ معاصر هم توجه نشان داده است.


انتخاب سیما و به شکل دقیق‌تر شبکه3 برای ساخت مجموعه‌های تاریخی-سیاسیِ تازه‌وارد جلیل سامان است، کارگردانی که دست‌کم در تلویزیون سابقه‌ ساخت مجموعه‌های نمایشی ندارد و پس از مجموعه ارمغان تاریکی (1389) که به ماجرای درگیری منافقین با نیروهای انقلاب در بستری دراماتیک می‌پرداخت، حالا دومین ساخته‌اش یعنی مجموعه پروانه را با همین رویکرد و البته با دستمایه مبارزه سازمان منافقین (چریک‌های فدایی) با ساواک و در مقطع زمانی سه‌چهار سال مانده به انقلاب روایت کرده است. ساختار داستانی مجموعه پروانه برمبنای یک فرمول قدیمی و امتحان‌پس‌داده در آثار نمایشی یعنی دل بستن تصادفی 2 جوان که به لحاظ پایگاه و طبقه اجتماعی، فرهنگی و مادی کوچک‌ترین شباهتی به هم ندارند پایه‌ریزی شده است.

ساختاری که در بسیاری از آثار متاخر داستانی خارجی و داخلی ساختاری است آشنا. حالا در اینجا هم جلیل سامان چریک جوانی به نام امیر (با بازی قابل قبول حامد کمیلی) را سر راه پروانه قرار داده که دختری است برخاسته از یک خانواده مرفه که پدرش در دستگاه حکومت محمدرضا شاه‌پهلوی جاه و مقامی دارد، فرمولی که با توجه به قالب تکراری خود می‌توانست برای مخاطبین دافعه‌برانگیز باشد ولی شیوه پرداخت و روایت، کارگردان کار را در همین مرحله آغازین نجات داد و سامان با پرداختی جمع‌و جور و پرهیز از غلتیدن بیش از حد به دایره احساسات در همان قسمت‌های ابتدایی مجموعه توجه مخاطب را جلب و او را برای تعقیب ادامه داستان ترغیب کرد. البته گذشته از شیوه روایی، نقطه قوت دیگر سریال پروانه را باید به‌حساب دریچه نگاه آن به رویدادهای تاریخی دانست و از یاد نبرد که موضوعات مرتبط با دوره تاریخ معاصر به لحاظ فاصله زمانی نزدیکی که با زمان حال دارند موضوعاتی بالقوه حساسیت‌برانگیزند و غالب مجموعه‌سازان به‌خاطر همین حساسیت‌ها از کار کردن در این حوزه‌ها ابا دارند ولی سامان و البته پشت سر او شبکه سوم سیما با دوری از عافیت‌طلبی و پذیرفتن خطر واکنش‌ها، ماجرای درگیری‌های نیروهای سازمان مذکور با دستگاه امنیتی رژیم پهلوی را به تصویر کشیده‌اند.

روایت شیوه عضو‌گیری و سیاست‌های آنها ، گردش به چپ ایدئولوژی و خط‌مشی آن‌که به تصفیه‌های درونی در نیمه دهه 50انجامید و ماجرای همکاری گسترده یکی از مهره‌های برجسته آن با ساواک ازجمله پیرنگ‌هایی هستند که به‌واسطه تطابق نزدیک با مستندات غیرقابل انکار تاریخی بر اهمیت و جذابیت مجموعه پروانه افزوده و حتی بستر عاشقانه آن را هم قابل باورپذیرتر ساخته‌اند ضمن اینکه با ساخت چنین مجموعه‌هایی سیما در حقیقت می‌تواند با یک تیر 2 نشان بزند و علاوه بر سرگرم‌سازی‌ و پرکردن اوقات فراغت بینندگانش، به یکی از دیگر ماموریت‌هایش یعنی آموزش مخاطبین و تقویت دانش شفاهی آنها در زمینه‌های مختلف تاریخی، سیاسی و... جامه‌عمل بپوشاند.