گروه حوادث: خواستگار عاشق‌پیشه وقتی با جواب منفی دختر مورد علاقه‌اش روبه‌رو شد، در شب بله‌برون دست به انتقام‌جویی زد.

چند روز پیش تازه‌داماد جوانی نزد مأموران پلیس تهران رفت و خبر از سرقت کیفش توسط یک سارق کیف‌قاپ داد. او به مأموران گفت: ساعتی قبل همراه خانواده‌ام به خانه نامزدم رفتیم و بعد از مراسم بله‌برون از آنجا بیرون آمدیم. درحالی‌که خانواده‌ام داخل ماشینم نشسته بودند، قصد داشتم کتم را داخل صندوق عقب بگذارم که ناگهان یک مرد موتورسوار به سمت من آمد و در یک چشم به‌هم‌زدن کیفم را قاپید و فرار کرد. وی افزود: داخل کیفم گوشی موبایل گران‌قیمتم به همراه مقداری پول و مدارکم بود که از سوی دزد کیف‌قاپ به سرقت رفت.

باج‌گیری

بعد از شکایت این مرد، پرونده پیش روی قاضی دادسرای شمیرانات قرار گرفت و درحالی‌که تحقیقات برای پیدا کردن ردی از دزد کیف‌قاپ ادامه داشت مرد شاکی مجددا نزد پلیس رفت و گفت: فردای روز سرقت شخص ناشناسی با موبایل من تماس گرفت و خودش را مهدی معرفی کرد. وی مدعی شد که دزد کیفم است و گفت اگر کیف و مدارک را می‌خواهم باید 6میلیون تومان به حسابش واریز کنم.

بعد از این حرف تلفن را قطع کرد و بعد از چند ساعت مجددا با من تماس گرفت. او تهدید کرد که اگر این مبلغ را نپردازم و پای پلیس را وسط بکشم فیلم و عکس‌های شخصی که داخل گوشی موبایلم است را در اینترنت، محل کار و جاهای دیگر پخش کرده و آبرویم را می‌برد. با شنیدن حرف‌های او خیلی ترسیده بودم و می‌خواستم این پول را بپردازم و مدارک و گوشی‌ام را پس بگیرم برای همین با سارق تماس گرفتم و به او گفتم این مبلغ را حاضر کرده‌ام و با او در یکی از خیابان‌های تهران قرار گذاشتم تا پول را بپردازم. اما پیش از رسیدن به محل قرار او دوباره با من تماس گرفت و این بار شرط عجیبی را مطرح کرد.

او به من گفت درصورتی حاضر است مدارک را برگرداند که من نامزدی‌ام را به‌هم‌بزنم. آنجا بود که متوجه شدم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است به همین‌خاطر موضوع را با نامزدم درمیان گذاشتم. او گفت که احتمالا دزد را می‌شناسد و او فردی به اسم مهدی است. کسی که پیش از نامزدی‌مان مدتی خواستگار او بوده اما وقتی نامزدم متوجه اخلاق عجیب او شده به وی جواب منفی داده بود. نامزدم می‌گفت که بعد از دادن جواب رد به مهدی، وی مرتب تهدیدش می‌کرده که اجازه نمی‌دهد با فرد دیگری ازدواج کند. وقتی پی به این راز بردم تصمیم گرفتم این ماجرار ا به پلیس خبر دهم.

بعد از حرف‌های پسر جوان، مأموران به سراغ مهدی رفتند و او را دستگیر کردند. وی گرچه مدعی بود بی‌گناه است اما با کشف لوازم مسروقه در مخفگیاهش به سرقت و اخاذی اعتراف کرد. وی گفت: در حدود یک سال پیش با دختری به اسم بنفشه آشنا شدم. به‌تدریج به یکدیگر علاقه‌مند شدیم تا اینکه از وی خواستگاری کردم. درحالی‌که قرار بود همراه خانواده‌ام به خواستگاری‌اش بروم او با من تماس گرفت و مدعی شد که دیگر حاضر به ادامه این ارتباط نیست و نمی‌خواهد با من ازدواج کند.

خیلی با او صحبت کردم و از او خواستم که در تصمیمش تجدیدنظر کند اما اصرار‌های من بی‌فایده بود و او دیگر جواب تلفن‌هایم را نداد. شکست در عشق باعث شد که زندگیم مختل شود. به‌دنبال راهی بودم تا بنفشه را راضی به ازدواج کنم تا اینکه شنیدم او قصد ازدواج با پسر دیگری را دارد. خیلی به‌هم‌ریختم برای همین چند روزی در اطراف خانه‌اش به کمین نشستم تا اینکه نامزدش را شناسایی کردم. بعد از آن تصمیم گرفتم او را تهدید کنم تا پایش را از زندگی بنفشه کنار بکشد. برای همین نقشه سرقت و اخاذی کشیدم و تصور می‌کردم او مرد ترسویی باشد و نامزدی‌اش را به‌هم بزند اما اشتباه می‌کردم. این پسر جوان بعد از اعتراف به تهدید، سرقت و باج‌گیری با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها