این شبکه سازمانیافته 5عضو داشت که 2نفر از آنها نقش زاغزن را بهعهده داشتند و مشخصات طعمه را در اختیار اعضای دیگر باند قرار میدادند.چندی قبل مهندس جوانی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و از سرقت پولهایش توسط دزدان زورگیر خبر داد.
او به مأموران گفت:
امروز برای برداشت پول از حسابم به بانکی در مرکز پایتخت رفتم و ماشینم را در یکی از کوچههای اطراف پارک کردم. بعد از دریافت 7میلیون تومان پول نقد، آن را داخل کیفم گذاشتم و از بانک بیرون رفتم. میخواستم به صرافی بروم و مقداری دلار برای رفتن به سفر خارج بخرم اما به محض اینکه درماشینم را باز کردم تا سوار شوم ناگهان 3مرد موتورسوار به من نزدیک شدند و یکی از آنها چاقویی روی پهلویم گذاشت و دیگری با گاز اشکآور شروع به تهدید من کرد.
در آن لحظه وحشت کرده بودم و گفتم که هیچ پولی ندارم اما آنها میدانستند که داخل کیفم پراز پول است و گفتند که اگر پولها را در اختیارشان قرار ندهم، مرا میکشند. در همین هنگام یکی از آنها گاز اشکآور بهصورتم زد و همدستش کیفم را قاپید و هرسهسوار بر موتورشان پا به فرار گذاشتند. در آن موقعیت نتوانستم شماره پلاک موتور آنها را یادداشت کنم اما چهرههایشان را بهخاطر دارم. بعد از شکایت مهندس جوان، تیمی از مأموران پلیس آگاهی پایتخت با دستور بازپرس دادسرای جنایی رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند.
آنها در نخستین قدم با کمک شاکی به چهرهنگاری دزدان موتورسوار پرداختند و در قدم بعدی به سراغ آلبوم عکس مجرمان سابقهدار رفتند و موفق به شناسایی یکی از دزدان به نام احمد شدند. او مجرمی سابقهدار بود که پیش از این نیز به اتهام سرقت و کیفقاپی دستگیر شده به زندان رفته بود.کارآگاهان که حدس میزدند دزدان زورگیر با کمک یک زاغزن در داخل بانک طعمهشان را شناسایی کردهاند، در ادامه به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته بانک پرداختند و چهره شخصی را شناسایی کردند که تماموقت کنار مالباخته ایستادهبود و وی را زیرنظر داشت.
مرد جوان نیز یک مجرم سابقهدار به نام حسین بود که تاکنون بارها به اتهام سرقت دستگیر شده بود.با این اطلاعات، مأموران پاتوقهای احتمالی متهمان را زیرنظر گرفتند و موفق شدند حسین را دستگیر کنند. وی به مأموران گفت: چندماه پیش در بازداشتگاه با جوانی به نام احمد آشنا شدم که به اتهام سرقت دستگیر شده بود. وقتی آزاد شدیم، او با من تماس گرفت و گفت که یک باند سرقت تشکیل داده و خواست که با آنها همکاری کنم. من هم قبول کردم و به عضویت این باند درآمدم و نقش زاغزن را بهعهده گرفتم.
وی ادامه داد: شیوهمان این بود که 2نفر از ما بهعنوان زاغزن به بانکها و مراکز تجاری میرفتیم و بعد از شناسایی کسانی که پول زیادی همراه خود داشتند، مشخصات آنها را در اختیار 3سارقی که بیرون از بانک و سوار موتور بودند میدادیم. به محض خروج سوژه مورد نظرمان، بقیه اعضای باند طعمه را تعقیب میکردند و در فرصتی مناسب و با تهدید چاقو و گاز اشکآور دست به زورگیری از وی میزدند. بعد از سرقت نیز اموال مسروقه را تقسیم میکردیم و در این میان من و زاغزن دیگر باند فقط 10درصد سهم میگرفتیم.
بعد از اعترافات متهم، تحقیقات برای دستگیری همدستان او شروع شد و با اطلاعاتی که از مرد جوان بهدست آمده بود، بقیه اعضای باند نیز یکی بعد از دیگری شناسایی و دستگیر شدند.متهمان بعد از انتقال به دادسرای جنایی تهران به سرقتها و زورگیریهای سریالی اعتراف کردند و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند.